گروه ورزش:پس از انتخاب امیر قلعه نوعی به عنوان سرمربی جدیدِ تیم ملی فوتبال ایران، این سرمربی کهنه کار و آگاه از مسائل و شرایط فوتبال مملکت، به سرعت توانست تاثیر مثبتی در تغییر سبک بازی تیم بگذارد.

گروه ورزش/ علی محدث: پس از انتخاب امیر قلعه نوعی به عنوان سرمربی جدیدِ تیم ملی فوتبال ایران، این سرمربی کهنه کار و آگاه از مسائل و شرایط فوتبال مملکت، به سرعت توانست تاثیر مثبتی در تغییر سبک بازی تیم بگذارد. در چند بازی اخیر شاهد بودیم که این تیم هم بازی مالکانه را در دستور کار خویش قرار داد و در مقایسه با دوران سرمربیان پیشین (به طور ویژه، کارلوس کی روش) موفق شد گلهای بیشتری را به ثمر برساند. آنچه غیر قابل کتمان است، این که از مرحله ای به بعد با توجه به تربیت نسلی درخشان از سوی ایشان، می شد مربیانی با سطحی بالاتر و دارای ذهنیتی برنده را در راس کادر فنی قرار دهیم؛ اما در تصمیمی غلط، دوباره زمان را بیهوده در اختیار کی روش قرار دادیم. چه این که، این سرمربی پس از جدایی از فوتبال ایران در سایر تیم ها نیز نتایجی بسیار ضعیف را از جمله با تیم پرستاره‌ی کلمبیا کسب نمود. شوربختانه ما همچنان کارنامه‌ی ایشان را نادیده گرفته و با پافشاری، سکان هدایت تیم را به او سپردیم.

سرمربی فعلی تا اینجا نتایج قابل قبولی را گرفته است. هرچند که کادر فنی این تیم، مورد انتقاد برخی از کارشناسان قرار دارد. باید در نظر گرفت که فعلا در برابر قدرت های برتر آسیا قرار نگرفته ایم، اما پیشتر نیز حتی در برابر رقبای متوسط، مشکلاتی اساسی در امر گلزنی داشتیم. فوتبال ایران دارای چنان قابلیتی است که در کنار بُعد ورزشی و مفرح آن، می تواند به آرمان های فرهنگی و میهنی مان، در جهت تامین بخشی از منافع ملی، جامه‌ی عمل بپوشاند.

برای نمونه، کشورهای قطر و عربستان در  زمینه‌ی مذکور بسیار کوشا و موفق عمل کرده اند. قطر با برگزاری جام جهانی در خاک خود، دیدِ جوامع بین الملل را نسبت به امور فرهنگی خود و منطقه بسیار تغییر داد. فراموش مان نشده که تصویر لیونل مسی با دشاشه ی عربی (نمودی از نمادهای فرهنگی اعراب) روی دوش وی انداخته شد و در معرض دید جهانیان قرار گرفت.

عربستان نیز با جذب بازیکنان تراز اول جهان فوتبال، نگاه دنیا را به خود جلب نموده و چنانچه بخواهیم از دریچه ی فرهنگی به این رخداد بنگریم، این کشور حتی توانست توفیق بزرگتری نیز کسب نموده و تصویری متفاوت و نو را از جهان اسلام برای تصورات غرب بنمایاند. مقصود اصلی نگارنده از ذکر مطالب بالا این است که ایران چه به لحاظ استعداد و چه به لحاظ کمیتِ استقبال هوادار، دارای قابلیت بسیار بالاتری نسبت به کشورهای مورد اشاره می باشد؛ اما نقطه‌ی ضعف و نکته‌ی منفی ما، مبحث اساسی و سرنوشت سازی به نام «زیرساخت» می باشد. از بی برنامگی و ناکارآمدی بسیاری از مدیران فوتبال است که معمولا نتوانسته ایم به جایگاه واقعی و شایان خود دست یابیم. این در حالی ست که اگر روندی مدون و مدبرانه را پی‌ریزی و پی‌گیری نماییم، بی تردید تمامی هزینه های ما، تبدیل به بهره وری های فرهنگی، ورزشی و تجاری خواهد شد.

باری!

چندماه دیگر جام ملت های آسیا را پیش رو داریم که آزمونی بسیار جدی برای کادر فنی ماست. باید با هدف قهرمانی پا در این مسابقات بگذاریم، اما نباید از قدرت بالای تیم هایی چون ژاپن و کره‌ی جنوبی و حتی استرالیا (هر سه موفق به صعود از گروه خویش در جام جهانی) غافل بمانیم. قطعا تورنمنتی متفاوت را تجربه خواهیم کرد و قهرمانی در آن اصلا آسان نخواهد بود. امید آن که حتی در صورت عدم قهرمانی، یا به قابلیت های سایر مربیان خوبِ داخلی اعتماد کنیم، یا با مربیان بین المللی بزرگ، راه مان را ادامه دهیم.

کلام پایانی این که ما دلسوزان فوتبال و ایران، همیشه از مشکلات نوشته ایم، و هم، تمام قد از تیم ملی خود حمایت کرده‌ایم و خواهیم کرد. همچنان امیدواریم مسئولین و نهادهای رسمی، فکری به حال فوتبالِ بیمارِ ایران بکنند! پیش از آن که دیر شود!

  • نویسنده : علی محدث
  • منبع خبر : آذرپژوه