گروه فرهنگ و ادب: معجم البلدان یک فرهنگ جغرافیایی است که شامل مهمترین مصادر جغرافیایی در دوره اسلامی است. در این کتاب درباره بیش از ۱۵۰۰۰ موضوع جغرافیایی بحث شده است که نویسنده (یاقوت حموی) خود در بیشتر این شهرها و مکان های جغرافیایی حضور داشته.

گروه فرهنگ و ادب: در این مطلب کوتاه، با توجه به اشاره‌ی یکی از مهمترین منابع تاریخی و جغرافیایی یعنی «معجم البلدان» نوشته یاقوت حموی ۵۷۵ – ۶۲۶ هجری قمری (بیش از ۸۰۰ سال پیش) به «زبان آذری» برای گویش مردم آذربایجان، تلاش می‌شود به صورت خلاصه این موضوع مورد بررسی قرار گیرد.
معجم البلدان یک فرهنگ جغرافیایی است که شامل مهمترین مصادر جغرافیایی در دوره اسلامی است. در این کتاب درباره بیش از ۱۵۰۰۰ موضوع جغرافیایی بحث شده است که نویسنده (یاقوت حموی) خود در بیشتر این شهرها و مکان های جغرافیایی حضور داشته. این کتاب یکی از بارارزش ترین منابع تاریخی و جغرافیایی است که بسیاری از بزرگان تاریخ و جغرافیا درباره ارزش آن سخن گفته اند.
یاقوت به بیشتر شهرهای ایرانِ آن زمان سفر کرده و هرچه را که از مکان و مردم دیده و شنیده ، نوشته است. وی در سال ۶۱۰ ه.ق در تبریز بوده است: «… و این مشهورترین شهرهای آذربایجان است. آباد، زیبا، دارای باروهای استوار با آجر و گچ. چند رودخانه از میان آن می‌گذرد. گرداگرد آن را باغ ها فراگرفته است. میوه های فراوان دارد و من خوشمزه تر از زردآلوی آن ، که موصل‌اش نامند ندیده ام. و به سال ۶۱۰ ، هشت منِ بغدادیِ آن را به نیم دانق زر خریدم.»
ﺍﯾﻦ ﮐﺘﺎﺏ ﺩﺭ ۲۰ ﻣﺎﻩ ﺻﻔﺮ ﺳﺎﻝ ۶۲۱ ﺩﺭ ﺷﻬﺮ ﺣﻠﺐ ﺑﻪ ﭘﺎﯾﺎﻥ ﺭﺳﯿﺪ و به کتابخانه امام الفضلا و سید الوزرا جمال الدین قفطی وزیر حلب اهدا گشت. کراچکوفسکی مرگ یاقوت را ۲۰ ام ماه رمضان سال ۶۲۶ در کاروان سرایی بیرون شهر حلب دانسته.
در برگه ۱۵۹ ترجمه جلد نخست این کتاب که ناشر آن سازمان میراث فرهنگی است و در برگه ۱۲۸ متن عربی این کتاب که ناشر آن دارصادر بیروت است درباره «آذربایجان» آمده است که: «أَذرْبیجَان = ….. آذر در زبان پهلوی آتش باشد و بایگان بمعنی نگهبان ، پس آذربایجان ، آتشکده یا نگهبان آتش باشد. و این به واقع نزدیکتر است، زیرا آتشکده‌ها در این سرزمین بسیار بوده است. مرز آذربایجان از خاور «برذعه» و از باختر «ارزنجان» و در شمال سرزمین دیلم و گیل و طرم است. سرزمینی گسترده است و بزرگترین شهرهای نامبردارش تبریز است که امروزه قصبه آن به شمار می‌آید. در گذشته قصبه آن مراغه بود و از شهرهای آن خوی، سلماس، ارمیه، اردبیل، مرند و جز آن است… راهپیمایی در بخش های آن نیازی به برداشتن آب ندارد زیرا که هرجا برود آب زیر پای او روان است. آبش سرد و گوارا و سالم است و مردمش خوشگل و سرخ و سفید و نازک پوست هستند. زبانی دارند به نام «آذری» (در متن عربی الأَذریة آمده است) که کس جز ایشان نفهمد (متن عربی این جمله در کتاب اصلی: و لهم لغة یقال لها « الأَذریة » لا یفهمها غیرهم). مردم نرمخو، خوش‌ معامله ولی کنسک هستند. سرزمین آشوب زده است و هیچ‌گاه از جنگ نیاسوده و از این‌رو بیشتر شهرها و دیه‌ها ویران است. امروزه مملکت جلال الدین منکبرنی پسر علا الدین محمد پسر تکش خوارزمشاه است. گشودن آذربایجان نخست به روزگار عمر خطاب بود…»
در این متن به خوبی وضعیت جغرافیایی و فرهنگی مردم آذربایجان درج شده است. به خصوص اشاره مستقیم به زبان مردم که آن را آذری (همان آذری پهلوی) نامیده است نشان می‌دهد که زبان مردم این خطه از ایران بعدها و در پی حکومت ترکمانان آق‌قویونلو و در ادامه قراقویونلوها و همچنین مغولان و… به ترکی آذربایجانی تغییر یافته است.

  • نویسنده : گروه فرهنگ و ادب آذرپژوه
  • منبع خبر : آذرپژوه