برخی کشورها دارای یک زبان محوری هستند که نقش زبان ملی و زبان رسمی را ایفا می‌کند. ایران از جمله معدود کشورهایی در جهان است که چنین یگانگی زبانی را تجربه می‌کند؛ جایی که زبان فارسی، پیونددهنده عمیق گذشته تاریخی با حال و آینده است.

گرو جامعه/ سردبیر: زبان، شریان حیاتی یک ملت و اصلی‌ترین بستر انتقال فرهنگ، تاریخ و هویت در طول اعصار است. در میان ملت‌های جهان، برخی کشورها دارای یک زبان محوری هستند که هم در ساختار هویتی و فرهنگی (زبان ملی) و هم در تنظیم مناسبات حکومتی و اداری (زبان رسمی) نقشی بنیادین ایفا می‌کند. ایران از جمله معدود کشورهایی در جهان است که چنین یگانگی زبانی را تجربه می‌کند؛ جایی که زبان فارسی، پیونددهنده عمیق گذشته تاریخی با حال و آینده است. با این حال، برای درک عمق این جایگاه، لازم است ابتدا تمایز میان دو مفهوم «زبان ملی» و «زبان رسمی» مورد بررسی قرار گیرد.

 

تفاوت میان زبان ملی و زبان رسمی

زبان رسمی (Official Language) در درجه اول، یک مفهوم حقوقی و اداری است. این زبانی است که توسط دولت برای انجام امور رسمی، قانون‌گذاری، آموزش در سطوح عالی، و مکاتبات دولتی تعیین می‌شود. زبان رسمی، ابزار ساختار قدرت و اداره کشور در سطح بیرونی و ساختاری است و مشروعیت خود را از قوانین و مصوبات حکومتی کسب می‌کند.

در مقابل، زبان ملی (National Language) یک مفهوم فرهنگی، اجتماعی و هویتی است. این زبان، همان زبانی است که اکثریت مردم یک ملت، آن را زبان دل، زبان مادری و زبان اصلی برقراری ارتباطات فرهنگی، ادبی، هنری و خانوادگی خود می‌دانند. زبان ملی، حاصل تداوم تاریخی و اشتراک فرهنگی است و هویت جمعی یک ملت را شکل می‌دهد.

در بسیاری از کشورها، این دو مفهوم لزوماً هم‌پوشانی ندارند. برای مثال، ممکن است یک کشور دارای چندین زبان قومی مهم باشد (زبان ملی یا منطقه‌ای)، اما صرفاً یک زبان را برای سهولت اداره امور به عنوان زبان رسمی برگزیند.

 

یگانگی فارسی در طول تاریخ ایران

زبان فارسی، به دلیل ریشه‌های عمیق خود در تمدن ایرانی، موفق شده است که به طور طبیعی هر دو نقش را به طور همزمان ایفا کند.

فارسی، به عنوان تداوم‌دهنده زبان‌های ایرانی باستان، از دیرباز محور فرهنگ، ادبیات حماسی و شعر فارسی بوده است. این زبان، بستر شکل‌گیری ادبیات غنی فردوسی، نظامی، قطران، حافظ، سعدی، مولانا، شهریار، پروین و… است که میراث مشترک و غیرقابل تفکیک هویت ملی ایرانیان محسوب می‌شود. این نقش، همان کارکرد «زبان ملی» است که با فرهنگ گره خورده است.

اما از دوران ساسانیان و به ویژه با ورود اسلام و قدرت‌یابی سلسله‌های ایرانی‌تبار، فارسی به عنوان زبان دیوان‌سالاری، علم و سیاست در قلمرو وسیعی از شرق مدیترانه تا آسیای مرکزی پذیرفته شد. این استفاده مستمر در دستگاه‌های حکومتی، کارکرد «زبان رسمی» را در طول سده‌ها تثبیت کرد.

 

فارسی؛ ستون هویت و ساختار

ایران، از این منظر، یک استثنای خوش‌یمن در جهان است. زبان فارسی صرفاً یک ابزار اداری تحمیلی نیست، بلکه زبان اصلی اکثریت قاطع مردم، زبان اصلی ادبیات و فرهنگ، و در عین حال، زبان رسمی قانون و حکومت است.

این همزمانی باعث شده است که زبان فارسی نه تنها به عنوان یک ابزار دولتی، بلکه به عنوان جوهر اصلی هویت ملی ایرانیان عمل کند. پیوند ناگسستنی میان فارسی و هویت ملی، تضمین‌کننده بقا و شکوفایی آن در برابر هرگونه تلاش برای تضعیف است. فارسی، هم پاسدار خاطرات و فرهنگ دیرین ماست و هم زبان ساختن آینده و تنظیم مناسبات نوین کشور. از این رو، فارسی همزمان، زبان رسمی و زبان ملی ایرانیان از گذشته دور تا امروز باقی مانده و ستون اصلی وحدت ملی ما است.

 

منابع:

۱- محمد رضا باطنی، پیرامون زبان و زبانشناسی، نشر فرهنگ معاصر

۲- درویش، ابراهیم، (۲۰۱۶) زبان رسمی چیست؟ کاربرد زبان رسمی یا official language

۳- قانون اسای جمهوری اسلامی ایران

  • نویسنده : سردبیر
  • منبع خبر : آذرپژوه