گروه سیاست: کارکرد مهم طرح «دالان جعلی زنگزور» جمهوری آذربایجان یا در واقع طرح «دالان تورانی ناتو»، بهره گیری از پان ترکیسم برای تحریک و تشویق قومیت گرایی ضدایرانی و تحریک مناقشات قومی ضد چین و روسیه است.
دکتر احمد کاظمی، کارشناس مسایل قفقاز در تشریح کارکردهای هدف گذاری شده برای طرح “دالان جعلی زنگزور” جمهوری آذربایجان یا در واقع طرح “دالان تورانی ناتو” در برنامه ثریا شبکه یک گفت: «قرار است همان نقشی را که نازیسم در تحریک احساسات کور و افراطی در اروپا قبل از جنگ جهانی دوم ایفاء کرد، با اجرای “طرح دالان تورانی ناتو”، پان ترکیسم یا پان تورانیسم در منطقه اوراسیا در همسایگی ایران و در جوار چین و در داخل روسیه ایفاء کند. هدف این است که موج قومی افراطی ایجاد شود تا تمامی مناطق قومی ایران از جمله آذری ها و ترکمن ها و سایر اقوام را تحت تاثیر قرار دهد. البته، این موج قومی ضد روسیه و چین نیز طراحی شده است و طبعا تاثیر گذاشتن و ایجاد اغتشاش و واگرایی در مناطق اویغورنشین چین و مناطق کریمه تا تاتارستان و داغستان روسیه را نیز هدف گذاری کرده اند. حرکت های ترکیه به عنوان کارگزار ناتو در منطقه غرب آسیا نیز در تمامی مناطق متعلق به چین و ایران و روسیه در همین راستا تعریف و طراحی شده است. به نحوی که آنکارا بیشترین سازمان های ایغورهای مخالف چین را در ترکیه سازمان دهی کرده و جای داده است و مراودات زیانباری با جمهوری های داغستان و تاتارستان و باشقیردستان و چچن و تاتارهای کریمه دارد. در مورد ایران نیز جای داده شدن به عناصر قومیتگرا و تجزیه طلب ضدایرانی در مراکز به اصطلاح مطالعاتی ترکیه و مشخصا شعرخوانی تحریک آمیز رجب طیب اردوغان ، رییس جمهوری ترکیه در سالروز جنگ دوم قراباغ در باکو منبی بر جداسازی ارس نیز در همین راستا قابل درک است.»
دکتر احمد کاظمی افزود: «طرح دالان تورانی ناتو این را نیز هدف گذاری کرده است که انقطاع مذهبی و فرهنگی بین ایران و قفقاز ایجاد کند و از طریق پمپاز قوم گرایی، تشیع را تضعیف کند و از بین ببرد. در همین راستا، جریان نظام مند تشیع زدایی در جمهوری آذربایجان شروع شده و پیش برده می شود. در حالی که بیش از ۹۰ درصد مردم جمهوری آذربایجان شیعه است و این کشور بخاطر این درصد بالا، دومین کشور جهان تلقی می شود، تمامی جریان های مسیسیونری غربی ، نورچی ترکیه، وهابی – تکفیری و جریان ها و سازمان های ماسونی انگلیسی و… در راستای تشیع زدایی در جمهوری آذربایجان فعالیت می کنند و اشتراک دارند. به نحوی که شدیدترین محدودیت های ضد شیعه و ضد اسلام در جمهوری آذربایجان وضع شده است که بعضا حتی در کشورهای غربی نیز این محدودیت ها وجود ندارد. به عنوان مثال، در همین اواخر برای جلوگیری از حضور مردم جمهوری آذربایجان در راهپیمایی اربعین، مرزهای زمینی با ایران را به بهانه بیماری کرونا بستند که آشکارا بهانه واهی بود. همچنین پروازها به عراق را به بهانه های فنی لغو کردند و حتی دولت جمهوری آذربایجان از دولت عراق درخواست کرده بود که به شهروندان جمهوری آذربایجان در ایام اربعین اجازه سفر به عراق داده نشود. هدف این بود که اجازه ندهند مردم جمهوری آذربایجان همانند سال ۱۳۹۸ روانه سفر اربعین شوند. این محدودیت هایی ضد تشیع و اسلام در جمهوری آذربایجان تحت آموزه های پان ترکیستی و به اصطلاح ملی و ترک گرایی توجیه می شود. طرح دالان تورانی نیز قرار است این سیاست تشیع زدایی را تقویت کند. کما اینکه از زمان جنگ دوم قراباغ، اقدامات تشیع زدایی در جمهوری آذربایجان آشکارا تشدید شده است و به همان میزان که پرچم های رژیم صهیونیستی و ترکیه در جمهوری آذربایجان برافراشته شده است، از برافراشتن پرچم ها و شعارهای حسینی در این کشور جلوگیری شده است. بطوری که با اعمال جریمه های سنگین دولت باکو، اکنون شهروندان جمهوری آذربایجان حتی حق ندارد در ایام محرم بر سر در منزل خود یک پرچم حسینی نصب کنند، اما در سطح دولتی و رسانه ای تشویق و ترغیب می شوند که پرچم رژیم صهیونیستی و ترکیه را بر سر در منازل و خودروهای خود نصب کنند!!»
این کارشناس مسایل قفقاز افزود: «یکی دیگر از کارکردهای دالان تورانی ناتو و پان ترکیسم در جمهوری آذربایجان که تحت پوشش طرح “دالان جعلی زنگزور” تبلیغ و پیش برده می شود، هضم هویت آذربایجانی در هویت ترکی آناتولی و در واقع نابودسازی هویت آذربایجانی و قربانی کردن آن در پیش پای هویت ترکی است. به نحوی که پس از جنگ دوم قراباغ رسانه های باکو تحت آموزه های پان ترکیستی به آذربایجانی ها القاء و تلقین می کنند که شما ترک هستید و حتی باید از نام ترک بجای نام آذربایجانی استفاده کنید. مبلغان پان ترکیسم از همین طریق این را به مردم جمهوری آذربایجان و سایرین القاء می کنند که شما ترک هستید و ترک هم هیچ گاه شیعه نبوده است. مبلغان پان ترکیسم اینطور تبلیغ می کنند که تشیع رخنه ای بوده است که صفویه در جهان ترک ایجاد کرده و به هویت و همبستگی ترکی ضربه زده است!! جریان پان ترکیسم سعی دارد با تبدیل هویت آذری به هویت ترکی، وقایع تاریخی نظیر جنگ چالدران و تجاوزاتی که ترک های عثمانی به آذربایجان و تبریز داشته اند و جنایات جنگی وحشتناکی را مرتکب شده اند، به فراموشی سپرده شود و افراد و توده هایی که این هویت جدید را می پذیرند، بطور دربست و خودکار و حتی ناخودآگاه در خدمت پان ترکیسم و صهیونیسم قرار می گیرند. بنابراین باید توجه داشت که طرح دالان تورانی در کانون و مرکز خود، هدف تشیع زدایی را نیز بطور خیلی جدی پیگیری می کند. به همین علت است که طراحان دالان تورانی، در جنگ دوم قراباغ نیروهای تکفیری را به قراباغ آوردند و مستقر کردند و اکنون نیز در پوشش بازگشت آوارگان سعی دارند خانواده هایی را که هویت پان ترکی و تکفیری دارند به مناطقی نظیر زنگیلان و مشخصا روستای به اصطلاح هوشمندی که رژیم صهیونیستی بجای سه روستای آقالی در منتهی الیه جنوب غربی زنگیلان در نزدیکی ایران احداث کرده است، منتقل می کنند و اسکان می دهند تا هویت شیعی این منطقه را از بین ببرند. همچنین به همین علت است که وقتی بحث از شهر شوشی و از ایرانیت و تشیع شهر شوشی می شود که مساجد آنجا توسط ایرانیان بازسازی شده بود، باکو و پان ترکیست ها به شدت واکنش نشان می دهند و حتی تلاش کرده اند مساجد شوشی را به اسم بازسازی مجدد ترکی سازی کنند. بنابراین، تمامی ایرانیان و بویژه ایرانیان آذری مسئولیت تاریخی دارند که در مقابل این توطئه و فتنه بایستند و آن را خنثی سازند.»
دکتر کاظمی گفت: «در طول تاریخ نیز در صیانت از قفقاز ، ایرانیان آذری نقش اصلی را داشته اند و دشمن نیز این را به خوبی می داند. به همین علت، مطرح شدن مسایلی نظیر “آذربایجان جنوبی” در جمهوری آذربایجان ناشی از ترس از همین واقعیت است. یعنی، می دانند که اگر موضوعاتی نظیر طرح و فتنه دالان تورانی و پان ترکیسم به خوبی برای مردم ایران از جمله آذری ها تبیین شود، خود مردم و بخصوص آذری ها بزرگترین مانع در مقابل فتنه دالان تورانی ناتو و پان ترکیسم هستند. به همین علت، طرف مقابل دست پیش می گیرد و سعی در ایجاد مسایل موهوم قومی و فتنه گری دارد. حال آنکه، اگر آنها در ادعاهای قومی خود صداقت دارند، می توانند از همین فردا روادید را برای سفر ایرانیان به جمهوری آذربایجان لغو کنند تا دستکم به اصطلاح ادعای همگرایی و همبستگی آذری خود را اثبات کنند. اما، هیچ گاه این کار را نخواهند کرد. چون می دانند که حضور ایرانیان و آذری های ایران، همیشه از تشیع در قفقاز و از مرزهای فرهنگی و تمدنی ایران حفاظت کرده است و تشیع و تمدن ایرانی مانع اصلی در مقابل تکمیل استیلای صهیونیسم بر منطقه است. به همین علت، بر روی عنصر ترک و ترکی سازی جمعیت ها و کشورها و ایجاد و تقویت سازمانی تحت عنوان “سازمان کشورهای ترک” و “شورای ترک نژاد” تاکید می شود که غرب نیز سعی دارد از طریق این سازمان و شوراها و زیرمجموعه های مختلف آن به ایجاد شکاف در درون سازمان در حال پیشرفت شانگهای بپردازد.»
دکتر احمد کاظمی افزود: «طراحان انگلیسی و اسراییلی برای طرح دالان تورانی ناتو کارکردهایی در حوزه انرژی و حمل و نقل و گسترش پایگاه های ناتو به قفقاز و آسیای مرکزی نیز تعریف کرده اند که اهمیت فوق العاده ای دارد و برای تخلیه ظرفیت های انرژی و ترانزیتی و امنیتی و فرهنگی و توسعه ای ایران و روسیه و چین هدف گذاری شده است. تمرکز این طرح بر منطقه قفقاز و آسیای مرکزی از این جهت است که از نظر استراتژیست ها و اساتید جغرافیای سیاسی در غرب از جمله مکیندر، مناطق آسیای مرکزی و قفقاز و اوراسیا اصطلاحا “هارتلند” یا قلب زمین محسوب می شوند. یعنی هر قدرتی در این مناطق حضور و نفوذ داشته باشد، می تواند سایر مناطق را نیز تحت تاثیر خود داشته باشد. اگر به نقشه نیز دقت شود، منطقه قفقاز و آسیای مرکزی شبیه دالانی میان روسیه و ایران و چین است. یعنی این دالان هم می تواند به این کشورها نفع برساند و هم ممکن است دشمنان و رقبا از طریق این دالان بتوانند ضربات کاری به این سه کشور وارد کنند. این موضوع سال هاست که در اندیشکده های غربی مطالعه می شود و مقالات و کتب زیادی درباره اهمیت این مناطق منتشر شده است. در دوره پس از شوروی، رژیم صهیونیستی نیز به دنبال ایجاد دالانی برای خود در این منطقه بوده است که این رژیم را از طریق ترکیه به نخجوان و ارمنستان و جمهوری آذربایجان و بطور کل به قفقاز و آسیای مرکزی وصل کند. در سال ۱۹۹۲ مرحوم نجم الدین اربکان، موسس حزب اسلام گرای رفاه ترکیه که پدر اسلام گرایی در این کشور محسوب می شود و در سال ۱۹۹۶-۱۹۹۷ نخست وزیر محبوب مردم ترکیه بود و متاسفانه با کودتای ارتش برکنار شد، در خصوص این طرح هشدار داد. اربکان در سال ۱۹۹۲ می گوید که رژیم صهیونیستی به دنبال ایجاد دالانی است که از منطقه اشغالی جولان و از مرزهای لبنان و سوریه و فلسطین اشغالی شروع می شود و با عبور از شمال عراق و جنوب شرق ترکیه، وارد ارمنستان می شود و نهایتا با ایجاد فتنه میان مسلمانان و ایجاد فضا برای صهیونیسم، اسراییل را به جمهوری آذربایجان و باکو می رساند و در آن مقطع قرار بر این بود که به ارمنستان هم در این طرح نقش داده شود که نظام سیاسی وقت ارمنستان همراهی نکرد و بعدها نیز با فعالیت محور مقاومت در عراق و سوریه، این طرح با مانع اساسی مواجه شد. اما، اکنون با تحولاتی که در نتیجه جنگ دوم قراباغ در منطقه قفقاز ایجاد شده است، همان طرح به روزرسانی شده است و سعی می شود در قالب طرح “دالان جعلی زنگزور” یا “دالان تورانی ناتو” به منطقه تحمیل شود.»
دکتر کاظمی درباره سیاست دولت آمریکا در باره طرح “دالان جعلی زنگزور” نیز گفت: «آمریکا از یک سو از این طرح تحت عنوان برقراری و احیای مواصلات در منطقه اعلام حمایت می کند و از سوی دیگر اعلام می کند که باید تمامیت ارضی ارمنستان حفظ شود! آمریکا که در طول ۲۲ ماه گذشته و برغم تمامی ادعاهای خود مبنی بر حمایت از حقوق ارامنه و به رسمیت شناختن “نسل کشی” ارامنه توسط ترکان عثمانی، در عمل ارمنستان را در مقابل تمامی ضربات نظامی جمهوری آذربایجان و ترکیه و اسراییل به حال خود رها کرد، چرا اکنون که به یاد تمامیت ارضی ارمنستان افتاده و نانسی پلوسی را به ایروان اعزام کرده است؟ اگر به ماهیت سیاست های دوگانه و چندگانه آمریکا توجه شود، به خوبی درک می شود که تمامی این رویکردهای ظاهرا متناقض و متعارض آمریکا در هدف گذاری واحدند. آمریکا برای کسب استیلای هرچه بیشتر رژیم صهیونیستی و غرب بر جمهوری آذربایجان، هیچ حمایتی از ارمنستان در مقابل ضربات نظامی باکو نکرد و اکنون که به این هدف خود رسیده است، حفظ تمامیت ارضی ارمنستان را بهانه ای قرار داده است تا ارمنستان را نیز به دایره نفوذ غرب وارد کند و روسیه را در ارمنستان تحت فشار قرار دهد. ادعاهای حقوق بشری حزب دموکرات و سایر ابزارها نیز در همین راستا به کار گرفته شده اند. آمریکا برای فتنه انگیزی هر چه بیشتر اعلام کرده است که می خواهد به ارمنستان سلاح بفروشد، حال آنکه آمریکا بجای این کار که نتیجه مثبتی برای ارمنستان و منطقه نخواهد داشت، خیلی راحت می تواند از رژیم صهیونیستی بخواهد که به جمهوری آذربایجان سلاح نفروشد تا شاید از شدت جنگ میان دو کشور کاسته شود. زیرا، همگان به خوبی می دانند که یکی از علل شعله ورتر شدن جنگ و خصومت در قفقاز، سرازیر شدن تسلیحات رژیم صهیونیستی به جمهوری آذربایجان است که البته هیچ کمکی به حل واقعی مساله قراباغ نکرده است و برغم جنگ های شدید و تفوق نظامی و تسلیحاتی دولت باکو بر ایروان، مساله قراباغ لاینحل باقی مانده و حتی حل آن به میزان بیشتری به تعویق افتاده و به آینده نامعلومی احاله شده است!»
دکتر کاظمی گفت: «یکی دیگر از اهداف تعریف شده برای طرح دالان تورانی ناتو ، بسترسازی برای پیشروی سرزمینی ناتو به قفقاز و آسیای مرکزی و استقرار پایگاهی در این منطقه است که به صراحت از زبان عناصری همچون آدام تامپسون، نماینده پیشین انگلیس در ناتو نیز بیان شده است. نفوذ ناتو در اوکراین و تلاش برای عضویت فنلاند و سایر اقدامات ناتو در منطقه اوراسیا نیز نشان می دهد که هدف گذاری برای استقرار ناتو در حاشیه دریای خزر و آسیای مرکزی و قفقاز نیز بسیار جدی است و طرح دالان تورانی نیز برای بسترسازی جهت اتصال زمینی ترکیه به عنوان کارگزار ناتو به این مناطق و نهایتا استقرار پایگاه ناتو در حاشیه خزر و آسیای مرکزی و قفقاز طراحی شده است. به همین خاطر، نباید طرح “دالان جعلی زنگزور” را صرفا طرحی مواصلاتی تلقی کرد. این طرح جنبه های امنیتی و نظامی جدی دارد و برنامه رجب طیب اردوغان، رییس جمهوری ترکیه برای سفر به شهر کوچک و بیسکنه زنگیلان در جنوب غربی جمهوری آذربایجان جهت افتتاح دومین فرودگاه احداث شده پس از جنگ دوم قراباغ در منطقه قراباغ سفلی را که جمهوری آذربایجان اکنون آنجا را “زنگزور شرقی” می نامد، از امنیتی و نظامی بودن این طرح ها حکایت دارد. بخصوص که این فرودگاه در ناحیه ای از منتهی الیه جنوب غربی جمهوری آذربایجان احداث شده است که رژیم صهیونیستی نیز در همین ناحیه با عجله شهرکی را با عنوان “روستای هوشمند آقالی” احداث کرده و عناصر پان ترکیست و قومیت گرا نیز به عنوان نخستین “آوارگان بازگشته به قراباغ ” در این روستای اسراییلی اسکان داده شده اند! و تمامی این ها پیام های آشکاری از طرف دشمنان به ایران اسلامی دارد.»
دکتر کاظمی افزود: «تخلیه ظرفیت های انرژی و حمل و نقلی ایران و روسیه و چین و خنثی کردن طرح “یک کمربند – یک جاده ” چین و نیز طرح “شمال – جنوب ” ایران و روسیه و نیز تجمیع و سوق دادن تمامی منابع انرژی گازی موجود در آسیای مرکزی بخصوص ترکمنستان و ازبکستان و قزاقستان برای انتقال از خط لوله گازی تاناپ و تاپ که با بودجه جمهوری آذربایجان و برای تامین امنیت انرژی غرب احداث شده است و اکنون آمریکا و رژیم صهیونیستی و ترکیه سعی دارند این خط لوله را جایگزین خطوط لوله تامین گاز اروپا از روسیه بکنند نیز از دیگر اهداف طراحی شده برای طرح “دالان جعلی زنگزور” یا “دالان تورانی ناتو” است که توجه به این اهداف زیبانبار ایجاب می کند سیاست گذاری های درستی برای مقابله با این طرح در دستور کار ایران و روسیه و چین قرار گیرد.»
Δ
Saturday, 14 December , 2024