قفقاز جنوبی در دهه‌های اخیر به یکی از حساس‌ترین نقاط تقابل ژئوپلیتیکی بدل شده است. جایگاه راهبردی این منطقه در اتصال آسیای مرکزی، روسیه، ایران، ترکیه و اروپا از یک‌سو، و تنش‌های مداوم در روابط میان جمهوری آذربایجان، ارمنستان و بازیگران فرامنطقه‌ای از سوی دیگر، آن را به میدان فشرده‌ای از رقابت‌های پیچیده تبدیل کرده است

گروه سیاسی/ نوروز پورمند: قفقاز جنوبی در دهه‌های اخیر به یکی از حساس‌ترین نقاط تقابل ژئوپلیتیکی بدل شده است. جایگاه راهبردی این منطقه در اتصال آسیای مرکزی، روسیه، ایران، ترکیه و اروپا از یک‌سو، و تنش‌های مداوم در روابط میان جمهوری آذربایجان، ارمنستان و بازیگران فرامنطقه‌ای از سوی دیگر، آن را به میدان فشرده‌ای از رقابت‌های پیچیده تبدیل کرده است. در چنین شرایطی، ورود به ساحت تحلیل و روایت‌سازی درباره قفقاز، نیازمند تسلط دقیق به مولفه‌های امنیتی، تاریخی، فرهنگی و اقتصادی منطقه است. اما آنچه در ماه‌های گذشته به‌ویژه در برخی تولیدات رسانه‌ای مشاهده شده، بروز جریان نگران‌کننده‌ای از تحلیل‌های سطحی، جهت‌دار و فاقد بنیان تخصصی است که گاه در پوشش فعالیت‌های فرهنگی یا پروژه‌های اصطلاحاً آکادمیک عرضه می‌شوند.

این جریان با بهره‌گیری از لوکیشن ها و تجهیزات گرانقیمت  ،ظاهر علمی، عناوین جذاب و کلمات پرطمطراق، سعی دارد افکار عمومی ایران را نسبت به تهدیدات واقعی در قفقاز جنوبی گمراه کند. در برخی موارد، مفاهیمی چون «تعامل‌گرایی منطقه‌ای»، «همگرایی بدون مرز» و «تنش‌زدایی مستقل از سیاست رسمی کشور» به ابزاری برای کمرنگ‌سازی نقش ایران در قفقاز تبدیل می‌شوند. در حالی که مستندات میدانی و گزارش‌های رسمی، از رشد روزافزون نفوذ رژیم صهیونیستی در زیرساخت‌های نظامی و اطلاعاتی جمهوری آذربایجان خبر می‌دهند، برخی پروژه‌های تحلیل‌نما این مسئله را یا نادیده می‌گیرند یا به شکلی تعمدی تحریف می‌کنند.

موضوع نگران‌کننده‌تر آن است که این تحلیل‌ها بعضاً از سوی افرادی عرضه می‌شود که نه تنها فاقد سابقه میدانی در منطقه‌اند، بلکه ارتباطات و وابستگی‌هایی با سازمان‌ها و نهادهای دولتی و شبه دولتی هم دارند. در برخی موارد نیز، اسامی این افراد در لیست همکاری‌کنندگان با مراکز مطالعاتیِ وابسته به اندیشکده‌های فرامنطقه‌ای مشاهده می‌شود.

تحلیل‌های تولید شده توسط این طیف کارشناس و تحلیلگر نما، نه‌تنها درک درستی از منافع ملی ایران در قفقاز ندارند، بلکه عملاً در امتداد پروژه‌هایی عمل می‌کنند که هدف آن‌ها تضعیف نفوذ فرهنگی و راهبردی ایران در قفقاز جنوبی و به‌ویژه در عرصه جنگ نرم است. معرفی نادرست جریان‌های فکری فعال در منطقه، انکار آشکار نقش ایران در ثبات منطقه‌ای، و تلاش برای وارونه‌سازی واقعیات میدانی، از جمله مصادیق این روایت‌های انحرافی است.

ضروری است که مراکز معتبر پژوهشی، رسانه‌های رسمی و نهادهای تصمیم‌ساز نسبت به این روند حساس باشند و اجازه ندهند میدان روایت‌سازی درباره یکی از راهبردی‌ترین مناطق پیرامونی ایران به کسانی سپرده شود که دانسته یا نادانسته، منافع بازیگران ثالث را دنبال می‌کنند. قفقاز جنوبی صرفاً یک منطقه همسایه نیست؛ بلکه حلقه‌ای کلیدی در زنجیره امنیت ملی ایران و نقطه تلاقی چندین تهدید بالقوه است که کوچک‌ترین خطای محاسباتی در تحلیل آن می‌تواند پیامدهای بزرگی به‌همراه داشته باشد.

  • نویسنده : نوروز پورمند
  • منبع خبر : آذرپژوه