ایران یکی از نخستین کشورهایی بود که استقلال باکو را به رسمیت شناخت؛ کشوری با دین و تاریخی مشترک با ایران و البته زبانی مشترک با بخش بزرگی از مردم شمال‌غرب ایران

گروه سیاسی/ سردبیر: نزدیک به چهار دهه از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی و تولد کشوری کوچک در مرزهای شمال غربی ایران با نام جمهوری آذربایجان می‌گذرد. در این میان ایران یکی از نخستین کشورهایی بود که استقلال این همسایه تازه‌نفس را به رسمیت شناخت؛ کشوری با دین و تاریخی مشترک با ایران و البته زبانی مشترک با بخش بزرگی از مردم شمال‌غرب ایران. بسیاری امید داشتند که این اشتراکات زمینه‌ساز همکاری‌های استراتژیک و روابطی گرم و دوستانه شود. اما با گذشت زمان، آنچه رقم خورد چیزی متفاوت بود: مناسبات دو کشور نه‌تنها عمق نگرفت، بلکه در مواردی به سردی و سوء‌ظن نیز گرایید.

هر چند ایران و مردم همین تبریز و سایر شهرهای آذربایجان به کشور جمهوری آذربایجان در طول جنگ اول قراباغ با همسایه غربی خود – ارمنستان- کمک‌های مستشاری و اقتصادی زیادی کرده، اما این روزها کمتر کسی از این کمک‌های انسان‌دوستانه در باکو سخنی به میان می‌آورد!

امروز در سایه تحولات ژئوپلیتیکی جدید در قفقاز، از جمله طرح بحث‌برانگیز دالان زنگزور، نگرانی‌ها درباره‌ی موقعیت منطقه‌ای ایران افزایش یافته است. در چنین شرایطی، به دانشگاه تبریز رفتیم تا با استادان، دانشجویان و شهروندانی که با پوست و استخوان تحولات این منطقه را درک می‌کنند، گفت‌وگو کنیم. از آن‌ها پرسیدیم: روابط ایران و جمهوری آذربایجان چگونه تحلیل می‌شود؟ اشتراکات فرهنگی چه جایگاهی دارند؟ و اگر پروژه دالان زنگزور اجرایی شود، آینده ایران در قفقاز به کدام سو خواهد رفت؟

به‌رغم اشتراکات، اما روابط راهبردی میان دو کشور هیچ‌گاه شکل نگرفت

حمیدرضا، دانشجوی کارشناسی ارشد مکانیک: از زمان فروپاشی شوروی، جمهوری اسلامی ایران از نخستین کشورهایی بود که استقلال جمهوری آذربایجان را به رسمیت شناخت. اما به‌رغم اشتراکات زبانی، فرهنگی و مذهبی، روابط راهبردی میان دو کشور هیچ‌گاه در سطحی پایدار شکل نگرفت. عوامل متعددی دخیل بودند: از یک‌سو، گرایش باکو به غرب و اسرائیل، و از سوی دیگر، سیاست محافظه‌کارانه تهران نسبت به تحرکات قومی و مرزی. اکنون با طرح دالان زنگزور، ما در آستانه یک تغییر ژئوپلیتیکی مهم قرار گرفته‌ایم.

اهمیت دالان زنگزور برای ایران و منطقه

علیرضا دانشجوی حقوق دانشگاه تبریز: دالان زنگزور مسیری است که جمهوری آذربایجان تلاش می‌کند آن را بین نخجوان و خاک اصلی خود از طریق جنوب ارمنستان برقرار کند. اگر این دالان اجرایی شود، ترکیه به‌صورت زمینی به آسیای مرکزی متصل می‌شود و از مسیر ایران برای ترانزیت بی‌نیاز می‌گردد. این یعنی حذف عملی ایران از یک مسیر تجاری و راهبردی بسیار مهم در منطقه. ما اصطلاحاً می‌گیم ایران به “خفگی ژئوپلیتیکی” نزدیک می‌شه. اضافه کنم که این دالان فقط یک مسیر فیزیکی نیست. جمهوری آذربایجان و ترکیه از اون به عنوان ابزاری برای تغییر نظم ژئوپلیتیکی قفقاز استفاده می‌کنند. ایران اگر واکنش متوازن نداشته باشه، از بازی عقب می‌مونه.

در روابط بین‌الملل، اشتراک فرهنگی لزوماً به اتحاد سیاسی منجر نمی‌شود

جواد، دانشجوی علوم سیاسی: اشتراکات فرهنگی، مذهبی و زبانی بین دو کشور ایران و مردم جمهوری آذربایجان هنوز وجود دارند. ولی در روابط بین‌الملل، اشتراک فرهنگی لزوماً به اتحاد سیاسی منجر نخواهد شد. نگاه باکو به آنکارا، اسرائیل و غرب دوخته شده، نه تهران. حتی در حوزه رسانه‌ای و آموزشی، فاصله‌ها بیشتر شده. ایران باید از ابزارهای نرم‌افزاری خودش، مثل دیپلماسی فرهنگی، دانشگاهی، و شبکه‌های مذهبی بهره ببره، وگرنه اون اشتراکات تبدیل به اسطوره می‌شوند، نه واقعیت عملی!

نکته مهم‌تر این که رسانه‌های باکو گاه آشکارا نسبت به تمامیت ارضی ایران موضع‌گیری‌های منفی داشته‌اند. پروژه‌هایی مثل “آذربایجان بزرگ” از سوی برخی جریان‌های افراطی در باکو مطرح می‌شوند که این هم مزید بر علت شده برای بی‌اعتمادی دوطرفه!

در این شرایط به نظر من دانشجو سه راهکار باید مورد توجه سیاستگذار قرار گیرد:

۱. فعال‌سازی دیپلماسی منطقه‌ای. ایران باید در قفقاز جنوبی حضور فعال‌تری داشته باشد.

۲. سرمایه‌گذاری بر دیپلماسی فرهنگی در آذربایجان. ما هنوز در باکو و گنجه پایگاه فرهنگی داریم.

۳. موازنه‌سازی در برابر محور “آنکارا-باکو-تل‌آویو” باید با ارمنستان، روسیه، و حتی هند تعاملات حساب‌شده‌ای برقرار کنیم تا دچار انزوا نشویم. و البته نباید از تقویت همگرایی داخلی غافل شد. انسجام داخلی ما در استان‌های مرزی مثل آذربایجان شرقی و غربی، ضامن امنیت ملی‌ خواهد بود.

  • نویسنده : سردبیر
  • منبع خبر : آذرپژوه