گروه تاریخ: پایههای دولت عثمانی که از قرن هفتم هجری و با فتح قسطنطنیه توسط سلجوقیان ریخته شده بود، در میانههای راه و به ویژه در دوران سلطنت «سلطان سلیمان قانونی» به اوج قدرت و شوکت خود رسید. به طوری که هیمنه و قدرت آنها، اروپاییها را هم به وحشت میانداخت. اما ۳۰۰ سال بعد از فتح سرزمین آناتولی توسط سلجوقیان و در پی آن تشکیل امپراتوری عثمانی، شاه اسماعیل نیز در ایران پایههای حکومت مقتدر صفویه را ریخت؛ حکومتی که بعد از هزار سال فَترت دولت ملی در ایران، توانسته بود یک دولت مستقل ملی تشکیل و بخش زیادی از سرزمینهای ایرانِ قبل از شکست از اعراب را تحت مدیریت یک حکومت سامان دهد. اما عثمانیها از همان آغاز تشکیل دولت صفوی در ایران، بنای مخالفت با این حکومت نوپا را گذارده و بنای ارتباطات دو دولت از همان ابتدا بر مبنای جنگ و خونریزی پایهگذاری شد. به طوری که مورخان، یکی از زوایای وحشتناک تاریخ پرفراز و نشیب ایران، به خصوص در منطقهی آذربایجان را جنگ و خونریزی میان عثمانیها و صفویها، به ویژه حملات وحشیانه ترکان عثمانی به ایران و آذربایجان و قتل عامهای آنها میدانند!
اما پایه و اساس این جنگهای خونین که میان دو کشور مسلمان روی داد، از کجا نشآت گرفته بود؟ و چرا دو قدرت مسلمان آن روزهای جهان، به جای اتحاد و همبستگی، از همان ابتدای کار بر طبل جنگ و مسلمانکشی میکوبیدند؟ برای یافتن پاسخ این سوالات به سراغ دکتر محمد سمندریان مدرس تاریخ در دانشگاه رفتیم. ماحصل گفتگوی یک ساعته ما با دکتر سمندریان درباره تاریخ روابط دو دولت عثمانی و صفویه را در ادامه با هم مرور خواهیم کرد:
چه عواملی زمینهساز شکلگیری جنگ میان عثمانیها و صفویها بود؟
«جواب این سوال را باید در چندین عامل جستجو کرد. اعم از؛ وجود اختلافات مذهبی میان صفویان شیعی و عثمانیهای سنّی؛ در واقع دولت عثمانی، دولت صفوی را بزرگترین رقیب مذهبی و سیاسی خود میدانست. عثمانیها تشکیل یک حکومت مقتدر در مرزهای شرقی امپراطوری خود را تهدید جدی بشمار میآوردند! آنها همواره ادعای سروری بر جهان اسلام را داشتند و خود را جانشین خلفای عباسی میدانستند و لذا خواهان اطاعت کلیه ملل دیگر اسلامی از ایشان بودند و بطور طبیعی نمیتوانستند هیچ دولت دیگر اسلامی را خصوصا در همجواری خویش بپذیرند. اتحاد و روابط دولت صفویان با اروپائیان که دشمنان عثمانیها بودند نیز موجب نارضایتی عثمانیها میگردید. تبلیغات شیعیگری صوفیان صفوی در آناتولی هم دولت عثمانی را نگران میکرد. به طور کلی تشکیل رسمی دولت صفویه و گسترش قلمرو آن، وحشت دولت عثمانی را بیشتر کرد؛ شکست دادن دولت سنی مذهب ازبک در شرق از سوی شاه اسماعیل هم دشمنی عثمانیها را نسبت به صفویان افزایش داد و در نهایت آغازگر درگیریها و رویاروئیهایی گردید که تا مدتها بعد ادامه یافت.»
درباره آغاز درگیریها میان دو امپراتوری توضیحاتی ارائه دهید؟
«مناسبات دولت صفویه با همسایهی غربی خود، یعنی دولت عثمانی، از همان زمان شاه اسماعیل اول توام با کشمکش و درگیریهای نظامی بود. جنگ چالدران نقطهی عطف این ستیزهها بود که درگیریهای درازمدت بعدی را در پی داشت. شاه عباس اول در دوران حکومت خود، چند بار توانست عثمانیان را شکست دهد، اما با مرگ او در آغاز سلطنت شاه صفی، بار دیگر عثمانیان در حمایت از شاهزادهای شورشی و فراری گرجی، به ایران لشکر کشیدند. با این اقدام، پادشاه صفوی درگیر جنگی ۱۰ ساله شد که سرانجام، به شکست او و جدایی بغداد و بینالنهرین از حاکمیت صفویه انجامید. این دوره از جنگ ها با انعقاد معاهده صلح زهاب در سال ۱۰۴۹قمری به انتها رسید و به حدود یک سده و نیم ستیز بین دو همسایه پایان داد.»
درباره تعداد جنگهای صورت گرفته و تلفات ایرانیان در این جنگ هم توضیحاتی بفرمایید؟
«جنگهای بین این دو کشور نزدیک به ۳۰۰ سال ادامه داشت و از قرن شانزدهم میلادی آغاز و تا قرن نوزدهم میلادی ادامه داشت. فهرستی از جنگهای ایران و عثمانی در قرنهای ۱۶ تا ۱۹ میلادی به ترتیبی است که در ادامه اشاره خواهم کرد، این درگیریها از قرن شانزدهم به رهبری شاه اسماعیل صفوی، بنیانگذار حکومت صفویه ایران و سلطان سلیم عثمانی آغاز گردید. اهمیت این جنگها بیشتر بدین دلیل است که در آن زمان ایران، تنها مرکز مذهب شیعه و عثمانی، مرکز مذهب سنی بود. درگیریها میان این دو امپراتوری بیشتر در مناطق شرق آناتولی، میانرودان و قفقاز روی داده است. این جنگها پس از امپراتوری صفوی توسط دولتهای هوتکیان، افشاریه، زندیه و قاجاریه هم ادامه مییابد. جنگ چالدران ۱۵۱۴ میلادی، جنگ صفویان و عثمانی (۱۵۳۲–۱۵۵۵)، جنگ صفویان و عثمانی (۱۵۷۸–۱۵۹۰) جنگ صفویان و عثمانی (۱۶۰۳-۱۶۱۸)، مرحله نخست فتح تبریز(۱۶۰۳)، نبرد ارومیه(۱۶۰۴)، فتح تفلیس و نبرد گوگجه (۱۶۱۶) و (۱۶۰۳-۱۶۱۸)، مرحله دوم نبرد تبریز (۱۶۱۸) و (۱۶۲۳-۱۶۳۹)، فتح بغداد (۱۶۲۳)، نبرد بغداد (۱۶۲۵)، جنگ ایران و عثمانی (۱۶۲۹–۱۶۳۱)، جنگ ایران و عثمانی (۱۶۳۴–۱۶۳۶)، سقوط بغداد (۱۶۳۸)، جنگ ایران و عثمانی (۱۷۳۰-۱۷۳۶)، مرحله نخست جنگ ایران و عثمانی (۱۷۳۰-۱۷۳۶)، مرحله دوم جنگ ایران و عثمانی (۱۷۴۳-۱۷۴۶)، جنگ ایران و عثمانی (۱۸۲۱-۱۸۲۳)، نبرد ارزروم (۱۸۲۱)، جنگ ایران و عثمانی (۱۸۳۸-۱۸۳۹)می باشد. این نکته را هم باید بگویم که در ۱۷ می ۱۶۳۹، عهدنامه زهاب میان ایران و عثمانی منعقد شد. در این قرارداد بیشتر مناطق عراق به عثمانی واگذار شد. شهر ایروان و منطقهی قفقاز هم در دست ایران ماند. به شکل عامتر این قرارداد، قرارداد آماسیه را تأیید میکرد. منطقه میانرودان که همواره از زمان هخامنشیان بخشی از ایران بود به دست عثمانی افتاد. با وجود درگیریهایی که در آینده روی داد، این قرارداد دوام آورد و هماکنون مرزهای میان ایران و عراق امروزی و ایران و ترکیه مطابق این قرارداد شکل گرفتهاست.»
در مورد اشغال آذربایجان توسط عثمانیها توضیح بفرمایید:
«مردم آذربایجان از اوایل سال ۱۱۳۵ هجری تا میانههای سال ۱۱۴۱ هجری به مقاومت جانانه در برابر قوای متجاوز عثمانی ادامه دادند. سرخوشی عثمانیان از کامیابی موفقیتآمیز -اما دشوار و پرهزینه- در سرکوب نهایی گروههای مقاومت آذربایجان چندان به درازا نکشید. پس از سامان یافتن اوضاع ایران، در گام نخست امرای نادرقلی با پیروزیهای برقآسا نهاوند و همدان و کرمانشاه را از لشکر عثمانی پاکسازی کردند. عملیات کوبندۀ فرماندهان تحت امر نادرقلی موجب شد عثمانیان از دیگر نواحی غربی نیز عقبنشینی نمایند. نادر سپس به سمت آذربایجان حرکت کرد و پس آزادسازی ساوجبلاغ و مراغه و دهخوارقان در ۲۸ محرم ۱۱۴۲ هجری تبریز را از اشغال عثمانیان خارج ساخت. به این ترتیب ترکان عثمانی پس از هفت سال ویرانی و کشتار و غارت مجبور به خروج از آذربایجان شدند.
عثمانیان با غارت و تخریب خانهها و قتلعام گستردۀ مردم و به اسارت در آوردن زنان و کودکان آذربایجانی، برای در هم شکستن مقاومت آذریها تلاش کردند. اما دیری نپایید که با وجود فقدان حاکمیت مرکزی در ایران، سرداران و امرا و خوانین آذربایجانی و گروههای مختلف مردمِ آذربایجان به مقابله با دشمن متجاوز پرداختند و تا سالها ضربات سنگین و سهمگینی بر عثمانیان وارد آوردند و تا مدتها از آسودگی عثمانیان در آذربایجان جلوگیری کردند./ گفتگو از فاطمه داداشی
Δ
Monday, 30 December , 2024