گروه فرهنگ و ادب:در شاهنامه، زنان کارکردهای بنیادین دارند؛ زن تنها زیور نیست و به پاس مرد از او سخن گفته نمی شود.

گروه فرهنگ و ادب/ سجاد آیدنلو: فردوسی در کتاب خود توجه خاصی به جایگاه زنان داشته و حتی برخی از آنان را ستوده و این بیت که در شاهنامه آمده است «زن و اژدها هر دو در خاک به، جهان پاک از این هردو ناپاک به» جزو پست ترین الحاقات شاهنامه فردوسی است که عده ای کوته فکران زن ستیز با گنجاندن آن در این کتاب و نسبت دادن این اشعار به فردوسی خواسته اند تا مرام زن ستیزی خود را به این طریق به فردوسی نسبت داده و به آیندگان منتقل کنند.»

جلال خالقی مطلق گفته است: «در کتابهای حماسی دیگر کشورها مثل ایلیاد و اودیسه هومر جایگاه زنان از هوس و عشق فراتر نمی رود اما در شاهنامه، زنان کارکردهای بنیادین دارند؛ زن تنها زیور نیست و به پاس مرد از او سخن گفته نمی شود. حتی در شاهنامه سه زن یعنی همای چهرزاد دختر بهمن و مادر داراب، پوراندخت و آذرمیدخت به پادشاهی ایران می رسند که تأکیدی دیگر بر جایگاه والای زنان در شاهنامه است. فرانک، مادر فریدون یکی از زنان خردمند شاهنامه است که با به کارگیری سیاست، فرزند خود را پرورانده و او را برای نجات ایران و ایرانیان از دست ضحاک آماده می کند. گردآفرید این زن جوان ویژگیهای زنانگی، طنازی و جنگاوری و دلاوری را توأم با هم دارد؛ به طوری که «نولدکه» ایران شناس و شاهنامه شناس بزرگ آلمانی از شخصیت این زن شاهنامه ای به هیجان آمده و چند جا به آن اشاره کرده است.»

فردوسی در جای جای شاهنامه از دلاوری ها و هوشياری زنان، به ويژه زنان ايران، سخن به ميان آورده است و آنان را همپای مردان وارد اجتماع نموده، و مقام و منزلتی والا به زن بخشيده است، و اين گروه از افراد جامعه را از نظر عقل و هوشياری بسيار زيبا توصيف كرده است:

ز پـــاکی و از  پـــارسايی زن 

كه هم غمگساراست هم رايزن

و در جايی ديگر:

اگر پــارسا بــاشد و رايزن  

يكي گنج باشد پراكنده زن

اين نشان از بزرگی و عظمتی است كه فردوسی برای زنان قائل است، همان زنی كه چون پارسا و پاک بود و داراي عفت و عصمت، از مردان تكاور و وزراء و رهبران هوشمند و مردان خردمند برتر و بالا تر جلوه می كند. يكی از نكات بسيار جالبی كه در اشعار حكيم می توان يافت اظهار وفاداری كامل زن است، زن به عنوان موجودی وفادار و فداكار معرفی شده است به گونه ای كه در مواردی زياد وجود خود را فدای مردان نموده تا حفاظت و نگهداری آنان را تضمين نمايد.

 می سرايد:

بدو گفت رای تو ای شير زن 

درفشان كـند دوده و انجمن

يا:

بـدو گـفت هركس كه بـانو تویی

به ايران و چين، پشت و بازو تویی

نـجنبـناندت کــوه آهـن ز جـای          

يلان را به مردی تویـی رهنـمای

ز مــرد خــردمـند بــيدارتــر     

ز دســتور دانــنده هــوشيارتر

هـمه كهترانيم و فرمان توراست 

بدين آرزو، رای و پيمان توراست

پس زن مورد بحث فردوسی، راهنمای مردان جنگاور است، او می تواند خردمندتر از مردان باشد، و هوشيارتر از فرمانروايان و زيرك‌تر از آنان، اين است كه مردان در برابرش زانو مي‌زنند و خود را كمتر از او می دانند، و تصور نمی شود كه فردوسی اغراق گويد و همانگونه كه رسم سرايندگان حماسه است هر كوچكی را بزرگ جلوه دهد تا بيشتر جلب توجه كند. در تاريخ هم بسياری از حوادث شيرين و تلخ وجود دارد كه در پشت پرده آن حوادث حضور زن يا زنانی خود نمايی مي‌كند.

از ديگر صفاتی كه فردوسی از زن ايرانی نقل می كند شرم و حيا هست:

بـپرسيدكـآهـو كدام اسـت زشـت 

كه از ارج دوراست و دور از بهشت

چنين داد پاسخ كه زن را كه شرم 

 نـباشد بـه گـيته  نـه  آواز  نـرم

يا در جای ديگر:

كدام است با ننگ و با سرزنش

كه بـاشد ورا هركسی بد كنش

زنــانی كه ايشان نـدارند شرم

بـه گـفتن نـدارند آواز نـرم

زن همواره در ایران و شاهنامه دارای مقام ارجمندی بوده است. و با چندتا بیت جعلی و الحاقی نمی‌توان این بزرگمرد تاریخ را بدنام کرد.

  • نویسنده : سجاد آیدنلو
  • منبع خبر : آذرپژوه