گروه گفتگو: یکی از مسائل چالش برانگیز فرهنگی در ایران به ویژه در سالهای اخیر، مبحث زبان مادری و نحوه آموزش آن در مناطق مختلف کشور هست. در اصل ۱۵ قانون اساسي تأکيد شده است که؛ «زبان و خط رسمي در ايران خط و زبان فارسي است، اما استفاده از زبانهاي محلي و قومي در رسانههاي گروهي و تدريس ادبيات آنها در کشور آزاد است». با این تفاسیر آن چه که واضح به نظر میرسد این که بخش قابل توجهي از این اصل تاکنون در کشور اجرايي شده است. حتی در خصوص زبانهاي قومي، بر اساس آنچه مقصود خبرگان قانون اساسي بوده، تمامي مقصود و هدف اجرايي شده است؛ يعني ادبيات زبانهاي قومي هموطنان ارمني، کليمي، آشوري و کلداني هم در مدارس تدريس ميشود و هم اين هموطنان داراي رسانههاي خاص و ويژه خود هستند.
البته اين اصل از قانون اساسی با واکنشهاي مثبت و منفي متعددي روبهرو بوده است. از سويي برخي فعالان کنشگران اجتماعی در حوزههاي قومي کشور به استقبال اين قانون شتافته و مطالبي در اين باره منتشر کردهاند. ضمن آنکه برخي از کارشناسان و فعالان فرهنگي همچون اساتيد فرهنگستان زبان و ادبيات فارسي نيز در اين خصوص به ابراز نگراني پرداخته و اعتقاد دارند که پرداخت بیش از اندازه به زبانهای محلی، آسیبی جدی به زبان فارسی که بخش عمدهای از وظیفه تحکیم وحدت ملی در ایران را به دوش میکشد، وارد خواهد ساخت. در ميان کارشناسان مطالعات قومي کشور نيز به دليل بي اطلاعي از ابعاد و چگونگي اجرايي شدن موضوع ،توافق روشني در اين خصوص وجود ندارد. هرچند از نظر بسياري از کارشناسان اين حوزه، اگر با برنامهريزي و هدفگذاري واقعبينانه و درستي براي آموزش زبانهاي محلي اقدام شود، نگراني چنداني وجود نخواهد داشت.
در این ارتباط با دکتر رحیم نیکبخت میرکوهی، پژوهشگر حوزه تاریخ و فرهنگ آذربایجان گفتگویی انجام شده است که تقدیم میشود. نیکبخت میرکوهی تالیفات فراوانی در حوزه تاریخ و فرهنگ آذربایجان به خصوص در تاریخ ادبیات مرثیه آذربایجان انجام داده است.
برخی به جای نگاه علمی و اصولی به اصل ۱۵، نگاه سیاسی دارند
رحیم نیکبخت با دسته بندی دیدگاه های مختلف در برخورد با اصل ۱۵ قانون اساسی گفت: «طی چند سال اخیر در مورد اصل ۱۵ قانون اساسی مباحث مختلفی مطرح میشود و هر ساله در آستانهی دوم اسفند بصورت گسترده مورد توجه قرار میگیرد. متاسفانه به دلایل مختلف این اصل بیش از آنکه یک مطالبه و خواستهی قانونی و عمومی باشد به بهانه و محور تبلیغاتی گروه های سیاسی برای تصاحب کرسیهای مختلف تبدیل شده است. و این عده به جای نگاه علمی و اصولی به موضوع، نگاه سیاسی و جناحی دارند. در دستهبندی دیگر، گروههایی هستند که در این حیطه فعالیت میکنند و به نوعی داعیههای خلاف منافع ملی دارند که البته موضوع بحث ما نیست.»
وی افزود: «ما برای بحث زبان مادری و اصل ۱۵ که در آن مطرح شده باید توجه کنیم که اصل ۱۵ قانون اساسی چه میگوید و عین قانون اساسی و مفاد آن چیست و باید ارزیابی شود که در ۴۱ سال گذشته در جمهوری اسلامی، کدام یک از مواردی که شامل این قانون است اجرا شده و کدام یک اجرا نشده است؟!»
“فرهنگستان زبان فارسی“ به “فرهنگستان زبانهای ایرانی“ تغییر کند
پژوهشگر حوزه تاریخ و فرهنگ آذربایجان با پیشنهاد عنوان “فرهنگستان زبانهای ایرانی” برای “فرهنگستان زبان فارسی”، ادامه داد: «موضوع مهم که در قانون اساسی و اصل ۱۵ تصریح شده این است که زبان ملی کشور فارسی بوده اما تدریس ادبیات زبان های محلی در مدارس آزاد است. بنابراین قبل از توجه به مرحله اجرای این قانون باید دید که چه زبان های محلی دارای ادبیات و پشتوانه غنی مکتوب هستند؟ که به نظر میآید این وظیفه فرهنگستان زبان فارسی است. که در این راستا پیشنهاد می کنم عنوان “فرهنگستان زبان فارسی” به “فرهنگستان زبان های ایرانی” تغییر کند و در زیر این فرهنگستان برای زبانهای محلی گروههایی تشکیل شود که میتواند زبان ترکی، کردی، لری، بلوچی – و حتی زبانهایی که متاسفانه به اینها توجه نمیشود و در حال از بین رفتن هستند مانند زبانهای تاتی و تالشی -که در مناطق مختلفی از آذربایجان استفاده شده و میشوند، اما چون زبان سیاسی و اداری و مذهبی نبوده رفته رفته گویش وران خود را از دست میدهند- را تحت پوشش قرار دهد.»
نیکبخت افزود: «طی سالهای گذشته تلاشهای مختلفی برای توجه به فرهنگ مناطق مختلف ایران شکل گرفته که اولین فعالیت را در بنیاد ایرانشناسی شاهد بودیم. بنیاد ایران شناسی شعباتی در مناطق مختلف کشور داشت که هر کدام از آن مسئول گردآوری ، تدوین و پژوهش در حوزه فرهنگ و مواریث فرهنگی ایران بودند. در این راستا بنیاد ایران شناسی شعبه آذربایجانشرقی کارهای موثری در مورد بازار تبریز و موضوعات مختلف انجام دادند که متاسفانه این بنیاد بعد از فوت مرحوم دکتر حسن حبیبی فعالیتهایش تقریبا راکد شد.»
وی با اشاره به فعالیتهای بنیاد پژوهشی استاد شهریار افزود: «مراکز دیگری که در حوزه فرهنگ و تاریخ آذربایجان در حال فعالیت هستند، بنیاد پژوهشی استاد شهریار با مدیریت خانم دکتر مهری باقری است که به نوعی شعبه فرهنگستان زبان و ادبیات فارسی به شمار میرود. این مجموعه در حوزه مسائل آذربایجان از جمله ادبیات و فرهنگ آذربایجان فعالیت دارد. همچنین در دولت فعلی ما شاهد این بودیم که در مناطق آذربایجان شرقی، غربی و زنجان شاهد شکلگیری بنیاد فرهنگ آذربایجان شدیم که در مورد زبان محلی و تدوین لغت نامههای فرهنگ محلی، شیوه نوشتاری زبان محلی در تبریز و اردبیل و ارومیه و زنجان در حوزه فرهنگ زبان محلی فعالیتهایی انجام دادهاند.»
رحیم نیکبخت در پاسخ به لزوم ایجاد فرهنگستان زبان ترکی گفت: «بحثی که در فعالیتها و تبلیغات رسانهای مطرح میشود این است که بایستی فرهنگستان زبان ترکی دایر کرد. اما به نظر بنده به جای این مجموعه، فرهنگستان زبان فارسی با تغییر عنوان، ایران شمول شده و تنها زبان رسمی را پوشش ندهد. البته این به معنی آن نیست که زبان رسمی مورد کم توجهی قرار گرفته و در مقابل زبانهای محلی قرار گیرد! نه خیر… چرا که در طول تاریخ ایران هیچ زمانی زبان فارسی رقیب و معاند زبان محلی نبوده، بلکه زبانهای محلی کارکرد خود را داشته و زبان فارسی به عنوان زبان مشترک، میانجی و نقش پیونددهنده را در مناطق مختلف ایران ایفا کرده است.»
این پژوهشگر با اشاره به لزوم هماهنگی لازم در بین متولیان فرهنگ گفت: «برای اینکه بتوانیم فعالیت منسجم داشته باشیم بایستی بنیاد فرهنگستان زبان فارسی برای زبانهای محلی ایرانی گروههایی تشکیل دهد که برای نمونه بنیاد پژوهشی استاد شهریار و گروه ادبیات دانشگاه تبریز میتوانند متولی این امر باشند و از پتانسیل و موقعیت موجود در تبریز استفاده کنند. برای نمونه بعضی از فعالیتها توسط بنیاد ایران شناسی و برخی از طرف اداره کل ارشاد انجام میگیرد اما علی رغم تلاشهای مضاعف در راستای فرهنگ و زبان محلی، چون ارتباط و نقشهی راه منسجمی وجود ندارد، مفید واقع نمیشود و برعکس زبان مادری مورد بیمهری قرار میگیرد. کما این که شوهای تبلغیاتی برای نامگذاری فرزندان با اسامی غیر معمول و نامعقول، راه اندازی چالشهای بیاساس و… همگی نشان دهندهی لزوم هماهنگی بین مراکز فرهنگی مختلف فعال در این حوزه هست. که متاسفانه این هماهنگی در آذربایجان با تکثر و تعدد مواجه بوده که هیچ کدام متولی مستقیم کار نیستند.»
نیکبخت در پایان اظهار داشت: «با بررسی های اساسی و اصولی برای هر کدام از مناطق مختلف ایران، متناسب با بافت جمعیتی آن مناطق، ادبیات زبانهای محلی به عنوان بخشی از کتب درسی در کتابهای درسی با کارهای کارشناسی گنجانده شود. در واقع مناطق مختلف ایران همانند تار و پود یک قالی هستند که وقتی در کنار هم قرار میگیرند، به ایران شکل و معنی والایی میدهند. زبانهای محلی، شعر و موسیقی محلی همگی در ارتباط تناتنگ با فرهنگ و هویت ایرانی هستند که جزو میراث ملی بوده که بایستی به آنها توجه کنیم.»
Δ
Tuesday, 3 December , 2024