گروه تاریخ: مُجمَل التواریخ و القصص کتابی است از نویسنده‌ای ناشناخته، به زبان فارسی درباره‌ی تاریخ جهان از زمان خلقت تا ۵۲۰ قمری. این گونه به نظر می‌رسد که تألیف کتاب هم در همین سال یا اندکی پس از آن بوده ‌است. نثر کتاب به نسبت زمان نگارش کهن و نزدیک به نثر عهد سامانی است. از احوال […]

گروه تاریخ: مُجمَل التواریخ و القصص کتابی است از نویسنده‌ای ناشناخته، به زبان فارسی درباره‌ی تاریخ جهان از زمان خلقت تا ۵۲۰ قمری. این گونه به نظر می‌رسد که تألیف کتاب هم در همین سال یا اندکی پس از آن بوده ‌است. نثر کتاب به نسبت زمان نگارش کهن و نزدیک به نثر عهد سامانی است.

از احوال نویسنده این قدر مشخص است که اهل اسدآباد همدان یا حوالی آن بوده ‌است. برخی نام نویسنده این کتاب را با توجه به این‌که به نسبِ جدش در جایی از کتاب اشاره کرده ‌است «مُهلّب بن محمد بن شادی اسدآبادی» می‌دانند. اما به نظر می‌رسد که او تاریخ‌نگاری قابل اعتماد بوده ‌است، زیرا از همه آثار پیش از خود که در دسترسش بوده، استفاده کرده و به بررسی و داوری درباره‌ی آنها نیز پرداخته‌است. این مورخ ناشناس در مقدمه‌ی کتابش، فهرست همه آثاری را که از آنها استفاده کرده، آورده ‌است، برخی از این کتاب‌ها در گذر زمان از بین رفته‌اند و ما به آنها دسترسی نداریم. به نظر می‌رسد محتوای این متونی را که در مجمل‌التواریخ فراهم آمده‌اند نمی‌توان از منابع دیگر فارسی و عربی مربوط به سده‌های میانه به دست آورد.

سه دست‌نوشته از این کتاب در دست است که در قرن‌های هشتم (نسخه‌ی برلین)، نهم (نسخه‌ی پاریس) و یازدهم نوشته شده‌اند. نسخه چاپی کتاب مجمل التواریخ و القصص نخستین بار به سال ۱۳۱۸ توسط محمد تقی بهار تهیه شد. در این چاپ نسخه‌ی پاریس مبنا قرار گرفته‌ است. بعدها سیف‌الدین نجم‌آبادی و زیگفرید وبر یک تصحیح و اکبر نحوی نیز تصحیح دیگری از این کتاب منتشر کردند.

در صفحه ۴۷۸ از این کتاب باارزش، برگی است که ضمنِ اقلیم‌بندیِ جهان در آن نوشته: «حد زمین ایران که میان جهان است، از میان رود بلخ است، از کنار جیحون تا آذربایجان و ارمنیه تا به قادسیه، و فرات و بحر یمن و دریای پارس و مکران تا به کابل و تخارستان و تبرستان؛ و این سره‌ی زمین است (بهترین زمین است).

همچنین در این نقشه از هفت اقلیم نام برده شده است که نام یکی از آنها اقلیم ترک است که جدای از سرزمین ایران از آن نام برده شده است.

با خوانش این کتاب و به ویژه نقشه‌ی موجود در آن به چند نکته‌ی مهم خواهیم رسید:

۱- حدود جغرافیایی ایران به خوبی ترسیم شده است.

۲- نام ایران با عنوان ایران شهر نامیده شده است که نشان از این دارد که ایرانیان از دوران قبیله‌گرایی خارج و شهرنشین بودند.

۳- سرزمین ترکان در آسیای مرکزی و دشت‌های اورخون بوده و هنوز پای آنها به ایران نرسیده بود.

۴- شمال رود ارس نه با نام آذربایجان که با نام ارمینیه نامیده شده است.

۵- خلیج فارس همچنان با نام دریای پارس مزین بوده است.

  • منبع خبر : آذرپژوه