نکته مهمی که در مورد کشورهای حاشیه دریای خزر در مقایسه با ایران وجود دارد، این است که کشورهای دیگر این منطقه مانند جمهوری آذربایجان و ترکمنستان در فعالیت‌های استخراج، تولید و بهره‌برداری از منابع انرژی دریای خزر حضور ندارند .

گروه سیاست: در بحران قراباغ، مسئله‌ی مهمی که در تحلیل‌ها بدان کم پرداخته شده است بحث انرژی دریای خزر و انتقال آن به اروپا است. به عبارتی باید گفت که جنگ قراباغ تنها جنگ میان دو کشور تازه استقلال‌یافته‌ی ارمنستان و جمهوری آذربایجان برای آزادسازی یک سرزمین اشغال شده نیست! و پشت پرده‌ی این جنگ مسائل مهم دیگری همچون؛ ۱- انتقال انرژی دریای خزر به اروپا بدون مشارکت دادن ایران و ۲- محدود کردن دسترسی ایران به قفقاز و اروپا از این مسیر مدنظر است. درباره‌ی بخش دوم این سیاست (تغییر ژئوپلتیکی منطقه و محدود کردن ارتباط ایران با قفقاز شمالی و اروپا از این مسیر) بحث و گفتگو انجام شده است. اما در این گفتگو تلاش کردیم با حضور محمود خاقانی، مدیر کل پیشین امور خزر و آسیای میانه‌ی وزارت نفت، به تشریح نقش انرژی خزر در تحولات قفقاز جنوبی و تاثیر آن بر روابط ایران بپردازیم.

حضور شرکت‌های نفتی بین‌المللی آمریکایی، اروپایی و روسی در خزر

 محمود خاقانی، در گفت‌وگو با طرح نو در مورد نقش انرژی خزر در تحولات قفقاز جنوبی و تاثیر آن بر روابط ایران اظهار داشت: نکته مهمی که در مورد کشورهای حاشیه دریای خزر در مقایسه با ایران وجود دارد، این است که کشورهای دیگر این منطقه مانند جمهوری آذربایجان و ترکمنستان در فعالیت‌های استخراج، تولید و بهره‌برداری از منابع انرژی دریای خزر حضور ندارند و شرکت‌های نفتی بین‌المللی آمریکایی، اروپایی و روسی عملیات بهره‌برداری از انرژی این کشورها از دریای خزر را انجام می‌دهند. البته در گذشته ایران سعی کرد در کنسرسیوم‌های دولت باکو (که قراردادهای قرن نامیده می‌شد) ورود کند. در این راستا، جمهوری اسلامی ایران بر اساس دیپلماسی انرژی خود وارد گفتگوی جدی با باکو شد اما موفقیتی در این امر حاصل نشد تا در کنسرسیومی به رهبری شرکت BP به نام AIOC عضو شود.

وی ادامه داد: بنده در آن دوره مسئولیت داشتم و بین تهران- باکو در سفر بودم. در گفت‌وگویی که با یکی از مسئولان شرکت BP داشتم متوجه شدم که آنها برای آینده – یعنی اکنون- طرحی را دنبال می‌کنند مبنی بر اختلاف‌اندازی و جداسازی بخشی از خاک برخی کشورها!! البته کنسرسیوم دیگری بنام «شاه دنیز» در زمان مرحوم حیدر علی‌اف تشکیل شد که ایران موفق به خرید ۱۰ درصد از سهم آن شد که در حال حاضر هم میزان قابل‌توجهی از نفت و گاز را تولید می‌کنند و آن موقع هدف ما صادرات منابع آن از مسیر ایران به اروپا بود اما اکنون از طریق قفقاز جنوبی و خط لوله باکو-تفلیس-جیهان صادر می‌شود و ایران نتوانست آن ۱۰ درصد را وارد کشور کند.

خاقانی یادآور شد: در دولت هفتم و هشتم برنامه معاوضه نفت و گاز طراحی شد، در همین راستا قرار بر ساخت بندر نفتی نکاء شد تا روزانه ۵۰۰ هزار بشکه نفت از حوزه‌ی خزر وارد ایران شود. همچنین پالایشگاه تبریز توسط شرکت CNPC چینی، یک شرکت هنک‌کنگی و VITOL برای فرآورش نفت خام منطقه خزر و آسیای میانه تاسیس شد. البته قرار بود پالایشگاه دیگری توسط بخش خصوصی در کنار پالایشگاه تبریز فعالیت کند که متاسفانه محقق نشد. پالایشگاه کاسپین در گرگان نیز طراحی شد که آن نیز به دلایل مبهم متوقف شد و در دولت دهم برنامه‌ی معاوضه نفت خام خزر از دستور کار خارج شد.

ایران و ترکیه همیشه برای رهبری صادرات انرژی با یکدیگر رقابت دارند

این کارشناس ارشد انرژی با اشاره به رقابت ترکیه و ایران گفت: دو کشور همیشه برای رهبری صادرات انرژی منطقه یا هاب شدن با یکدیگر رقابت دارند. وقتی ترکیه توانست نفت قفقاز جنوبی را از طریق خط لوله باکو-تفلیس -جیهان (BTC) به اروپا صادر کند در این موضوع از ما پیشی گرفت. اما ایران نیز بیکار ننشست؛ به طوری که موسسه‌ی پژوهش و برنامه‌ریزی انرژی دانشگاه تهران به عنوان نماینده بخش عمومی و موسسه‌ی پژوهش اتاق بازرگانی ایران از طرف بخش خصوصی، با همکاری یک دانشگاه اروپایی طرحی به نام «شبکه انرژی خزر» را تعریف کردند تا گاز منطقه خزر وارد ایران شده و در ایران تبدیل به برق شود. یعنی ایران به جای صادرات گاز مثلاً به عراق و بصره آن را در داخل تبدیل به برق کرده و آن را صادر کند که متاسفانه آن نیز نیمه تمام ماند.

وی ادامه داد: بر اساس برنامه‌ی ششم توسعه، ایران باید محور صادرات منطقه می‌شد و در چارچوب دیپلماسی انرژی به نخجوان گاز صادر کرده و در ازای آن و در آستارا برق دریافت می‌کردیم. با این طرح سعی کردیم نقش دلار را در مبادلات بین‌المللی کمرنگ و «ارز انرژی» را ایجاد کنیم که واحد آن بر اساس کالری و But باشد که این طرح‌ نیز متوقف شد.  همچنین در دولت هفتم و هشتم طرحی پیشنهاد شد تا بر اساس آن «بورس بین المللی نفت ایران» در جزیره کیش تاسیس شود تا فرآورده‌های نفتی معامله شده بر اساس ریال باشد، بنابراین ایران می‌توانست با ذخایر نفت و گاز خود ارزش ریال را در برابر دلار تقویت کند. این بورس در اردیبهشت ۸۴ ثبت شد اما متاسفانه در دولت بعدی متوقف و تبدیل به بورس انرژی شد.

ایران در جنگ دوم قره باغ نتوانست نقش مهمی ایفا کند

  وی در مورد مناقشه‌ی قفقاز جنوبی نیز گفت: متاسفانه جمهوری اسلامی ایران خیلی دیر متوجه شده است که در جنگ دوم قراباغ چه اتفاقی افتاده است، از همین روی نتوانست نقش مهمی ایفا کند، البته در مورد کریدور زنگزور هم اینگونه شد. ارزیابی کارشناسی بنده این است که دولت سیزدهم و حتی دولت دوازدهم تمرکز خود را معطوف به موضوعات دیگر مانند برجام کرد و پس از امضای توافق آذربایجان و ترکیه به پیامدهای آن پی بردیم. البته این تحولات، برنامه ترکیه نیست بلکه پشت آن آمریکا است. نماینده رئیس جمهور آمریکا در امور انرژی در کنفرانسی در ایتالیا که بنده نیز حضور داشتم، گفتند که ارمنستان باید از مرز ایران چشم‌پوشی کند و در مقابل قراباغ را بگیرد. در واقع آنها این برنامه را از پیش طراحی کرده بودند، چون ظرفیت خط لوله باکو-تفلیس-جیهان برای صادرات تکمیل شده و در نتیجه سعی می‌کنند آن را از طریق برنامه‌های دیگر مانند پروژه زنگزور پیگیری کنند تا ظرفیت جدیدی برای صادرات گاز ترکمنستان و نفت و گاز قزاقستان از زیر دریا به اروپا ایجاد شود.

مدیرکل پیشین امور خزر و آسیای میانه وزارت نفت ایران گفت: بنده از موضع دولت سیزدهم در این مورد اطلاعی ندارم اما ما در دولت هفتم و هشتم تلاش کردیم تا این اطمینان به سرمایه گذاران غربی در حوزه نفتی عظیم کاشان در شمال خزر داده شود و با ایران توافق کنند که خط لوله قزاقستان -ترکمنستان -ایران-خلیج فارس کشیده شود و بخشی از آن در بندر نکاء فرآورش و فرآورده‌های آن در ایران و منطقه فروخته شود.

خاقانی متذکر شد: روسیه و ایالات متحده هیچگاه مایل نبودند که ایران عضو کنسرسیومی مانند شاه دنیز یا هر کنسرسیوم دیگر باشد، یا دوست نداشتند ایران به مسیر صادرات نفت و گاز آسیای میانه و قفقاز به اروپا تبدیل شود. در سال‌های اخیر نیز با عامل جدیدی به نام چین روبه‌رو بودیم، چین با سرمایه‌گذاری کلان در گاز ترکمنستان و نفت قزاقستان به دنبال تامین امنیت انرژی خود است. همچنین پکن در پروژه تاپی (ترکمنستان-افغانستان-پاکستان-هند) برای تولید گاز در ترکمنستان سرمایه گذاری کرده تا صادرات از مسیر افغانستان به پاکستان و هند صورت بگیرد، بطوری که با سرمایه گذاری ۲۵ میلیارد دلاری در صنایع پتروشیمی پاکستان، گاز تولید شده را به فرآورده تبدیل کند. در واقع جمهوری اسلامی با اینکه جایگاه ویژه‌ای دارد و از نظر اقتصادی، حمل و نقل و تجارت از اقتصادی‌ترین و سالم‌ترین روش محیط زیستی در جهان برخوردار است متاسفانه به دلایل مختلف تک و تنها مانده است.