گروه گزارش: تیم فوتبال تراکتور که بیشتر با نام «تراکتورسازی تبریز» در فوتبال ایران حضور داشت، در دو دههی گذشته تبدیل به ابزاری برای پیشبرد اهداف پان ترکیسم در ایران شده است. یکی از این روزهای تلخ که جریان قومی در آذربایجان توانست از تیم فوتبال تراکتور به عنوان یک ابزار در راستای پیشبرد اهداف ضد وحدت ملی خود استفاده کند، بازی پنجشنبه شب این تیم مقابل پرسپولیس تهران بود.
مروری کوتاه بر رویدادهای بازی تلخ پنجشنبه
استادیوم یادگار امام تبریز پنجشنبه شب در یکی از عجیبترین روزهای خود قرار داشت؛ هرچند پیش از این نیز دیدارهای دو تیم پرسپولیس و تراکتور چه در تهران و چه در تبریز بدون جنجال پایان نیافته بود، این بار اما در شرایطی که هر دو روزهای پایانی فصل را با نگرانیهای بزرگی در حال پشت سر گذاشتن بودند، خبری از جوسازی و حواشی قبل از بازی نبود. پرسپولیس برخلاف گذشته خیلی راحت و بدون حاشیه پا به فرودگاه تبریز گذاشته بود و در هتل خود اسکان یافت و در ادامه نیز راهی استادیوم یادگار امام شده بود. استادیومی که بعد از مدتها بار دیگر با اعلام سخنگوی دولت مجوز حضور ۳۰ درصدی تماشاگران را به دست آورده بود. البته مسوولان برگزاری با عبور از این ظرفیت اعلام شده، پذیرای بیش از ۶۰ هزار هوادار بودند و البته انتظار میرفت حضور تیتیهای پرشور در روزی که پرسپولیس به دنبال تثبیت جایگاه دومی خود است و تراکتور نیز میخواست از منطقه سقوط کاملا فاصله بگیرد، باعث زیباتر شدن بازی نیز شود.
همانطور که گفته شد هیچ حاشیهای از سوی عوامل دو تیم که باعث نگرانی درباره جنجالی شدن بازی شود شکل نگرفته بود اما مشخص نشد که چرا از همان دقایق ابتدایی جو روی سکوها ملتهب و نزدیک به انفجار بود. برخی هواداران بدون جهت و هیچ تحریکی از همان ثانیههای آغازین بازی با فحاشی و در ادامه سنگ پرانی و پرتاب بطری، بازی را به سمت جنجال بردند.
شدت این جنجال را از دقیقه ۲۰ بازی شاهد بودیم. جایی که ترابی قصد داشت سومین کرنر تیمش را به ثمر برساند ولی با سنگ پرانیها ضمن آسیب دیدن باعث توقف بازی شده بود. این اتفاق نگرانی بزرگی را برای ادامه بازی شکل داده بود. مهدوی به عنوان داور این بازی اما به دنبال آرام کردن جو بازی بود و مشخص بود که کاری از دست وی برای آرام کردن جو برنمیآید.
در شرایطی که هر لحظه به شدت جنجالها افزوده میشد، بزرگترین آن را در ابتدای نیمه دوم شاهد بودیم. جایی که یحیی گل محمدی که به دلیل محرومیت در منطقه فنی و نیمکت قادر به همراهی تیمش نبود، قصد حضور در جایگاه ویژه را از مسیر سکوی منتهی به این منطقه را داشت که فحاشیها، پرتاب بطری و سنگ و حتی برخورد فیزیکی به اوج خود رسید!
هر چه بود این اتفاق مانع از این نشد که بازی در زمین به جریان درنیاید. با سوت مهدوی بازی برای نیمه دوم استارت خورد اما بار دیگر یک ضربه کرنر برای پرسپولیس همه چیز را به جنجال کشید. عالیشاه که در این بازی به عنوان کاپیتان وارد زمین شده بود، بعد از قطع نشدن پرتاب سنگ و بطری، با عصبانیت و فریادزنان چند سنگ پرتاب شده را به سمت تابلوهای تبلیغاتی پرتاب کرد تا به این شکل به دنبال آرام کردن خشم درونی خود از اقداماتی شود که ۵۰ دقیقه تمرکز آنها را برهم زده بود.
با این حال با این اقدام او پرتابها و فحاشیها شدت بیشتری گرفت و ورود مسلمیپور به ماجرا و درگیری با کاپیتان پرسپولیس، حواشی را چند برابر کرد. رفته رفته بازیکنان دو تیم داخل زمین هم به درگیری لفظی و فیزیکی با یکدیگر پرداختند که بعد از دقایقی و آرام شدن شرایط، دو کارت قرمز از سوی داور بهمراه داشت تا حامد پاکدل و مسلمی پور از دو تیم اخراج شوند و کار با ۱۰ نفر برای تراکتور و پرسپولیس بار دیگر دنبال شود.
بازی سرد و بدون موقعیت دو تیم تا دقیقه ۷۰ ادامه یافت تا یک کرنر دیگر نصیب پرسپولیس شد؛ این بار هم عالیشاه موفق به حضور در محل کرنر و ارسال آن نشد. این در شرایطی بود که کاپیتان پرسپولیس به شدت بابت برخورد سنگ به زانویش گلایه داشت و کار را با مصدومیت دنبال میکرد. با این حال رامین رضاییان با درخواست از عالیشاه برای زدن کرنر حتی در این موقعیت سخت و شاید هم غیرممکن به دنبال ادامه بازی بود. اما پرتاب دوباره سنگ و بطری حتی باعث شد تا کمک داور هم از منطقه خود خارج شود و وارد زمین شود! این در حالی بود که رامین رضاییان به دنبال این بود تا کمک داور را به منطقه خودش بازگرداند و بازی به جریان بیفتد تا شاید تیمش موقعیتی برای برتری برابر حریف به دست بیاورد.
اما ناگهان داور از میان پرتاب سنگها خود را به توپ که در نقطه کرنر مستقر بود رساند و با برداشتن آن و حضور در میانه میدان برای دومین بار بازی را متوقف کرد. او این بار اما سوت نیمه کاره ماندن بازی را نواخت تا همه چیز به کمیته انضباطی و سازمان لیگ در خصوص این بازی و حواشی آن سپرده شود.
این در حالی بود که تیم داوری و پرسپولیس برای خروج از زمین و حضور در رختکن باید مسیری ۵۰ متری پیست تارتان را میرفتند که البته در این منطقه هم از پرتاب سنگ و فحاشیها بی نصیب نماندند! آنها هر طور شده خود را به رختکن رساند اما در سمت دیگر کیانی و دیگر بازیکنان تراکتور به همراه ساغلام به عنوان سرمربی این تیم به دنبال آرام کردن هواداران و پیگیری دوباره بازی بودند که البته بی نتیجه ماند.
نکته دیگر از جنجالها در استادیوم یادگار امام مربوط به یحیی گل محمدی حبس یکساعته او در جایگاه ویژه بود. سرمربی سرخها که به دلیل محرومیت به زحمت خود را به جایگاه ویژه رسانده بود، به دلیل جو سکوها و استادیوم موفق به خروج از این منطقه و حضور در رختکن تیمش نشده بود. در نهایت بعد از نزدیک به یک ساعت، یحیی گل محمدی با اسکورت یگان ویژه و در شرایطی که کلاه محافظ یکی از اعضای یگان را نیز بر سر داشت، مسیر رختکن را در پیش گرفت و البته این اقدام او و همراهی مهدی کیانی به عنوان کاپیتان محبوب تراکتوریها نیز مانع از این نشد که از باران پرتاب سنگ و … بی نصیب بماند.
در حالی که برخی هواداران تراکتور که صرفا برای تماشای بازی آمده بودند بعد از این اتفاق مسیر خروجی را در پیش گرفته بودند، برخی هواداران نیز به امید ادامه بازی و برخی دیگر نیز به امید ادامه این رفتار دور از انتظار خود، سکوها را ترک نکرده بودند. ساغلام مربی ترکیه ای تراکتور با احساس وضعیت تیمش با سود بردن از بلندگوهای استادیوم خواهان پایان دادن به این اقدام هواداران بود و بازیکنان و اعضای تیم نیز با دور زدن در کنار سکوها به دنبال آرام کردن آنها بودند، اما کار پایان یافته بود و این بازی در دقیقه ۷۰ متوقف شد و باید منتظر رای کمیته انضباطی در این خصوص ماند.
این میزان از خشونت فیزیکی اتفاقی نیست؟!
همچنان که از صفحه تلویزیون هم مشخص بود، برخی هواداران تراکتور از همان ابتدای بازی تلاش کردند تا جو ورزشگاه را به تشنج بکشند. آنها از همان ابتدای کار فحاشی و سنگپرانی را در دستور کار خود داشتند. و در این راه با کمتجربگی برخی بازیکنان تیم میهمان از جمله امید عالیشاه، موفق شدند تا فضا و جو ورزشگاه را به نفع برنامههای خود تغییر دهند.
اما این حجم از خشونت در یک بازی فوتبال چرا باید وجود داشته باشد؟! و چرا باید به سوی سرمربی تیم میهمان- فردی که با مردم آذربایجان همزبان است و یک سالی را به عنوان سرمربی این تیم نتایج قابل قبولی به دست آورده بود- و بازیکنان این تیم بدون هیچ دلیلی سنگ پرتاب کنند؟!
در این روز تلخ همین هواداران انگشتشمار که رفتارهای آنها مشکوک بود، پا را از حد و حدود همیشگی- توهین و اهانت به بازیکنان حریف – فراتر گذاشته و در روز سیاه ورزشگاه تبریز حتی یکی از تماشاگران تراکتور با رد شدن از فنسهای محافظ، به نیروی امنیّتی که در حال رد شدن از معبر مشخص شده بود، پس گردنی زد!
تا به حال این هوادار نماهای تراکتور را با حمل پرچم کشورهای بیگانه و شعارهای ضد وحدت ملی میشناختند، اما در بازی اخیر دیدیم که در کنار این رفتارهای ضد وحدت ملی، حملات وحشیانهای نیز به سمت تیم حریف و حتی نیروهای امنیتی انجام دادند! به نظر میرسد که این میزان از خشونت در یک بازی فوتبال آن هم در روزی که هیچ اتفاق خاص داوری روی نداده بود، بیسابقه و به نوعی از پیش طراحی شده بود؟!
«چوب دو سر برد» در دستان پانترکیسم
دربارهی تیم فوتبال تراکتور و این که این تیم در دو دههی گذشته به ابزاری در راستای نیل به اهداف قومی تبدیل شده است، هشدارهای لازم در سالهای گذشته داده شده است و جالب این که این هشدارها غالباً از سوی محقققان و پژوهشگران و چهرههای فوتبالی آذربایجانی همچون علی دایی، کریم باقری و… نیز گفته شده است. در پایان این گزارش کوتاه، تلاش میشود تا به تاکتیکهای مقطعی پان ترکیسم به ویژه در بازیهای تراکتور اشاره شود.
تاکتیک مقطعی این جریان را میتوان ذیل سه بخش بررسی کرد؛ ۱- برنامهریزی ۲-حمله ۳-مظلوم نمایی
بازی پنجشنبه شب و وقایع تلخ آن نشان میدهد که جریان قومی در آذربایجان با برنامه پیش آمده بود؛ عدهای قلیل که توانستند جو ورزشگاه را با برنامههای خود همسو کرده و حملات ویرانگری را علیه وحدت ملی انجام دهند. (برنامهریزی- حمله)
اما بعد از پایان وقایع رقتانگیز آن شب، پانترکیسم خود را مهیای تاکتیک مهم «مظلومنمایی» کرده است. تمامی کانالها و رسانههای تحت نفوذ تلاش دارند تا بگویند که تیم میهمان مقصر بود و نباید تراکتور و هواداران پرشورش(!!!) تنبیه شوند. تنبیه [احتمالی] هم حرکتی برای نابود کردن آذربایجان و تیم محبوبش از سوی فارسها (!!!) تعبیر خواهد شد!
در این که برخی بازیکنان تیم پرسپولیس با کمتجربگی باعث افزایش تنشها شدند، شکی نیست. به طوری که بعد از اتمام بازی، برخی از بزرگان فوتبال پرسپولیس هم نسبت به این مسئله اذعان کردند. به عنوان نمونه ضیاءعربشاهی، بازیکن اسبق تیم قرمزپوش پایتخت در این خصوص به باشگاه خبرنگاران جوان گفت: «متاسفانه شاهد درگیری در بازی پرسپولیس و تراکتور بودیم. طرفداران تیم تبریزی هم بی تقصیر نیستند، اما عالیشاه میتوانست عکسالعملی نشان ندهد تا به این شکل جو بازی متشنج نشود و او مقصر بود.»
اکنون همه چیز تمام شده است و فدراسیون و کمیته انظباطی این فدراسیون در آزمونی سخت قرار دارد. چون با این روندی که جریان قومی و رسانههای وابسته به آن در آذربایجان در راستای پیشبرد تاکتیک «مظلومنمایی» آغاز کردهاند، اگر تنبیهی برای تراکتور در نظر گرفته شود، به نفع جریان پانترکیسم است و اگر هم تنبیهی در کار نباشد بازهم به نفع برنامههای آتی آنها خواهد بود! آنها «چوب دو سر برد» را با ندانم کاری مسئولان متولی، در دستهای خود دارند!!! چوبی که حاصل دو دهه تلاشِ جریان قومی با حمایت مستقیم برخی کشورهای همسایه در منطقهی آذربایجان است!
Δ
Tuesday, 3 December , 2024