گروه جامعه: احمداوبالی (یوسفی ‌سادات) از جمله سرکردگان جریان پانترکسیم و تجزیه‌طلبی است که از قضا خود نهایتا طعمه‌ی همین اندیشه و راهبردِ سیاسیِ گرگ‌زادگی و گرگْ‌پدری شد.

گروه جامعه: بنابر افسانه‌ها و اسطوره‌های حماسی، «توتم» نمایان‌گر و به‌معنای موجودی‌ست که اعضای یک قبیله یا گروه انسانی، آن را «جَد» و «نیا»ی خود دانسته و می‌ستایند. در همین راستا، «پانترکیسم» همواره خود را با توتمِ «گرگ» معرفی کرده است. اما «گرگ» نه‌تنها هیچ حرمت و ارزشی در فرهنگ آذربایجان ندارد، بلکه بنابر فولکلور، موجودی نحس، پلید و اهریمنی به‌شمار می‌آید؛ و مهم‌تر این که در نوع نگرش و باورهای مردم آذربایجان به گرگ، هماهنگیِ کاملی با جایگاه این حیوان در فولکلورِ دیگر مناطقِ ایران از جمله فارس، خراسان، خوزستان، بلوچستان، کرمان، گیلان، مازندران، یزد و… برقراراست.

پانترکیسم و کارگزاران این جریان در راستای اهداف شوم سیاسی و ایران‌ستیزانه‌ی خود، در جعلی آشکار و دروغی بزرگ، این توتم (گرگ) را متعلق به فرهنگ مردم آذربایجان معرفی کرده و با رفتار و کرداری ناپسند آن را تبلیغ می کنند.

احمداوبالی (یوسفی ‌سادات) از جمله سرکردگان جریان پانترکسیم و تجزیه‌طلبی است که از قضا خود نهایتا طعمه‌ی همین اندیشه و راهبردِ سیاسیِ گرگ‌زادگی و گرگْ‌پدری شد. اوبالی از حامیان و مبلغانِ گروهک تروریستی «گرگ‌های خاکستری» و همچنین موسس و مجری شبکه‌ی تجزیه‌طلب «گوناز تی‌وی» می‌باشد؛ او چندی پیش توسط پسرش «دنیز»، مورد حمله‌ای جنایی و کاملا “گرگ‌صفتانه” قرار گرفت!

احمد اوبالی، یکشنبه ۲۸ مِی، از سوی پسرش «دنیز» به‌قصد مرگ مورد حمله قرار گرفته و به بیمارستانی منتقل و پسرش نیز ساعاتی پس‌از متواری شدن، دستگیر شد. پلیس «سن‌خوزه» دراین‌خصوص بخشی از گزارش خود را در اختیار رسانه‌ها گذاشت؛ که بر اساس این گزارش، «دنیز اوبالی» سعی کرده است تا در اتاق هتل، گردن پدرش را شکسته و یا او را خفه کند! که البته پدرش (احمد اوبالی) نیز در گفت‌وگویی کوتاه با پلیس، این موضوع را تائید کرده است. همچنین تحقیقات انجام شده توسط Mirror-Spectator نشان‌گرِ آن‌ است که دفتر دادستانی منطقه، «دنیز» را به اتهامِ «اقدام به قتل»، متهم کرده است.

بی‌تردید خفت و بی‌آبرویی حاصل از وطن‌فروشی و نیز تجربه‌ی زیستی متعفن و رشد در فضایی آلوده از جنایت‌ها و خیانت‌های ریز و درشت است که می‌تواند هر انسانی را تبدیل به جانوری درنده‌خوی و تشنه به خون کند و این رسوایی‌های بزرگِ خانوادگی را به بار آورد! زمانی که «نیویورک‌سان» این رسوایی را درج و منتشر نمود، تلاش‌های گستاخانه‌ی گوناز تی‌وی برای اتهام‌زنی به کنشگران و نیروهای ملّی ایرانی نقشِ بر آب شد!

البته قابل‌توجه است که نباید گوناز تی‌وی را به‌عنوان رسانه یا شبکه‌ای ماهواره‌ای، بلکه باید به‌عنوان یک بنگاهِ ایران‌ستیزی و نیز احمد اوبالی را به‌عنوان بنگاه‌دارِ کرایه‌ای و مزدبگیرِ آن معرفی نمود که قبای وطن‌فروشی بر تن پوشید! «گوناز» نامی است مخفف و برگرفته از عنوان جعلیِ «آذربایجان جنوبی»؛ و این ترکیب جعلی، از کلیدواژه‌های اصلی و کاربردیِ جریان‌های پانترکیسمی و تجزیه‌طلبانه محسوب می‌شود.

بنابر کارنامه‌ی ننگین و فاسدِ احمد اوبالی، او در سال ۱۳۵۹ به‌عنوان پناهجو از ایران به ترکیه گریخته و تا سال ۱۳۶۴ در این کشور پناهنده بود؛ سپس به بلگراد رفته و پس‌از حواشی بسیار، دَه ماه بعد وارد آمریکا شده و شهروند آن‌جا می‌شود. وی در آمریکا شهرت خود را به «اوبالی» تغییر داده و به شیوه‌ای مشکوک و مرموز با «ناهید کریملی» که با ویزای کار از «باکو» به آمریکا وارد شده بود، ازدواج می‌کند.

 برای کارنامه‌ی خفت‌بار و مشمئزکننده‌ی اوبالی، در کنار ثبت فعالیت‌های تجزیه‌طلبانه‌ی او در شبکه‌ی تروریستیِ گوناز تی‌وی، انجامِ اقداماتِ غیرقانونی و ضدانسانی ازجمله فروشِ مشروبات الکلی برای کودکان زیر سن قانونی -در شیکاگو- را نیز می‌توان ضبط و ثبت کرد. البته نشانه‌ها و قرائن دیگری نیز، نشان می‌دهند که اوبالی از طریق پول‌های دریافتی از سوی سرویس‌های اطلاعاتی، اقدام به تاسیس رستوران و یا کافه‌هایی با هدف پول‌شویی کرده است. چه‌این‌که رستوران‌داری ازجمله تکنیک‌های رایجِ پول‌شویی در جهان است و تبهکاران ابتدا عایدات مالی خود را در پوشش‌هایی مانند رستوران و کافه شستشو داده و از آن‌جا به سیستم بانکی وارد می‌کنند.

باری! تاریخ، شفاف‌ترین و رساترین آینه‌ی عبرت است؛ خائنان به وطن، هرگز، آسان نمرده و حتی تن سالم به گور نبرده‌اند!

تاریخ عبرت است؛ به‌ویژه برای افرادی که ساده‌لوحانه تحت تاثیر شعارهای پوپولیستی و فعالیت‌های مزدوران وطن‌فروشی همچون احمداوبالی قرار می‌گیرند. عبرتی گویا و مبرهن برای همان ساده‌لوحانی که نه رنجِ کمترین تحقیق و مطالعه را متحمل می‌شوند و نه لحظه‌ای از کژتابی‌ها و مهملات و تعصبات کورِ خود کوتاه می‌آیند! اما زبان تکرارِ طوطی‌وارشان بسیار دراز و چُنان است که این رَویه کاملا نمایان‌گرِ رذالت‌هایی است که از اربابانِ وطن‌فروشِ خود چون اوبالی آموخته‌اند. میزان بی‌سوادی و ناآگاهی این قشر بسیار بالاست؛ چنان‌که گاه برخی از همین عمله‌های پانترکیسم، بنابر پیروی‌های کورکورانه از سیاست‌های امثال احمد اوبالی، گرفتار بندهای امنیتی نیز می‌شوند و قطعا دربی خبری کامل به سر می برند و غافل هستند از این که هم‌زمان با رنج‌کِشی این‌ها احمد اوبالی در بزرگ‌ترین و مجهزترین مراکز تفریحی آمریکا، مشغول به خوش‌گذرانی و تفریح با دلارهای آغشته به شرارت است.

  • نویسنده : نیما عظیمی
  • منبع خبر : آذرپژوه