گروه فرهنگ و ادب: آزمون سراسری سال ۱۴۰۱ طی چهار روز و از روز چهارشنبه، هشتم تیر در گروه آزمایشی هنر آغاز شد. داوطلبان گروه های آزمایشی علوم انسانی، ریاضی و فنی نیز صبح پنجشنبه نهم تیر به رقابت با یکدیگر پرداختند. همچنین داوطلبان در گروه آموزشی علوم تجربی، صبح جمعه دهم تیرماه در آزمون سراسری ۱۴۰۱ با یکدیگر رقابت کردند. داوطلبان گروه آزمایشی زبانهای خارجی نیز صبح شنبه یازدهم تیر، در این آزمون شرکت کردند. در نهایت نتایج این ماراتن سنگین علمی در کشور، روز یازدهم مرداد با اعلام نفرات برتر کنکور در رشتههای مختلف منتشر شد:
علوم انسانی :
۱- «محمد بهرامی» از کرمانشاه
۲- «مائده مالکی» از تبریز
۳- «سیده مهرناز سیدی» از مشهد
۴- «امیر مهدی تبار» از تهران
۵- «پرهام سنکیان» از مشهد
ریاضی و فنی :
۱- «سید حسین سید مهدی جاسبی» از تهران
۲- «امیرپارسا بهرامی» از تهران
۳- «علیرضا ملکحسینی» از اراک
۴- «امیرهمایون شریفی زاده» از گرگان
۵- «پوریا غفوری» از یزد
تجربی:
۱- «فرناز حسن زاده» از بویراحمد
۲- «علیرضا دهقانی تفتی» از یزد
۳- «سبا رضایی بروجنی» از بروجن
۴- «محمدطه رنجی» از ارومیه
۵- «نگار هاشمزاده» از تبریز
گروه هنر:
۱- «کیاناز شاطریان» از اصفهان
۲- «شایا قنادانزاده» از تهران
۳- «صبا سلطانی» از تهران
۴- «ملیکا هادی نیا» از تهران
۵- «علیرضا فصیحی نژاد» از تهران
زبانهای خارجی :
۱- «کیارش علیزاده» از تبریز
۲- «امیرحسین کیوانی» از مشهد
۳- «علیرضا ملک حسینی» از اراک
۴- «نوید یونسی ملردی» از تهران
۵- «سید علیرضا سید شاکری» از تهران
در میان رتبه های برتر، هم آذربایجانی داریم، هم کرمانشاهی و یاسوجی ، هم تهرانی و خراسانی، هم زنجانی و اصفهانی و یزدی و… نام های ایرانیِ «نگار» هاشم زاده، نفر پنجم رشتهی علوم تجربی و «کیارش» علیزاده، نفر اول گروه زبانهای خارجی که هردو از شهر تبریزند، دیگر نکتهی قابل تاملِ نتایج این آزمون می باشد. این نام های ایرانی و رتبه های برترِ برخاسته از آذربایجان و تبریز و دیگر شهرهای آذربایجان و… ، نشان می دهند که در ایران، آموزش به زبانِ فارسی، نه تنها باعث محدودیت نیست بلکه زبانهای گرامی محلی در جوار زبان رسمی و ملّی ایران، در نهایت آرامش به سر می برند و این دو، کمترین مزاحمتی برای همدیگر ندارند!!
همین اعلام نتایج و کسب رتبه های برترِ کنکور از سوی داوطلبان استانهای گوناگونِ ایران، پاسخی است مستدل و منطقی به تمام آنانی که سال هاست به بهانهی مطالبهای غیر علمی و غیر قانونی، تحت عنوان «تحصیل به زبان مادری» بر طبل تفرقه میکوبند و حریم زبان مادری را شکسته، آن را تبدیل به ابزار و قیچی اهداف خود کردهاند تا زبان فارسی، این نخِ تسبیحِ وحدت ملی ایرانیان را ببُرَند!
اما اصل پانزدهم قانون اساسی در این باره چه می گوید؟ طبق این اصل : «زبان و خط رسمی و مشترک مردم ایران فارسی است. اسناد و مکاتبات و متون رسمی و کتب درسی باید با این زبان و خط باشد ولی استفاده از زبانهای محلی و قومی در مطبوعات و رسانههای گروهی و تدریس ادبیات آنها در مدارس، در کنار زبان فارسی آزاد است.»
این اصل، «تحصیلِ» زبان مادری در کنار زبان فارسی را بلامانع می داند؛ اما به درستی، اشارهای در موردِ «تحصیل به» زبانِ مادری نکرده است. غیرمعقول و غیرعلمی بودنِ «تحصیل به» زبان مادری در ایران را می توان با مثالی بسیار ساده، تشریح و تبیین نمود: فرض کنید تحصیل به زبان مادری محقق شده و هر استانی تا مرحلهی اخذ مدرک های گوناگون دانشگاهی پیش رفته است! اکنون اتاق عملی را هنگام جراحی تصور نمایید که پزشکش فارسی زبان، پرستار آن آذری و ترک زبان، دستیار آنان لر زبان، متخصص بیهوشی اش عرب زبان و… می باشند!! وقتی زبان مشترک و ملی در میان نیست، این گروهِ پزشکی چگونه باید با یکدیگر ارتباط برقرارکنند؟ آیا از همین مثال ساده، بوی انشقاق و تفرقه ای ملّی نمی آید!؟
برویم سراغ دیگر نابغه ای که از استان کهگیلویه و بویر احمد است. «فرناز حسن زاده» رتبهی یک کنکور تجربی از یاسوج.
از گفتگوی نگارندهی این سطور با یکی از مدرسین مجرب کنکور در رشتهی زبان و ادبیات فارسی، نتیجهای بسیار جالب توجه به دست آمد: «خانم فرناز حسن زاده برای اولین بار در نظام آموزشی جدید و رشتهی علوم تجربی، به صد در صدِ سوالات زبان و ادبیات فارسی، پاسخِ صحیح داده اند.» ایشان به نکتهی جالب توجه دیگری نیز اشاره نمودند: «البته به یاد دارم که چند دورهی قبل در رشتهی علوم انسانی دبیرستان فرهنگ تبریز نیز یکی از شاگردانمان به صد در صدِ سوالات زبان و ادبیات فارسی، پاسخِ صحیح داده بود.»
زبان مادری یا محلی مردم استان کهگیلویه و بویر احمد، لریِ بویر احمدی و زبان مادری مردم تبریز، ترکیِ آذری ست؛ پس چه محدودیتی می تواند باشد (؟!؟) که هم به زبان زیبای مادری سخن می گوید و هم به صد در صدِ سوالات زبان رسمی و ملی خود در نهایت صلابت، پاسخ های صحیح می دهد؛ و همین زبان عزیزِ فارسی_ملی، سکوی پرتاب او می شود.
این سوالات را باید از تمام آنانی پرسید که زبان محترم ترکیِ آذری را در تقابل با زبان فارسی قرار می دهند! این جماعت، با شگردهای عوام فریبانهی خود، یک روز زبان فارسی را قاتلِ زبانهای محلی و پژوهشهای علمی خود معرفی میکنند! و روز دیگر، دشمنی خود با زبان فارسی و وحدت ملت ایران را در قالبِ ادعایی غیرعلمی و پوشالی مبنی بَر هم خانواده بودنِ زبان تورکی با سومری، به خوردِ برخی از ساده لوحانِ هیجان زده میدهند! آری! باید از اینان پرسید: «از جان وحدت ملی ایران چه می خواهید؟!» ما ملت ایرانیم و صحبت از یک واقعیت تاریخی ست؛ این سرزمین، «ملت» بود، پیش از آن که در مفاهیم علوم سیاسی، کلمهی ملت وارد شود! و «دولت» بود، پیش از آنکه کلمهی دولت وارد شود.
اما امروز با برخی جریانات ضدملّی طرفیم که باید خنثی شوند! در این باره فیلسوف سیاسی ایران، دکتر «طباطبایی» در جلد نخستِ کتاب تاملی دربارهی ایران آوردهاند: «سبب این که ایرانیان خود را به عنوان ملتی واحد فهمیده، اما واژهای برای آن جعل نکردهاند، این است که روند تبدیل به ملت در ایران، امری طبیعی بوده است. تاریخ ایران پیوسته تاریخی ملی بوده است و در واقع معادل دقیق واژهی nation در زبان های اروپایی به لحاظ مضمونی و نه واژگانی، نه ملت که ایران است. ایرانیان ملیت خود را در نام خود فهمیده اند. در ایران به عنوان کشور، ایران عین ملت ایران بوده است.»
باری! اگر توجه داشته باشیم، در طی تاریخ گهربار این سرزمین، زبان فارسی، همهی مردمِ ایران از خطهها و زبانهای مادری گوناگون را به هم متصل نموده و یکی از دلایل بسیار مهم در ملت بودن ما و نگهداری این پیوند عمیق، زبان ایرانی است که جایگاه خود را حفظ نموده و آن را به زبان های دیگر، از جمله یونانی، عربی، ترکی و مغولی نداده است./ نیما عظیمی
Δ
Monday, 2 December , 2024