گروه سیاست: الهام علیاف رئیس جمهور آذربایجان، چندی پیش اعلام کرد که گذرگاه لاچین به نیروهای ارتش این کشور بازگردانده شده است. وی که از طریق تلویزیون سراسری این کشور سخنرانی میکرد، از بازگشت گذرگاه لاچین به جمهوری آذربایجان و خروج نیروهای حافظ صلح روس از این منطقه سخن گفت؛ مسئلهای که در عین داشتن ابعاد وسیع منطقهای، خبر از تحولاتی راهبردیتر در منطقه قفقاز میدهد.
تاریخ درگیری ارمنستان و آذربایجان
باید توجه داشت که ارتش آذربایجان، امروز با حمایت ترکیه و اسرائیل در وضعیت تهاجمی قرار داشته و به تدریج در حال بازگشت به مرزهای تعیین شده خود در دوران اتحاد جماهیر شوروی است. از زمانی که شوروی در سال ۱۹۹۱ از هم فروپاشید تا به امروز مسئلهی مناطق مرزی میان آذربایجان و ارمنستان مسئلهای حساس و مناقشه برانگیز است؛ تا جایی که این دو کشور را در طول سی سال گذشته به چندین رویارویی مرگبار کشانده است. طی جنگ اول قراباغ که در سال ۱۹۸۸ شروع و تا سال ۱۹۹۴ ادامه داشت، نیروهای ارمنی با پشتیبانی ارتش روسیه بخشهایی از خاک آذربایجان را اشغال کردند. در نهایت در سال ۱۹۹۴ و سه سال پس از فروپاشی شوروی با دخالت گروه مینسک شامل سازمان ملل، اتحادیه اروپا، روسیه و ایالات متحده آمریکا، این جنگ در نهایت با از دست رفتن بیش از ۲۰ درصد از خاک آذربایجان به نفع ارمنستان پایان یافت؛ جنگی که نتیجه آن سی تا چهل هزار نفر کشته و به همین تعداد زخمی برای دو طرف به همراه داشت.
قراباغ یا به قول ارامنه «جمهوری آرتساخ» به عنوان یک ناحیه خودمختار ارمنینشین از دل این جنگ بیرون آمد و با اینکه در دل جمهوری آذربایجان جای گرفته و از نظر تقسیمات جغرافیایی بخشی از خاک این کشور محسوب میشود، اما در پی جنگ اول قراباغ به دست نیروهای ارمنی افتاد.
طی سالهای بعد از جنگ، آذربایجان با استفاده از درآمدهای نفتی و نزدیکی به غرب و مجموعههای غربی درصدد بازسازی ساختار سیاسی و اقتصادی خود و نیز تقویت ارتش خود برآمد. مسئلهای که با حمایتهای آشکار و پنهان ترکیه به عنوان یکی از بزرگترین بازیگران منطقهی قفقاز همراه شد. از جمله این حمایتها میتوان به تحریمهای دامنهدار و برقراری شبه محاصره علیه ارمنستان محصور در خشکی اشاره کرد که در نهایت اقتصاد ضعیف ارمنستان را به درآمدهای محدود توریسم و نیز کمکهای اقتصادی کشورهای متحد وابسته کرده است.
در سال ۲۰۲۰ با تهاجم همه جانبه ارتش آذربایجان و با حمایتهای همه جانبه ارتش ترکیه و حمایتهای تسلیحاتی اسرائیل، این کشور توانست بسیاری از بخشهای از دست رفته خاک خود را دوباره بازیابی کند. در این نبرد گرچه اعضا گروه مینسک طی بیانیههای رسمی از همه طرفها خواستار پایان مخاصمه شدند، اما این تنها ترکیه و اسرائیل بودند که با حمایت همهجانبه از باکو پیروزی بزرگ آذربایجان را تضمین کرده بودند. در نتیجهی این نبرد بخشهای مهمی از خاک آذربایجان که از سال ۱۹۹۴ در اشغال ارمنستان بودند، به خاک آذربایجان مسترد شد. با تصرف شهر شوشی به عنوان دومین شهر بزرگ قراباغ، توافق آتش بس سه جانبهای میان روسای جمهوری آذربایجان، روسیه و ارمنستان و با موافقت رئیس جمهوری خود مختار قراباغ امضا شد که در نتیجه آن تمام مناطق اطراف قراباغ به آذربایجان بازگردانده شد و تنها «کریدور لاچین» به عنوان راه ارتباطی ارمستان و جمهوری قراباغ در دل جمهوری آذربایجان باقی ماند. ضمن این که روسها نیز با ارسال ۲۰۰۰ نفر نیروی حافظ صلح به همراه صلحبانان ارتش ترکیه در کریدور لاچین حضور داشتند.
حال، اما خبر میرسد که با عقبنشینی نیروهای روسیه، نیروهای آذری کنترل گذرگاه لاچین را به دست گرفتهاند تا آخرین مسیر ارتباطی ارمنستان با قراباغ را نیز از دست ایروان خارج کنند. این در حالی است که به زعم ارمنستان، آذربایجان از روز امضای توافق آتشبس در تاریخ ۱۰ نوامبر ۲۰۲۰ تا کنون به تدریج، اما به صورتی فزاینده، یک به یک بندهای این توافقنامه را نقض کرده است و به همین دلیل در طول دو سال گذشته زد و خوردهایی میان دو کشور به وجود آمده است. که آخرین آنها دو روز قبل بود که با کشته و زخمی شدن بیش از ۲۰۰ نظامی ارمنی و آذری موقتاً خاتمه یافت.
چرا درگیری آذربایجان و ارمنستان برای ایران مهم است؟
نکته پر اهمیت این مسئله چیست و چرا تحولات قفقاز برای جمهوری اسلامی ایران میتواند مایهی نگرانی باشد؟ باید توجه داشت که اساسا مرزهای هیچ مجموعه منطقهای بدون به خطر انداختن ثبات و توازن کلی سیستم منطقهای نمیتواند به آسانی دستخوش تغییر شود. از این رو به نظر میرسد نگاهی به وضعیت راهبردی منطقه از دیدگاهی کلانتر حائز اهمیت باشد.
در مرحله اول به نظر میرسد جنگ دوم قراباغ به عنوان اولین جنگی که در آن پهپادهای نظامی به صورت گسترده در یک نقش در هم آمیخته تهاجمی – شناسایی دست به عملیات زدند حائز اهمیت است. در واقع ارتش آذربایجان در این جنگ سطح کوچکی از دکترین نظامی غربی را در برابر دکترین نظامی شرقی ارتش آذربایجان به نمایش گذاشت. نمایشی که با حمایتهای مستقیم و غیر مستقیم ترکیه و اسرائیل همراه بود. در نتیجه این مسئله روسها برای اولین بار در طول سی سال گذشته ناچار به قبول تقسیم این منطقه با یک قدرت منطقهای دیگر یعنی ترکیه شدند. این در حالی است که سیاست خارجی ایران در این مدت عمدتا منفعلانه و مبتنی بر صبر استراتژیک بوده؛ به عبارت دیگر جمهوری اسلامی ایران در این بحران دچار بحران عدم تصمیمگیری شد تا تحولات بدون حضور ایران شکل خود را به دست بیاورد. نتیجه این مسئله تضعیف همزمان ایران و روسیه در بحران قفقاز بود. چرا که عملا ترکیه تبدیل به تصمیمگیر اصلی منطقه شد.
از سویی دیگر به نظر میرسد حال که خیال باکو از گذرگاه لاچین راحت شده و قراباغ را در دستان خود دارد به فکر تکمیل برنامههای خود درباره گذرگاه زنگزور باشد. گذرگاهی که برای جمهوری اسلامی ایران و دسترسی ایران به قفقاز جنوبی نقش حیاتی ایفا میکند. اهمیت این گذرگاه به حدی است که در صورت از دست رفتن آن، عملا ارتباط ایران با قفقاز جنوبی قطع خواهد شد. این در حالی است که نه تنها باکو روابط بسیار گرمی با ترکیه و اسرائیل دو رقیب اصلی منطقهای ایران دارد بلکه این روابط بعد از جنگ اخیر گستردهتر نیز شده است.
تصرف گذرگاه لاچین را نیز باید در همین زمینه فهم کرد. به عبارت دیگر تصرف گذرگاه لاچین از سویی به دلیل نیازهای تاکتیکی ارتش روسیه به نیروهای تازهنفس به منظور شرکت در جنگ اوکراین و از سوی دیگر تصرف این گذرگاه از سوی ارتش آذربایجان به معنی قطع آخرین مسیر ارتباطی ارمنستان به سوی قراباغ است. مسئلهای که دست باکو برای تعیین تکلیف این منطقه خود مختار تحت حاکمیت ارمنستان را باز میکند، با این حال خروج نیروهای روس از قفقاز میتواند در میان مدت نفوذ روسیه در منطقه را با مشکلات جدی مواجه کند.
باید در نظر داشت که از دست رفتن دسترسی مستقیم به قفقاز برای جمهوری اسلامی ایران نیز حائز اهمیت است. این مسئله مخصوصا با توجه به خواستهای تجزیهطلبانه باکو در برابر ایران مسئله بسیار حساسی را ایجاد خواهد کرد. از سوی دیگر برنامه جمهوری اسلامی ایران به منظور تاسیس خط آهن شمال جنوب به منظور اتصال خلیج فارس به مرزهای شمالی روسیه به منظور تسهیل حمل و نقل کالا و مسافر نیز با مشکلات اساسی روبرو خواهد شد.
به صورت کلی به نظر میرسد که برنامه نزدیک باکو بعد از تصرف لاچین و اطمینان خاطر از عدم دسترسی ارمنستان به قراباغ، تکمیل طرحهای خود به منظور اتصال به نخجوان است؛ مسئلهای که در صورت تکمیل آن میتواند برای امنیت ایران در میان مدت مسائل و مشکلاتی را ایجاد کند./ علیرضا مکی
Δ
Monday, 2 December , 2024