گروه گفتگو: جنگ آب یا جنگ بر سر آب، به معنی تنش آبی است که پیشبینی میشود در مناطق خشک و کم آبی مانند جنوب غربی آسیا در آیندهای نهچندان دور روی دهد. کشورهای توسعه یافته و بیشتر کشورهای در حال توسعهای همچون ترکیه، کشورهای عربی حوزه خلیج فارس و… به عمق این فاجعه پی برده و در تلاش برای فائق آمدن بر این مشکل و چالش اساسی هستند. اما به نظر این گونه میآید که ایران که در نوار بیابانی کره زمین قرار گرفته و بارشهای آن یک سوم بارش در دنیا است، هنوز آنگونه که لازم است به این جریان توجه ندارد و هنوز متوجه خطر اصلی و پشت پرده نشده است. درگیریهای اخیر بر سر آب در مناطقی از کشور از جمله خوزستان، اصفهان و… نشان داد که هنوز آب به عنوان چالش مهم و اساسی در ایران مطرح نیست! در این ارتباط و همچنین سدسازی ترکیه با دکتر مراد کاویانی، استاد جغرافیای سیاسی در دانشگاه خوارزمی تهران گفتگویی انجام شده است که تقدیم میشود.
با مصرف بیرویهی آب، ثبات و امنیت در بسیاری از کشورها تهدید میشود!
دکتر کاویانی در پاسخ به این سوال که چرا طی چند دهه اخیر هرچه به زمان حال نزدیکتر میشویم آب نمود بیشتری در کارهای علمی، دغدغه های ملی و دغدغه های جهانی پیدا میکند گفت: واقعیت این است که اساسا بقا، حیات، امنیت، ثبات و توسعه در همه جا وابسته به آب است پس اگر آب نباشد عملا مواردی که برشمردیم بی معنا خواهند بود و سرانجامی نخواهند داشت.
وی با بیان اینکه عوامل مختلفی طی سال های اخیر باعث شدند تا منابع آب به شدت تهدید شده و کاهش پیدا کند اظهار کرد: در کلیت ماجرا مصرف منابع آب در دنیا روند فزاینده طی کرده اما این جایگزینی اتفاق نیفتاده است و عملا باعث شده حیات و بقا و ثبات و امنیت در بسیاری از کشورها تهدید شود. البته این فرایندی جهانی است و تقریبا تمام کشورهای جهان درگیر این پدیده هستند منتهی عمق و گستره این مسئله متناسب با اینکه بارش و مصرف آب در آنجا چه مقدار باشد و در کجای کره زمین قرار گرفته باشند متفاوت است.
این استاد دانشگاه با اشاره به جغرافیای مناطق و اینکه کشورهایی که بارش اندکی دارند عمدتا در روی نوار بیابانی کره زمین قرار گرفتهاند، گفت: شاخصه این نوع کشورها بارش کم و در عین حال جمعیت درحال افزایش است و این افزایش جمعیت توام شده است با کاهش منابع آب.
مراد کاویانی با تاکید بر این نکته که هرگاه مطلوب محدود باشد منجر به دشمنی و خصومت چه در مقیاس ملی و چه در مقیاس منطقه میشود، اظهار کرد: آب محدود شده است پس طبیعی است که مناسبات و قدرت به سمت تنش در بسیاری از مناطق دنیا به ویژه بر روی خاورمیانه و کشورهایی که روی نوار بیابانی دنیا قرارگرفتهاند اتفاق بیفتد.
میزان بارش در ایران یک سوم بارش در دنیا است
این عضو هیئت علمی دانشگاه با اشاره به اینکه ایران هم جزو کشورهایی است که در نوار بیابانی قرار دارد، ادامه داد: ایران کشوری است که روی نوار بیابانی دنیا قرار گرفته است میزان بارش در آن یک سوم بارش در دنیا است و در عوض تبخیر سه برابر میزان جهانی است. مشکل این است که بارش در ایران درگیر یک مسئله زمانی و مکانی است به این معنا که بخش عمده بارش در ایران از آبان ماه تا نیمه اول اردیبهشت ماه اتفاق میافتد این دقیقا زمانی است که فصل کشت در ایران نیازی به آب زیادی ندارد، در عوض از این زمان به بعد که فصل کشت در ایران است و کشاورزی ما به شدت نیازمند آبیاری است بارشی اتفاق نمیافتد و بخش عمده بارش در ایران از غرب به شرق، از شمال به جنوب کاسته می شود که این ویژگی اقلیمی و بستر جغرافیایی ایران است.
کاویانی ادامه داد: ایران کشوری است که ذاتا کم بارش است و همین بارش اندک هم در جاهای مختلف متفاوت است.
فاجعه جدی دیگر در ایران فرونشست دشتهای کشور است
استاد دانشگاه خوارزمی با بیان اینکه جمعیت کشور در طی یک صد سال گذشته ۸برابر شده است، یعنی ۸میلیون اوایل سده به ۸۳میلیون فعلی رسیده است، اظهار کرد: در مقابل این افزایش جمعیت، نه تنها بارشها در کشور افزایش نداشته، بلکه طی این مدت و با گسترش کشاورزی و برداشت بیرویه از آبهای سطحی و زیرزمینی، شهرنشینی گسترده و تغییر اقلیم و افزایش گرما، سیاستهای ناکارآمد آبی، رویکرد رشدمحور نه توسعه محور در دولتهای مختلف حداقل در ۴۰سال اخیر، منجر به تهدید آبی شده است به شکلی که بخش عمدهای از منابع آب زیرزمینی عملا به پایان رسیده است و معنای آن این است که از۶۲۰دشت کشور بیشتر از۵۵۰ تا ممنوعه اعلام شدهاند یعنی حق برداشت آب در آنها وجود ندارد و بسیاری از این دشت ها فوق بحرانی هستند و عملا درگیر فرونشست شدهاند به این صورت که آب درون زمین برداشت شده و منجر به تهی ماندن زیر زمین شده است، در نتیجه زمین نشست کرده است که یک فاجعه جدی است و با تهی شدن آبخوانهای زیرزمینی کشور ما به شدت درگیر این موضوع خواهیم شد.
کاویانی افزود: تغییرات اقلیمی باعث شده است تا در ایران که در سه چهار سال گذشته به شدت تنگسالی داشتهایم، امسال به شدت خشکسالی داشته باشیم و این خشکسالی در جاهای مختلف متفاوت است.
ناکارآمدی مدیریت منابع آب در حوزه آبریز مرکزی کشور
این استاد جغرافیای سیاسی، ناکارآمدی مدیریت منابع آب در حوزه آبریز مرکزی کشوری را مشکل بسیار بزرگ دانست و گفت: واقعیت این است که هر بستر جغرافیایی، هرمحیط جغرافیایی یک ظرفیت محیطی برای پذیرش بار محیطی دارد منظور از بار محیطی منظور انسان و فعالیت های انسانی و سازه هایی است که در یک جایی بنا میشوند اگر آن بار که در محیط قرار دارد فراتر از ظرفیت و توان محیط باشد قطعا آن محیط خواهد شکست.
وی در ادامه افزود: بخش عمده ای از بارگذاری های محیطی و صنعتی ایران در حوزه آبریز مرکزی اتفاق افتاده است و این باعث شده است که ظرفیت های محیطی توان پذیرش این حجم از توسعه را نداشته باشند و ظرفیتهای محیط دچار شکستگی شود. برای اینکه بتوانند این وضعیت را سامان دهی کنند تا صنعت فعالیت داشته باشد و نیازهای آبی را تأمین کنند ناگذیر آب را از سرچشمه های زاگرس به داخل حوزه آبریز مرکزی آوردهاند.
کاویانی در این خصوص توضیح بیشتری داد: حوزه آبریز زاگرس شامل جنوب استان کردستان می شود، یعنی استان کرمانشاه، ایلام، لرستان، بخش غربی استان همدان و چهارمحال بختیاری، اینها استانهایی هستند که کوهستانیاند و شیب این مناطق به سمت استان خوزستان است. این استانها عمدتا استان های کشاورزی پایهاند یعنی حیات اکثر مردم وابسته به تولیدات کشاوزی است و کشاوزی یعنی آب! که اگر نباشد این استان ها حیات نخواهند داشت.
وی با اشاره به ساخته شدن سد و بند بر روی بسیاری از سرشاخههایی که در نهایت به خوزستان میرسیدند بیان کرد: این سد و بندها یا برای تامین نیازها و مصارف کشاورزی یا برای آب آشامیدنی آن استان ساخته شدند، یا اینکه هدف سد و بند ساخته شده این بوده است که بسیاری از این سرشاخه ها را به داخل کشور (استان قم، اصفهان، و برخی جاهای دیگر) منتقل کنند.
این استاد دانشگاه افزود: سال آبی ۱۳۹۹ و ۱۴۰۰ سالی است که بارش در کشور در برخی مناطق حتی ۷۰درصد نسبت به سالهای قبل کاهش داشته است حتی در بعضی مناطق کاهش به حدی بود که باعث خشکسالی و بیآبی شده است.
در ادامه این عضو هیئت علمی به اتفاقات اخیری که در خوزستان رخ داد و بازتاب رسانه ای بالایی نیز داشت اشاره کرد و گفت: با توجه به اینکه آب ورودی از استان های بالادستی به خوزستان نزدیک به ۴۰درصد کاهش پیدا کرده است و در خود استان خوزستان نیز بارش نسبت به سال قبل ۳۰درصد کاهش داشته، عامل پر نشدن سد و بندها در استان خوزستان شدند و در نتیجه بسیاری از ظرفیت های سدها خالی ماند.
مراد کاویانی با تاکید بر ادعای وزارت نیرو مبنی بر اینکه این وزارتخانه با توجه به اینکه سال ۱۳۹۹-۱۴۰۰ درگیری خشکسالی و کم آبی خواهد بود از همهی استانداری ها درخواست کرده بود تا برنامههایی سازگار با کم آبی را برای آنها ارسال کنند اما به گفته یکی از افراد در وزارت نیرو، استان خوزستان به رغم دریافت اطلاعیه دیر عمل کرد.
وی ادامه داد: با اینکه استان خوزستان از کاهش بارش در این سال خبر داشت اما اتفاقاتی افتاد که با خشکسالی خیلی همخوانی نداشت؛ اول اینکه در غرب استان نزدیک به ۱۰۰هزار هکتار زمین را زیر کشت بردند و دوم کاشت حجم کلانی از برنج در استان خوزستان بود. برنج کشتی است که همیشه باید آب پای آن وجود داشته باشد در نتیجه وقتی کارگزاران استانی علارغم اینکه میدانند خشکسالی اتفاق افتاده و برنامههای استان را با شرایط موجود تنظیم نمیکنند نشان دهنده این است که بخشی از این مصیبتی که اتفاق افتاده است به ناکارآمدی مدیران استانی در آن حوزه برمیگردد.
این استاد دانشگاه به مسئله کرخه نیز پرداخت و با اشاره به زمانی که سد بر روی کرخه زده شد، گفت: در حوزه کرخه که آب آن به سمت هورالعظیم میرود، آب کم بود و این آب کم هم در مسیر رفتن به هورالعظیم توسط تلمبه و موتور برداشت میشد و نتیجه این شد که آب به هورالعظیم نرسید و شاهد صحنههای رغت انگیزی همچون کشته شدن ۱۷هزار راس گاومیش که در آنجا وجود داشت و برای حیات و بقا وابسته به آب و علفزارهای هورالعظیم بودند، شدیم که در پی این اتفاقات در سطح کلان هم امنیت غذایی کشور تهدید میشود و هم معیشت بسیاری از مردم به خطر می افتد.
کاویانی در میان صحبت های خود به کارون نیز پرداخت و اظهار کرد: آب ورودی کارون خشک شده است در حالی که در آب کارون زمانی کشتی رفت و آمد میکرد پس این وضعیت هم به دلیل خشکسالی و هم به دلیل ناکارآمدی مدیریت در مقیاس استانی و مقیاس ملی است.
وی در ادامه وضعیت خوزستان گفت: از همه تاسف بارتر اتفاقی بود که تحت تاثیر تبلیغات در فضای مجازی یا حقیقی افتاده و مدیران مجبور به باز کردن سدهایی شدند که آب پشت آن برای آب شرب بقیه ایام تابستان و کشاورزی پاییزه بود که ناگزیر برای مدتی باز شد تا جو تبلیغاتی را بخوابانند. در هر صورت کار غلطی بود چرا که در تمام دنیا آب شرب بر همه چیز الویت دارد. نتیجه این تصمیم اشتباه این خواهد شد که در طی چند وقت آینده آب شهرهایی که قرار بود این آب پشت سد تامین کننده آب آنها باشد به پایان خواهد رسید که در پی آن یکی از نگرانی های جدی این است که اگر سال آبی آینده هم خشکسالی ادامه پیدا کند تکلیف آب شرب مردم چه خواهد بود؟
سدسازیهای کشورهای همسایه امنیت آبی ایران را با خطر مواجه ساخته است!
این استاد جغرافیای سیاسی با تاکید بر امنیت آبی در منطقه هم گفت: به طور مشخص دو عامل در امنیت آبی ایران موثر است: بارشها و آبهایی که از کشورهای همسایه به داخل ایران سرازیر میشوند. نزدیک به ۹۳درصد امنیت آبی ایران پیوند مستقیمی با میزان بارش دارد و ۷درصد از کشورهای خارجی وارد کشور میشوند که عمدتا از سمت افغانستان است و از سمت شمال غرب کشور هم رود ارس وارد ایران میشود. البته نه به طور مستقیم بلکه آب مرزی بین ایران با ارمنستان و جمهوری آذربایجان را تشکیل می دهد که این کشورها از منابع رود ارس استفاده میکنند. ۷درصد در ظاهر کم است اما نباید فراموش کرد که بخش عمده امنیت آبی شمالغرب کشور و همچنین شرق کشور ما که در پیوند با رودهای هیرمند و هریرود قرار میگیرد وابسته به آبی است که از آنجا میآیند.
وی افزود: طی چند دهه اخیر سیاست های آبی کشورهایی که شیب زمین در آنجا به شکلی بود که آب به سمت ایران میآمد این بود که روی رودهای خود سد و بند بزنند و در نتیجه آب ورودی به ایران به شدت کاهش پیدا کرد، به عبارتی امنیت آبی ایران به خطر افتاد.
کاویانی در رابطه با شرایط جغرافیایی و آبی ترکیه گفت: ترکیه کشوری است که در قیاس با کشورهای منطقه مزیت آبی بالایی دارد یعنی در عرضهای بالاتری قرار گرفته، کوهستانی است و وضعیت بارش آن به نسبت بقیه کشورها بهتر است و شیب زمین هم به شکلی است که آب به سمت جنوب در قالب رودهای دجله و فرات به سمت عراق و سوریه میآید و در نهایت به اروند رود و خلیج فارس میریزد.
عضو هیئت علمی دانشگاه خوارزمی با اشاره به اینکه سیاست غالب ترکیه در چند دهه اخیر محدودسازی منابع آب و رودهایی است که از این کشور به طور طبیعی به کشورهای پیرامونی من جمله عراق سرازیر میشوند بیان کرد: سیاست کلی ترکیه این بود که از این منابع آبی که در اختیارش بوده، بتواند حداکثر استفاده را به عمل بیاورد و بخشی از این استفاده رویکرد ابزاری به آب بود تا بتواند برای اخذ امتیاز به کشورهای پیرامونی فشار بیاورد. هرچند ترکیه در ظاهر مدعی است که سیاست های آبی ما برای مهار سیل و اینگونه مسائل است اما در واقعیت اینگونه نیست چون آب ورودی به سمت عراق و سوریه به شدت کاهش پیدا کرده است و این کاهش اولا منجر به تهدید امنیت آبی این کشورها شده دوم اینکه امنیت محیط زیست را به شدت به خطر انداخته است.
وی با بیان جملهی معروف «مصر زاده نیل است» اظهار کرد: واقعیت هم این است که اساسا بین النهرین و عراق زاییده دجله و فرات است و اگر آبی در دجله و فرات نباشد، تمدنی هم در عراق شکل نمیگرفت و عراق کنونی هم به شدت در پیوند با این رودها خود را تعریف می کند یعنی اگر این رودها نباشند این کشور به شدت تهدید خواهد شد. نتیجه اینکه آب ورودی به سمت دجله و فرات به شدت کاهش پیدا کرده است و در نتیجه در اروند رود یعنی جاییکه آب سرازیر میشوند آب شور به داخل پیشروی می کند که باعث شده است که اولا محیط زیست منطقه نابود شود دوم اینکه خاک شور شود و سوم اینکه بسیاری از نخل های منطقه از بین رفته و دلیل آن هم سیاست های اخیر ترکیه است.
سدسازی ترکیه روی سرشاخههای ارس، کشاورزی در شمالغرب ایران را تهدید میکند!
مراد کاویانی همچنین به سیاست های ترکیه در محور رود ارس نیز پرداخت و گفت: به طور مشخص رود ارس در تامین آب کشاورزی مناطق شمالی نقش بسیار حیاتی را ایفا می کند. سیاست های آبی ترکیه که اشاره شد، به سمتی حرکت می کند که آب های خروجی از این کشور را کنترل کند و رود ارس هم در قالب سدی که در شرق این کشور ساخته شده تهدید میشود و این اتفاق دیر یا زود خواهد افتاد و به محدودیت منابع آب ارس خواهد انجامید. در نتیجه کشاورزی در شمالغرب ایران که نقش مهمی در امنیت غذایی کشور به شدت تهدید خواهد شد.
عضو هیئت علمی در گفتگو با خبرنگار ما به آلوده سازی آب ارس از سوی کشورهایی مثل ارمنستان نیز اشاره کرد و گفت: نیازهای آبی ارمنستان هم در حال افزایش است در نتیجه ارمنستان به عنوان کشوری در بالا دست از آب برداشت خواهد کرد و آب ورودی به سمت ایران با کاهش مواجه خواهد شد.
وی گفت: اخیرا در جمهوری آذربایحان نیز سیاستهایی در پیش گرفته شده است که لازمه این سیاستها برخورداری از منابع آب کورا است که به ارس میریزد.
استاد دانشگاه خوارزمی در پایان گفت: آب ورودی به سمت ارس کاهش پیدا می کند و اگر این کاهش در بالا دست ارس اتفاق بیفتد و خشکسالی ها تداوم داشته باشد، ممکن است ارس دیگر عنوان دائمی بودن خود را از دست بدهد. در نتیجه اگر قرار باشد این سیاست ها واتفاقات گفته شده ماندگار باشد به خشک شدن رود ارس خواهد انجامید و این به معنی فاجعه در شمالغرب ایران خواهد بود یعنی ما وابسته به رودی هستم که در پی سیاست های آبی ترکیه خشک خواهد شد که این اتفاقات قابل پیش بینی هستند که در آینده رخ خواهند داد./ زهرا رشیدی
Δ
Monday, 2 December , 2024