گروه گزارش: آذربایجان بدون شک نقش مهمی در تاریخ، فرهنگ و سیاست ایران از قرون گذشته ایفاء کرده است. و این را بهتر از هر ایرانی، دشمنان این مرز و بوم می‌دانند.

گروه گزارش: آذربایجان بدون شک نقش مهمی در تاریخ، فرهنگ و سیاست ایران از قرون گذشته ایفاء کرده است. و این را بهتر از هر ایرانی، دشمنان این مرز و بوم می‌دانند. در این ارتباط است که در چند دهه‌ی گذشته تلاش شده است تا با جعل و تحریف تاریخ مردم آذربایجان، تلاش کنند تا حمایت معنوی آذربایجان از ایران را کمرنگ کنند. در این مطلب کوتاه، گروه فرهنگ و ادب آذرپژوه به برخی از کتبی که تاریخ واقعی آذربایجان را بازنمایی می‌کند اشاره کرده است.

۱- «مطالعاتی درباره تاریخ، زبان و فرهنگ آذربایجان»

استاد فیروز منصوری که خود اهل سلماس در آذربایجان غربی است، در این کتاب دو جلدی با تکیه بر منابع تاریخی که اتفاقا بخشی از آنها منابع تالیف شده در دولت عثمانی هستند، به خوبی از عهده پاسخ به جعلیات تاریخی برآمده است.

در صفحه ۸۰۹ از کتاب تحت عنوان «آذربایجانی ترک زبان است نه ترک نژاد» می‌خوانیم: «انتساب نژاد ترک به مردم آذربایجان فاقد دلایل و اسناد تاریخی است. اقوام ترک آنقدر صفات ممیزه دارند که در هیچ یک از اقوام دیگر پیدا نمی‌شود»

۲- «تحولِ زبانِ آذربایجان در گذرِ زمان»

این کتاب نوشته‌ی پژوهنده‌ی آذربایجانی دکتر عباس جوادی است. جوادی در تبریز زاده شد. از دبیرستانِ فردوسیِ تبریز دیپلم و از دانشکده‌ی زبان، تاریخ و جغرافیای دانشگاهِ آنکارا لیسانس گرفت. وی دکترای خود را در رشته‌های زبانشناسی، خاورشناسی و زبان و ادبِ آلمانی از دانشگاهِ کلن آلمان دریافت کرده است.

دکتر جوادی در کتاب «تحولِ زبانِ آذربایجان در گذرِ زمان» به ۱۰۰ پرسشِ همگانی درباره‌ی تاریخ و فرهنگ و زبانِ آذربایجان پاسخ داده است. از دیگر آثار وی می‌توان به کتاب «واجشناسیِ زبانِ فارسی»، «ایران و آذربایجان در بسترِ تاریخ و زبان» و گردانشِ گزیده‌ای از چامه‌های فروغ فرخزاد و داستانهای صمد بهرنگی به ترکی نام برد.

۳-«فرامین تاسیس،اداره و انحلال حکومت فرقه دموکرات آذربایجان»

در مورد موجبات اصلی تأسیس یک حرکت تجزیه‌طلبانه در آذربایجان در پاییز ۱۳۲۴، یعنی نقش تعیین‌کننده دولت شوروی که آن سامان را تحت اشغال نظامی خود داشت، هیچ‌گاه تردیدی وجود نداشت. اما تنها پس از فروپاشی اتحاد شوروی و امکان دستیابی پژوهشگران مستقل به آرشیوهای امنیتی و سیاسی شوروی بود که ابعاد گسترده این ماجرا روشن و مستند شد. آنچه در این مجموعه ارائه شده است ترجمهٔ فارسی ۱۴۹ سند استخراج‌شده از آرشیوهای شوروی است که اگرچه در پاره‌ای از پژوهش‌های صورت گرفته درباره تأسیس، اداره و انحلال حکومت فرقه دموکرات به فرمان مقامات شوروی بدان‌ها اشاره و استناد شده بود اما متن کامل آنها در دسترس نبود.

۴-«فصل‌های تاریکی؛ جنگ های روس با ایران در شعر فارسی»

کتاب فصل های تاریکی با عنوان فرعی جنگ های روس با ایران در شعر فارسی، نوشته محمد طاهری خسروشاهی به بررسی تحلیلی واکنش شاعران دوره قاجار به اشغال شهرهای قفقاز توسط قوای روس پرداخته است. طبق نوشته نویسنده، در پیِ جدایی شهرهای قفقاز، شاعران ایران در دوره قاجار، همگام با تحولات اجتماعی ، وارد عرصه آفرینش های هنری و ادبی شدند و «شعر ضد اشغالگری» را برای نخستین بار پی ریزی کردند.

۵- «تاتی و هرزنی دو لهجه از زبان باستان آذربایجان»

عبدالعلی کارنگ، نویسنده و کاظم آذری سیسی، گردآورنده کتاب، هر دو از پژوهشگران بزرگ آذربایجان بودند. و این که بیشتر پژوهشگرانی که به دگرگشت زبان آذربایجان از فهلوی آذری به ترکی آذری رای داده و تحقیقات ارزشمندی در این ارتباط انجام داده‌اند همه از اهالی آذربایجان بوده و هستند!

عبدالعلی کارنگ در صفحه ۴۷ از کتاب خود نوشته است: «تا تاسیس دولت صفویه، تا آنجا که تواریخ نشان می‌دهد، کسی از شعرای آذربایجانی شعری به ترکی نگفته… اما بوده‌اند شاعرانی غیر آذربایجانی که به ترکی شعر گفته‌اند مانند عزالدین پورحسن اسفراینی، سید عمادالدین نسیمی شیرازی، فضولی بغدادی و …

۶- «آذربایجان و هویت ملی»

در این کتاب ارزشمند، رحیم نیکبخت میرکوهی-نویسنده- در ۹مقاله به مبحث هویت ملی و نقش آذربایجان در آن پرداخته است.

در صفحه ۱۴۹ کتاب، یک نقشه از ممالک ایران که در عثمانی تهیه شده، مورد بررسی قرار گرفته است. بر اساس این نقشه حدود و ثغور ایران در اواخر صفویه مشخص است؛ مناطقی چون اران و شروان، افغانستان و… که هنوز جزو خاک ایران بودند. نکته مهم در این نقشه استفاده از نام «ممالک شروان» برای منطقه ای است که به دروغ و جعل، بعدها جمهوری آذربایجان نامیده شد.

۷- «افسانه پان تورانیسم»

این کتاب توسط زاره واند تالیف و در ایران محمدرضا زرگر به فارسی ترجمه کرده است.

در بخشی از کتاب آمده است: «در نیمه دوم قرن نوزدهم خاورشناسان اروپایی و روس از قبیل وامبری، فن لوکوک، رادلوف و… مکتب ترک شناسی را بوجود آوردند..»(ص۳۰) تاملی بر منابع پان ترکیسم همچون کتاب فوق، نشان می‌دهد که پان ترکیسم محصول تفکر اروپایی‌های یهودی بود نه خود ترکان!

هم چنین در صفحه ۵ این کتاب می‌خوانیم: «پانترکیسم در مراحل نخست بیشتر جنبه فرهنگی داشت. گروهی از شعرا و ادبای عثمانی بر آن شدند با ریشه‌یابی پدیده ای به نام زبان و ادبیات ترکی، زمینه را برای اعتلای ناسیونالیسم ترک فراهم سازند…» جریان قومی در آذربایجان هم امروزه تلاش دارد با تاکید بر همان روش پانترکیسم (تاکید بر زبان ترکی به عنوان تنها عامل تعیین هویت و ملیت) در راستای تجزیه فکری آذربایجان از ایران اقدام کند!

۸- «زبان و ادب فارسی در قلمرو عثمانی»

کتاب «زبان و ادب فارسی در قلمرو عثمانی» اثری پژوهشی و ارزشمند از مرحوم دکتر محمدامین ریاحی خویی است. اگر علاقه‌مندید از پیشینه زبان و ادب فارسی از روزگاران کهن تا عصر حاضر در قلمرو عثمانی (آناتولی، روم شرقی و بعضی سرزمین‌های عربی) دانسته‌هایی به‌دست بیاورید، پیشنهاد می‌شود حتما این کتاب را بخوانید. کتاب در حدود ۳۰۰ صفحه و در بیست فصل به وسیله انتشارات اطلاعات نخستین‌بار در سال ۱۳۶۹ منتشر شده است.

۹- «روزشمار غائله‌ی آذربایجان»

کتاب ارزشمندی که استاد کاوه بیات و رضا آذری شهرضایی آن را گردآوری کرده‌اند، با استادی تمام توانسته اوضاع ایران و آذربایجان مابین سال های ۱۳۲۴ تا ۱۳۲۵ را با استناد به مدارک معتبر تاریخی بررسی کند.

در صفحه ۵۳ از جلد ابتدایی کتاب، به نقل از روزنامه «هور» چنین آمده است: «…کسانی که خیال خام تجزیه آذربایجان را در کله‌های بی‌مغز خود می‌پرورانند بایستی آماده ایامی گردند که همین ملت صبور آذربایجان آنها را پشت میز عدالت بنشانند…»

در صفحه ۲۶۷ از جلد نخست درباره‌ی نحوه تشکیل فرقه‌ی دموکرات در ارومیه به نقل از روزنامه «کانون» می‌خوانیم: «…سه نفر از نمایندگان کمیته موقتی حزب دموکرات تبریز برای تشکیل آن به رضائیه وارد… و با حضور ۴۰ نفر از محترمین شهر مذاکراتی انجام شد… [۴۰ نفر معتمد استند تا] نسبت به مواد ۱ و ۳ و ۱۶ اساسنامه حزب یعنی موضوع رسمیت زبان ترکی، خودمختاری آذربایجان، تصرف املاکی که مالکین آن در خارج از آذربایجان هستند و رسما مخالف با قانون اساسی مملکتی است، تجدیدنظر شود…»

۱۰- «آذربایجان و اران» تالیف عنایت اله رضا

دهه‌های آغازین سده‌ی بیستم میلادی، گروهی از سیاستمداران کشور «اران» در شمال رود ارس، کشور خود را «جمهوری آذربایجان» نامیدند. این کار در آغاز تنها شگفتی ایرانیان را برانگیخت و رفته رفته، نیت سیاست مداران ارانی که تحت تاثیر ترکیه‌ی عثمانی، پروژه‌ی جعل تاریخ برای ترکی زبانان قفقاز وآناتولی را پیش می بردند، روشن شد.

اینان می کوشند چنین وانمود کنند که سرزمین آذربایجان دو پاره شده و گروهی از آذربایجانیان که در جنوب رود ارس جای دارند، باید به کشور «اران»، در شمال رود ارس، به پیوندند.

عنایت اله رضا، تاریخ نگار معاصر در این کتاب، با بررسی جغرافیای تاریخی ایران و قفقاز، مرزهای دو سرزمین «آذربایجان» در جنوب روس ارس و «اران» در شمال رود ارس را ترسیم و چگونگی ورود عنصر «ترک» به تاریخ، حرکت آن به غرب، و چگونگی ورود آن به آذربایجان، قفقاز و آناتولی را نشان می دهد.

  • نویسنده : گروه گزارش آذرپژوه
  • منبع خبر : آذرپژوه