حملات اخیر روسیه به زیرساخت‌های شرکت دولتی نفت جمهوری آذربایجان (SOCAR) در بندر اودسا، تقابل ژئوپلیتیک میان مسکو و باکو را به شکل خطرناکی تشدید کرده است. این حملات که منجر به انهدام کامل یک پایانه بزرگ نفتی شد، اوج یک کارزار نظامی هدفمند بود

گروه سیاسی: حملات اخیر روسیه به زیرساخت‌های شرکت دولتی نفت جمهوری آذربایجان (SOCAR) در بندر اودسا، تقابل ژئوپلیتیک میان مسکو و باکو را به شکل خطرناکی تشدید کرده است. این حملات که منجر به انهدام کامل یک پایانه بزرگ نفتی شد، اوج یک کارزار نظامی هدفمند بود که منافع اقتصادی باکو در اوکراین را هدف قرار داده است. این رویدادها، جنگ اوکراین را به صحنه جدیدی برای تسویه حساب‌های منطقه‌ای تبدیل کرده و هر دو طرف روایت‌های کاملاً متضادی از آن ارائه می‌دهند.
این حمله یک رویداد ناگهانی نبود، بلکه بخشی از یک الگوی تهاجمی دقیق بود. این زنجیره حملات شامل موارد زیر است:
۱۵ ژوئن ۲۰۲۵: حمله به پالایشگاه نفت کِرِمِنچوگ که نفت باکو را فرآوری می‌کرد.
۳۰ ژوئن ۲۰۲۵: هدف قرار دادن پالایشگاه دروگوبیچ با کارکرد مشابه.
۶ آگوست ۲۰۲۵: حمله به ایستگاه کمپرسور گاز اورلوکا، که برای انتقال گاز باکو به اوکراین حیاتی بود.
۷-۸ آگوست ۲۰۲۵: اولین حمله پهپادی به همین پایانه نفتی سوکار در اودسا.
این الگوی زمانی و عملیاتی نشان می‌دهد که مسکو به طور سیستماتیک در حال از بین بردن زنجیره تأمین و صادرات انرژی باکو از طریق خاک اوکراین است.
از دیدگاه روسیه، این تأسیسات اهداف نظامی مشروع هستند. مسکو استدلال می‌کند که سوکار به طور مستقیم به ارتش اوکراین سوخت می‌رساند و بنابراین، حمله به زیرساخت‌های آن یک اقدام ضروری در چارچوب جنگ است. این حملات همچنین پیامی آشکار به باکو است که حمایت از کی‌یف بدون هزینه نخواهد بود.
در مقابل جمهوری آذربایجان این حملات را تجاوز به منافع اقتصادی یک کشور ثالث و استفاده ابزاری از جنگ برای اعمال فشار بر باکو می‌داند. از نظر آنها، این اقدامات به دلیل همکاری‌های انرژی باکو با اروپا و سیاست خارجی مستقل آن صورت می‌گیرد. باکو هشدار داده است که ادامه این روند می‌تواند به بازنگری در روابط دوجانبه و لغو ممنوعیت ارسال تسلیحات به اوکراین منجر شود.
تحلیلگران، ریشه این حملات را در تنش‌های فزاینده بین مسکو و باکو بر سر مسائل مختلف و علی الخصوص بر سر کریدور استراتژیک زنگزور می‌دانند. از دیدگاه کرملین، همسویی باکو با غرب بر سر این شریان حیاتی، کنترل آن را به رقبای روسیه واگذار کرده و منافع استراتژیک مسکو، تهران و پکن را مستقیماً تهدید می‌کند. در این چارچوب، حملات اخیر در اوکراین یک پیام قدرت آشکار است؛ پیامی که هدف آن نمایش ناکارآمدی “چتر حمایتی غرب” و اثبات خطای محاسباتی باکو در تکیه بر متحدان غربی خود است.
این درگیری اکنون از مرزهای اوکراین فراتر رفته و به یک تقابل مستقیم میان روسیه و جمهوری آذربایجان تبدیل شده است. با توجه به تهدیدهای متقابل – توانایی روسیه برای نابودی کامل زیرساخت‌های جمهوری آذربایجان در اوکراین و پتانسیل باکو برای همسویی بیشتر با غرب و حمایت نظامی از کی‌یف – چشم‌انداز آینده مملو از بی‌ثباتی است. این وضعیت، پتانسیل آن را دارد که کل منطقه قفقاز را تحت تأثیر قرار دهد و بازیگران دیگری مانند ایران را نیز وارد معادله کند.

  • نویسنده : سردبیر
  • منبع خبر : آذرپژوه