گروه سیاسی: رژیم صهیونیستی که به نام دولت اسرائیل شناخته می‌شود، در سال 1948 با هدف ایجاد سرزمینی برای یهودیان تأسیس شد.

گروه سیاسی: رژیم صهیونیستی که به نام دولت اسرائیل شناخته می‌شود، در سال ۱۹۴۸ با هدف ایجاد سرزمینی برای یهودیان تأسیس شد. استقرار این رژیم در فلسطین نقطه عطف مهمی در تاریخ آنها بود، اما از همان زمان صهیونیست‌ها تلاش کرده‌اند تا نفوذ خود را فراتر از مرزهای فلسطین اشغالی امتداد دهند.

ایدئولوژی رژیم صهیونیستی بر اهمیت وطن یهودی تاکید دارد و این ایدئولوژی اقدامات و سیاست های آن را در مناطق مختلف از جمله قفقاز شکل داده است. حضور رژیم در قفقاز با واکنش‌های متفاوتی روبرو شده است، برخی آن را فرصتی برای تبادلات اقتصادی و فرهنگی می‌دانند و برخی دیگر آن را تهدیدی برای منافع مردم محلی و کشورهای منطقه می‌دانند. به طور کلی پیچیدگی‌های مربوط به دخالت رژیم صهیونیستی در قفقاز مستلزم درک دقیق عوامل تاریخی، سیاسی و فرهنگی است. با بررسی تاریخچه جنبش صهیونیستی در منطقه می‌توان به انگیزه‌ها و راهبردهای این رژیم برای حضور در قفقاز پی برد.

تاریخچه حضور رژیم در قفقاز

حضور صهیونیسم در قفقاز به اواخر قرن نوزدهم باز می‌گردد که جوامع یهودی در این منطقه شکل گرفتند. این جوامع به دنبال ایجاد مراکز فرهنگی و مذهبی بودند و حضور آنها در طول سال‌ها به تدریج افزایش یافت. در اوایل قرن بیستم، جنبش صهیونیستی شتاب گرفت و نفوذ آن در قفقاز گسترش یافت.

یکی از رویدادهای مهم در تاریخ جنبش صهیونیسم در قفقاز، کنگره باکو در سال ۱۹۱۷ بود. این کنگره نمایندگان یهودی را از مناطق مختلف گرد هم آورد تا درباره ایجاد سرزمین یهودی در فلسطین بحث کنند. این کنگره نقشی محوری در شکل دادن به دستور کار جنبش صهیونیستی و جلب حمایت از آرمان آن داشت.

پس از استقرار رژیم صهیونیستی در فلسطین در سال ۱۹۴۸، قفقاز به منطقه ای تعیین کننده برای منافع ژئوپلیتیکی این رژیم تبدیل شد. موقعیت استراتژیک منطقه، منابع طبیعی غنی و تنوع فرهنگی، آن را به منطقه‌ای جذاب برای همکاری و نفوذ تبدیل کرده است.

پیامدهای حضور رژیم صهیونیستی در قفقاز

حضور رژیم صهیونیستی در قفقاز پیامدهای مهم سیاسی، اقتصادی و فرهنگی داشته است:

– از منظر سیاسی یکی از پیامدهای مهم این حضور، ایجاد اتحادهای ژئوپلیتیکی بین رژیم صهیونیستی و برخی کشورهای قفقاز از جمله رژیم باکو بوده است. که این اتحادها بر فرآیندهای تصمیم گیری این کشورها تأثیر گذاشته است.

– از منظر اقتصادی، رژیم صهیونیستی به دنبال بهره برداری از منابع طبیعی منطقه قفقاز به ویژه در بخش انرژی بوده است. این امر باعث ایجاد فرصت های اقتصادی و چالش هایی برای مردم محلی شده است. در حالی که برخی استدلال می کنند این مشارکت های اقتصادی باعث توسعه و سرمایه گذاری شده است، اما واقعیت این است که این کشورها مورد سوء بهره‌برداری منابع قرار گرفته و خود این عاملی شده برای توزیع نابرابر منافع در درون این کشورها. مثال بارز آن را هم چندی پیش در اسناد منتشر شده‌ی پاندورا دیدیم که خاندان علیف به تنهایی اقدام به غارت ثروت‌های مردم جمهوری آذربایجان کرده است.

– از نظر فرهنگی، برخی اعتقاد دارند که حضور رژیم صهیونیستی در قفقاز باعث تقویت تبادلات بین یهودیان و جوامع محلی از جمله مسلمانان شده است. اما باید گفت که این مبادلات فرهنگی هم به نفع جوامع یهودی بوده و منجر به ظهور صحنه‌های فرهنگی پر جنب و جوش و حفظ و تقویت میراث یهودی (بهتر است بخوانیم صهیونیستی) در کشوری مثل جمهوری آذربایجان شده است. مثال بارز آن را هم در مقابله‌ی بی‌امان رژیم وقت باکو با شعائر مردم مسلمان این منطقه می‌توان به عینه دید.

راهبردهای رژیم صهیونیستی در قفقاز برای تامین منافع

رژیم صهیونیستی راهبردهای مختلفی را برای پیشبرد منافع خود در قفقاز به کار گرفته است. یکی از این راهبردها تعامل دیپلماتیک با دولت‌های منطقه است. رژیم به دنبال برقراری روابط دیپلماتیک، امضای توافقنامه‌ها و تقویت همکاری در زمینه‌هایی مانند امنیت، تجارت و فناوری بوده است.

راهبرد دیگر ایجاد جوامع دیاسپورا در قفقاز است. این جوامع به عنوان مراکز تبادل فرهنگی، همکاری اقتصادی و حمایت سیاسی عمل می‌کنند. آنها به ترویج برنامه صهیونیستی و تقویت روابط بین این رژیم و مردم محلی کمک می کنند.

علاوه بر این، رژیم صهیونیستی از رسانه ها و کمپین های روابط عمومی برای شکل دادن به روایت ها و تأثیرگذاری بر افکار عمومی در قفقاز استفاده کرده است. این شامل ترویج تصاویر مثبت از رژیم، برجسته کردن دستاوردهای آن و مقابله با انتقادات است. رسانه ها اعم از محلی و بین المللی نقش مهمی در انتشار اطلاعات و شکل دادن به گفتمان عمومی دارند.

  • نویسنده : گروه سیاست آذرپژوه
  • منبع خبر : آذرپژوه