گروه فرهنگ و ادب: بر طرفین هر دروازه در تبریز کهن، دو مناره بلند از کاشی، بنا شده و برج‌های آن نیز کتیبه‌هایی از کاشی بود و بالای سردرب هر دروازه بر صفحه‌ای از سنگ رخام اشعاری نوشته شده بود.

گروه فرهنگ و ادب/ شیوا صفری: تبریز؛ این کهن‌شهر برآمده از فراز و فرودهای بسیار تاریخی، به عنوان یکی از چهار شهر بزرگ دنیا به گواه اسناد تاریخی چه در عصر صفویان و ایلخانیان و چه در دوران قاجار برای خود برج و دروازه‌هایی داشت، با مقرراتی در مورد آمد و شد تجار و سیاحان. اسناد و نوشته‌های تاریخی گاه از هشت و گاه از ۹ دروازه در تبریز سخن گفته‌اند. در اواخر حکومت کریم‌ خان ‌زند، پس از زلزله‌ای که در تبریز روی داد بیشتر شهر ویران گشت در این زمان خاندان دُنبلی بر تبریز حکومت داشتند. نجف ‌قلی‌خان دنبلی حصاری استوار برگرد شهر کشید و هشت درب و دروازه بر حصار تبریز نهاد و هر یک را به جز “دروازه استانبول” به اسم محله‌ای نامید که عبارت بودند از:

درب خیابان؛ راه استان مرکزی و اصفهان به شرق

درب باغمیشه؛ به سمت شمال شرق

درب شتربان؛ به سمت شمال

درب سرخاب؛ به سمت شمال شرقی

درب گجیل؛ به سمت مغرب

درب مهادمهین؛ به سمت جنوب غربی

درب نوبر؛ به سمت جنوب

درب استانبول؛ به سمت شمال‌غربی

بر طرفین هر دروازه دو مناره بلند از کاشی، بنا شده و برج‌های آن نیز کتیبه‌هایی از کاشی بود و بالای سردرب هر دروازه بر صفحه‌ای از سنگ رخام اشعاری نوشته شده بود. در واقع ورودی یک شهر بیانگر هویت آن شهر است به همین دلیل وظیفه اساسی را بر عهده دارد ورودی‌ها تصویر برجسته شهر را می‌سازند و از آن‌جا که ورودی شهرها اولین نقاطی هستند که اکثر مسافران با آن برخورد دارند  بخش عمده تصویر یک شهر در هنگام ورود به شهر شکل می‌گیرد.

هشت دروازه تبریز به عنوان نمادی از هشت بهشت تمام ورودی‌های تبریز را تشکیل می‌دادند. دروازه‌های هشتگانه‌ای که در گذشته به منظور حفظ امنیت شهر و کنترل ورود و خروج به شهر تبریز ایجاد شده بودند دروازه‌هایی که هنوز هم نامی از آن‌ها بر بخشی از محلات و مناطق تبریز به چشم میخورد.

۲۴۰۰ سال پیش، آن زمان که تبریز در مسیر جاده ابریشم قرار داشت نیاز به تامین امنیت شهر و اموال تجار سبب شد تا حاکمان وقت با حمایت خود تاجران و مردم در سه دوره تاریخی برج‌هایی بسازند تا از ورود بیگانگان و جاسوسان و تعدی‌کنندگان به حریم شهر جلوگیری شود. اکنون با گذشت صدها سال از آن ابهت و شکوه تاریخی دیگر از آن دروازه‌ها اثر چندانی باقی نمانده جز نامی ساده.

مدرنیته، حضور و حیات این آثار و نمادهای تاریخی را برنتافت بنابراین دروازه‌ها نیز به تبع گسترش راه‌ها و شریان‌های بزرگ ارتباطی اعم از زمینی و هوایی از میان رفتند. مهاجرت و استقرار بی‌رویه روستاییان و همچنین استقرار واحدها و صنایع سنگین و مزاحم در حاشیه وردی‌های شهر، ورودی‌ها را به مجموعه‌ای با نماهای آزاردهنده مبدل ساخته است در یک کلام می‌توان به جرات گفت ورودی‌های تبریز که به عنوان ویترین شهر و نماد فرهنگ و توسعه‌یافتگی اجتماعات بشری از آن یاد می‌شود در شان این شهر نیست و اگر امروز برای ساماندهی آن‌ها کاری نشود با توجه به رشد لجام گسیخته‌ی ساخت‌وساز در این محدوده‌ها، امکان ساماندهی و وضع مقررات اجرایی برای آن‌ها در آینده سخت خواهد بود. واقعیت این است که هیچ گردشگری انتظار دیدن چنین صحنه‌هایی را برای تبریز ندارد چون موج تبلیغات و معرفی شهر تبریز به حدی است که چنین صحنه‌هایی در باور گردشگران نگنجد.

  در حال حاضر به دلیل رشد و توسعه‌ی‌حریم شهری و ساخت‌وسازهای صورت‌گرفته، به جز چند مورد مانند درب خیابان و درب باغمیشه اثری از دروازه‌های تبریز باقی نمانده ولی خوشبختانه در سال‌های اخیر به منظور حفظ و احیای آثار و نمادهای تاریخی، اقدام‌هایی برای بازسازی این دروازه‌ها از جمله دروازه نوبر و گجیل درحال انجام است.

اصلاح هندسی برخی ورودی‌ها و خروجی‌های درون و برون شهری، جمع‌آوری فروشندگان دوره‌گرد، همچنین ایجاد مراکز عرضه و نمایش محصولات بومی و سنتی در مکان‌های مناسب در ورودی شهر، توسعه فضای سبز و ساماندهی مبلمان شهری برای اینکه گردشگران تصویری مناسب از شهر در خاطره‌ی خود داشته باشند می‌تواند راه‌حلی برای تنسیق ورودی‌های شهر باشد.

  • نویسنده : شیوا صفری
  • منبع خبر : آذرپژوه