گروه گزارش: اگر در مورد سد سازی های ترکیه بر روی رودخانه های دجله و فرات و ارس دقیق شویم، از حجم خسارت تروریسم آبی ترکیه بر حوزه های تحت پوشش این رودخانه ها و حتی خارج از آن حیرت زده خواهیم شد.

گروه گزارش/ میر محمد حسینی:بخش سوم/عوامل انسانی خشک شدن دریاچه ارومیه
با اینکه عوامل طبیعی از اصلی ترین و موثر ترین ها در خشک شدن یا پر آب بودن رود و دریاچه و تالابها هستند، اما از نقش مخرب انسان در خشک شدن تالاب ها و دریاچه ها و رودخانه ها، غافل نباید شد. انسان به سبب اشتباها و طمع سیری ناپذیر چنین ضربات جبران ناپذیری را به طبیعت وارد می کند. برای نمونه اگر در مورد سد سازی های ترکیه بر روی رودخانه های دجله و فرات و ارس دقیق شویم، از حجم خسارت تروریسم آبی ترکیه بر حوزه های تحت پوشش این رودخانه ها و حتی خارج از آن حیرت زده خواهیم شد. تعجبی ندارد که کاهش و قطع آب رودخانه ارس کشاورزی در ناحیه آذربایجان را از بین خواهد برد و منطقه را به سیستان و بلوچستانی دیگر بدل خواهد کرد. یا بحران ریزگرد ها که در پی پروژه گاپ ترکیه حادث شده حتی گریبان گیر ناحیه آذربایجان نیز است. اما اینکه در مورد خشک شدن دریاچه ارومیه نیز عوامل انسانی با این شدت تاثیر داشته اند، نیاز به تحقیق و بررسی دارد که ذیلا مواردی از آنها را با توجه اظهارات کارشناسان متخصصان این حوزه می‌آوریم.
سدها: یکی از موضوعات که بویژه در شبکه های اجتماعی مورد حمایت برخی جریانات سیاسی، بسیار بر روی آن مانور داده می‌شود، تاثیر سدهای احداثی بر روی رودخانه های منتهی به دریاچه‌اند. گذشته از اینکه این سدها چه میزان از حق آبه دریاچه را در خود ذخیره می کنند و آیا تنها علت یا علت اصلی و یا علت علل خشک شدن هستند یا نه، باید توجه داشته باشیم که این سدها برای مصارف شهری و برخی برای مصارف کشاورزی و صنعتی همین منطقه هستند. همچنین وجود آنها جلو طغیان سیل آب ها را گرفته و از وارد آمدن خسارت به مردم حوضه آبریز دریاچه ارومیه، جلوگیری می‌کند.
برخی افراد بدون توجه به این موارد که زندگی و معیشت بخش زیادی از مردم منطقه را تحت تاثیر ویرانگری قرار می دهد، شکست سد ها را فریاد می زنند. برای نمونه، کدام عقل سلیمی حکم می کند آب سد نهند را که آب شرب بخشی از شهر تبریز را تامین می کند به دریا سرریز کنند؛ آیا اگر مردم تشنه شدند برای نوشیدن می توانند از آبی که به دریا رخته، شور و تبخیرش کرده ایم بیاشامند!؟
یا برخی دیگر از سدها که اگر آب آن را در دریاچه، شور و تبخیر کنیم، کمر کشاورزان و باغداران منطقه خواهد شکست. طبق آماری که در سایت تابناک منتشر شده، بخش زیادی از مردم منطقه از طریق کشاورزی امرار معاش و هزینه های زندگی خود را تامین می کنند آیا منطقی است به «یکباره» این حجم از بیکاری و آورگی ایجاد شود؟!
در پی این موضوع باید به سوال اصلی تری جواب داد. سوالی که القای پنهان معاندان کشور و دشمنان ملت را افشا می کند. آیا آب ذخیره شده در سد های حوضه آبریز دریاچه ارومیه به مصارف کشور دیگری می رسد؟! یا استان های به غیر از آذربایجان شرقی و غربی از آن بهر مند می شوند؟!
البته وجود دارند سدهایی که شاید خوب کارشناسی نشده اند، اما ان سدها نیز به اصرار و درخواست مردم احداث شده اند. حتی همین الان نیز اگر مسئولی یا نماینده ای در ولایتی و روستایی حضور می یابد، اولین و مهمترین درخواست کشاورزان از آنها احداث سد است. یعنی حتی اگر برخی از سد ها غیر کارشناسی باشند، گریزی نیست از این موضوع که هم اکنون معیشت بخشی از مردم به انها وابسته است. بنابراین شعار «بشکنید سدها را» یعنی ظلم و نابودی زندگی این مردم.
صورت منطقی این موضوع این است که طی یک بازه زمانی نچندان زود و عاجل، سطح زیر کشت به مرور کاهش یابد(بر اساس کشاورزی مدرن این به معنای کاهش حجم محصول نیست)، محصولات دیمی و کم آب بر را جایگزین محصوتلات آب بر کنیم و در نهایت با مدرن کردن سیستم آبیاری می توان به مقدار زیادی از هدر رفت آب جلو گیری و اب مازاد را به دریاچه ریخت. اهتمام مردم در کاهش مصرف شهری نیز می تواند مازادی از آب ها را پشت سد های تامین کننده آب شهری ذخیره کند تا دریاچه نفعی نیز از صرفه جویی مردم ببرد.
افزایش سطح زیر کشت: توسعه بی رویه و خارج از اراده و برنامه دولت در بخش کشاورزی، باغداری و ویلا سازی، از اصلی ترین عوامل انسانی است که دریاچه ارومیه را از حق آبه سطحی و زیر سطحی خود محروم کرده است. البته این به معنای رفع مسئولیت از دولت نیست و دولت موظف بوده و هست که جلو چنین اقداماتی را بگیرد. حوضه آب ریز دریاچه با توجه به منابع آبی این منطقه و خصوصا تشدید تنش آبی که به دلایل طبیعی و غیر طبیعی، در کل جهان بروز کرده است، ظرفیت و گنجایش این حجم از توسعه در بخش های مذکور را نداشته و ندارد. بنابراین هرگونه توسعه ای در سطح زیر کشت می باید کارشناسی شود.
کشت محصولات آب بر: الگوی کشت محصولات آب بر به واقع یکی از بزرگ ترین معضلات حوزه آبریز دریاچه ارومیه است. گرچه در سال های اخیر تلاشهایی برای تغییر این الگوی کشت شده است اما غالب محصولات مورد زراعت در این منطقه آب بر هستند و آب بسیار زیادی را مصرف می کنند.
ابوالفضل معجونی عضو هیئت علمی گروه علوم و مهندسی آب دانشگاه تبریز می گوید: آذربایجان شرقی دارای رتبه اول در تولید علوفه یونجه و آذربایجان‌غربی نیز دارای رتبه نخست در تولید چغندر قند در کشور است، با احتساب سطح زیر کشت و مصرف آب آن‌ها در بخش شرقی حوضه دریاچه ارومیه واقع در آذربایجان شرقی، سالانه این چهار محصول حدود ۶۵۰ میلیون مترمکعب آب مصرف می‌کنند که شامل ۶۵ درصد از کل آب کشاورزی شرق حوضه دریاچه می‌شود. همچنین از نظر وی گندم و سیب نیز از دیگر محصولات آب بری هستند که کشت وسیعشان در منطقه، راه رسیدن آب به دریاچه را سد کرده‌اند.(۱)
غیر مدرن و غیر مکانیزه بودن کشت: آمار نشان می‌دهد که در حال حاضر حدود ۷۰ درصد از مصرف آب در سرتاسر جهان در بخش کشاورزی اتفاق میافتد. گرم شدن زمین و افزایش مداوم جمعیت آن، باعث شده که منابع آبی تا حد زیادی با محدودیت روبرو شوند. تاجایی‌که در سراسر جهان تلاش می‌شود تا از روش‌های مدرن برای کاهش مصرف آب در هر بخش و به ‌ویژه بخش کشاورزی استفاده شود. در این روش‌ها تلاش بر این است که تا حد امکان هدر رفت به حداقل برسد. تجربه بشری در استفاده از روش های بهینه سازی مصرف آب در کشاورزی بسیار موفق بوده و ضمن نائل شدن به هدف اصلی که کاهش مصرف آب بود، نتیاج مثبت دیگری چون بهبود کیفیت و ارزش غذایی محصولات، افزایش بهره وری، حفظ محیط زیست و … داشته است.
اما علی رغم همه این موارد، بخش کشاورزی و باغداری در حوزه آبریز دریاچه ارومیه چندان مدرن نشده و کشاورزان و باغداران این منطقه غالب ترجیه شان کشت سنتی می باشد. قطعا کشت سنتی نیز آب زیادی مصرف می کند و هر میزان آبی که در این بخش هدر می رود آبی است که می توانست به دریا بریزد. همچنین باید اشاره کرد که بخشی از حق آبه دریاچه در خانه باغ ها و ویلاهای این منطقه به خوشگذرانی هدر می رود. و چقدر طنز تلخی است که بر لب استخرهای پر آب ویلاها هشتگ نجات دریاچه می زنند.
حفر چاه: چاه های حوضه آبریز دریاچه ارومیه نیز از عمده دلایل وضعیت کنونی آن است. پرفسور کردوانی که وی را پدر کویر شناسی ایران می گویند، چاه ها را از دلایل اصلی خشک شدن دریاچه می دانست. گرچه تعدادی از چاه های مذکور با مجوز و برآورد تبعات زیست محیطی دولت توسط دولت، حفر شده اند، لیکن بخش قابل توجهی از چاه های موجود در حوضه آبریز نیز غیر مجاز می باشند. طبق آمار ۲۱ درصد از کل چاه های غیر مجاز در کشور، در استان آذربایجان غربی حفر شده‌اند.
به تاکیدات کردوانی(۲) این چاه ها آب زیر سطحی حوزه آبریز را مکیده اند و باعث گردیده اند تا سطح آن بسیار کاهش پیدا کند. به عقیده کردوانی کاهش سطح مذکور، آنچنان زیاد بوده است که روند سرریز شدن آب از سفره های زیر زمین به دریاچه متوقف و حتی معکوس نیز گردیده است. شور شدن ۵۳ هزار چاه حوزه آب ریز دریاچه ارومیه به گفته دکتر کردوانی از نشانه های عیان معکوس شدن جریان آب، بین زیر سطح و دریاچه ارومیه می باشد. که هم به خشک شدن دریاچه انجامیده و هم احیای آن را به عقیده پرفسور کردوانی غیره ممکن کرده است.
ایجاد آب بند های متعدد و انحراف آب رودخانه ها توسط کشاورزان: در این مورد نیز وضعیت بسیار تاسف بار است و آب رودخانه هایی که به دیاچه سرریز می شوند توسط کشاورزان و باغداران به مصرف و بلکه درست تر آن است که بگوییم به هدر می رود. این امر تا بدانجا شایع است که اظهاراتی در فضای مجازی وجود دارد که به استفاده غیر قانونی کشاورزان از پروژه انتقال آب سد کانی سیب اشاره دارد.(۳)
ادامه دارد…
پی نوشت ها:
۱- https://www.isna.ir/news/98110503376/%D9%85%D8%AD%D8%B5%D9%88%D9%84%D8%A7%D8%AA%DB%8C-%DA%A9%D9%87-65-%D8%AF%D8%B1%D8%B5%D8%AF-%D8%A7%D8%B2-%D8%A2%D8%A8-%D8%B4%D8%B1%D9%82-%D8%AD%D9%88%D8%B6%D9%87-%D8%AF%D8%B1%DB%8C%D8%A7%DA%86%D9%87-%D8%A7%D8%B1%D9%88%D9%85%DB%8C%D9%87-%D8%B1%D8%A7-%D9%85%DB%8C-%D8%AE%D9%88%D8%B1%D9%86%D8%AF

-۲ https://www.aparat.com/v/MxFtS

-۳ https://shoaresal.ir/fa/news/387536/%D8%A2%D8%A8-%D8%AF%D8%B2%D8%AF%DB%8C-%D8%A7%D8%B2-%D8%AD%D9%82%D8%A7%D8%A8%D9%87-%D8%AF%D8%B1%DB%8C%D8%A7%DA%86%D9%87-%D8%A7%D8%B1%D9%88%D9%85%DB%8C%D9%87

  • نویسنده : میر محمد حسینی
  • منبع خبر : آذرپژوه