گروه فرهنگ و ادب: پدر شیخ شهاب الدین محمود اهری در همان سنین کودکی قرآن را به وی آموخت، بطوری که وی در سن ۱۰سالگی قرآن را از حفظ داشت. سپس تا ۱۴ سالگی در محضد عالم بزرگوار ملا حسن اهری به تحصیل قواعد عربی و سایر علوم پرداخت و برای تکمیل معلومات خویش در۲۵ سالگی رهسپار تبریز شد و در مدرسه وحدتیه سرخاب تبریز به تکمیل تحصیلات پرداخت. وی از حضور شیخ رکن الدین سجاسی به کسب کمالات معنوی نایل آمد و به دامادیش مفتخر گشت. نام دختر رکن الدین خدیجه سلطان بوده است و آنها فقط یک پسر بنام علی داشتهاند که به شیخ علی اهری معروف بوده است. شیخ شهاب الدین به سفارش استادش، مأمور ارشاد مردم ارسباران گردیده و همراه همسراش عازم اهر شد. وی بعد از ترتیب خانقاه در محل کنونی بقعهی شیخ به هدایت و ارشاد طالبان حق و شریعت و طریقت پرداخت و به درجهی قطب نایل آمد. نام شیخ در سنگ نبشتهای در سر درب شرقی بقعهی شیخ چنین بیان شده است: «سلطان العارفین ، قطب السالکین ، شیخ المحققین ، سلطان شهاب الدین اهری قدس اله روحه العزیز».
شیخ شهاب الدین اهری در ۶۶۵ ه.ق. دیده از جهان فرو بست. محل وفات شیخ در تمامی منابع موجود شهر اهر ذکر شده است. عالم آرای عباسی مینویسد: «شاه عباس اول صفوی در سال نوزدهم و بیست و یکم سلطنت خود به اهر آمده و به زیارت تربت شریف شیخ فایز آمده است. آرامگاه حضرت اینک در اهر داخل محوطه پارک شیخ شهاب الدین بنام بقعه شیخ شهاب الدین قرار دارد و زیارتگاه اهل دل میباشد.»
ولادت و وفات
تاریخ ولادت وی بر اساس اولین بیت از اشعارش که توسط مرحوم کاشفی اهری ازروی نسخه خطی کتاب تذکره الاوصیاء منسوب به بابا رحمت اله اهری، استنساخ شدهاست، ماه شعبان۵۸۰ هجری قمری است و مدت عمر وی ۸۵ سال میباشد:
زششصد بیست کم در شهر شعبان
بـه این دیر کـهن گشتم نـگهبان
بر اساس نوشتههای مرحوم کاشفی اهری در کتابش، تاریخ وفات شیخ شهاب الدین ۶۶۵ ه.ق میباشد.
نام پدر شیخ شهاب الدین اهری بر اساس نوشتهها احمد میباشد که ملقب به عبداللطیف بوده است و همچنین از مادرش در اشعار خود با نام عصمت یاد می کند:
دو سیصد بود بگذشته ز هجرت
برفتش از جهان آن مام عصمت
که ظاهرا در سال ۶۰۰ هجری از دنیا رفته است. عصمت بعدا نیز صاحب دو فرزند بنامهای محمد و فاطمه گردید. محمود در سن ۲۰ سالگی مادرش را از دست داد.
زادگاه شهاب الدین، شهر اهر در آذربایجان شرقی است. حضرت شیخ در اشعار خود از «سیاهان کوه» نام میبرد که به احتمال قوی همان «قره داغ» میباشد که امروزه برخی به اشتباه آن را به جای «ارسباران» به کار میبرند:
سیـاهان کـوه را منزل ببودم
زآهوی چمن شیرش بخوردم
روایت می کنند زمانی که تیمور لنگ، با لشکر خود و جمعی از اسرای چینی ، از شهر اهر عبور می کرده ، به دیدار شیخ شهاب الدین اهری میآید. امیر تیمور در این ملاقات از شیخ می خواهد که به او غذایی بدهد که تا حال در عمرش نخورده باشد. شیخ دو انگشت خود را جلو چشمهای امیر تیمور گرفته و می گوید: «از بین دو انگشتم نگاه کن و ببین چه می بینی؟» امیر تیمور نگاه کرده و می بیند که صحن و حیاط خانقاه شیخ ، به چمنزاری با صفا تبدیل شده و آهوهای زیادی در آنجا هستند. شیخ می گوید: «از شیر آن آهوان به تو شیر برنجی خواهم پخت که در عمرت شیر آهو نخورده ای!» امیر تیمور بعد از این جریان ، از شیخ می خواهد که در قبال این احسان، از او چیزی درخواست کند. شیخ می گوید: «من از تو فقط این در خواست را دارم که به تعداد افرادی که در این اتاق جا می گیرند ، از اسرا آزاد کنی!» امیر تیمور نگاهی به اتاق کوچک شیخ کرده و می گوید: خواستهی کوچکی است. با اینحال قبول دارم. اسرا را وارد اتاق می کنند و اتاق پر نمیشود تا سرانجام همهی ۲۰۰۰ اسیر آزاد می شوند.
اثر مکتوبی نیز از این عارف اندیشمند بنام «عشق نامه» به زبان پارسی بجای مانده که متضمن عقاید و آرای عرفانی اوست. این عارف بزرگ در سال ۶۶۵ هجری قمری چشم از جهان فروبست و در صحن خانقاه خود به خاک سپرده شد و از آن به بعد خانقاه وی بعنوان مقبره شیخ شهاب الدین معروف شده است. از مریدان معروف وی میتوان از شیخ جمال الدین تبریزی، شیخ زاهد گیلانی، شیخ صفی الدین اردبیلی، باله حسن بنیسی و بابا فرج وایقانی نامبرد .
ساختمان بقعه شیخ شهاب الدین
ساختمان بنا شامل خانقاه، مسجد، ایوانی بلند، مناره ها و غرفه های متعدد است. تاریخ ساخت بنا به درستی معلوم نیست لیکن از قرن هفتم هجری قمری ساختمان بنا دارای تشکیلاتی بوده است. هرچند بعضی آن را منتسب به زمان شاه عباس صفوی میدانند ولی قدمت بعضی از قسمتها از جمله حصار سنگی مقبره و در شرقی به قبل از صفویه مربوط می شود.
Δ
Sunday, 24 November , 2024