گروه گزارش: ۳۰ فروردین، روزی در گاه‌شماری ایرانی و جهان است که در برخی سال‌ها به‌عنوان سرآغازی برای تغییرات مهم در عرصه‌های مختلف شناخته شده است. در طول تاریخ معاصر ایران و در سطح بین‌المللی، این روز شاهد رویدادهای متعددی بوده که نه تنها تأثیر موقت، بلکه آثار بلندمدتی را به جا گذاشته‌اند. از سوی […]

گروه گزارش: ۳۰ فروردین، روزی در گاه‌شماری ایرانی و جهان است که در برخی سال‌ها به‌عنوان سرآغازی برای تغییرات مهم در عرصه‌های مختلف شناخته شده است. در طول تاریخ معاصر ایران و در سطح بین‌المللی، این روز شاهد رویدادهای متعددی بوده که نه تنها تأثیر موقت، بلکه آثار بلندمدتی را به جا گذاشته‌اند. از سوی دیگر، ۳۰ فروردین در برخی کشورها به‌عنوان تاریخی برای یادآوری دستاوردهای فرهنگی، هنری و سیاسی، یا آغاز دوره‌های نوین تحول در جامعه تلقی می‌شود:

قتل گريبايدوف به دست مردم معترض تهران

پس از شكست ايران در دوره دوم جنگ با روس، معاهده تركمنچاي به امضا رسيد كه همانند معاهده گلستان، بر ضرر ايران بود. پس از مدتي گريبايدوف به عنوان سفير كبير روسيه، براي نظارت بر اجراي مفاد آن به ايران آمد. او مي‏خواست با زور و خشونت، مردم مسلمان ايران را به قبول و اجراي اين قرارداد خفت‏بار وادار كند.

يكي از مواد قرارداد تركمانچاي، بازگشت مردم سرزمين‏هاي جدا شده از ايران، به آن مناطق بود. در همين حال، شماري از زنان گرجي كه در ايران مسلمان شده و ازدواج كرده بودند، حاضر به رها كردن خانواده‏هاي خود و بازگشت به گرجستان نبودند. گريبايدوف نيز قصد داشت به زور، آنان را به سفارت روسيه برده و به گرجستان منتقل نمايد. اما ميرزا مسيح مجتهد از روحانيون برجسته تهران، مردم را به اجتماع، مقاومت و دفاع از نواميس مسلمانان فرا خواند.

مردم مسلمان تهران نيز با تظاهراتي اعتراض‏آميز به نزديكي سفارت روسيه رفتند. با تيراندازي مأموران سفارت و كشته شدن سه نفر از مردم بي‏دفاع، خشم و انزجار عمومي برانگيخته شد و مردم به سفارت روسيه حمله كردند. در اين حمله، گريبايدوف و شماري از همراهان او به قتل رسيدند. اين حادثه، واكنش طبيعي مردم مسلمان ايران، در برابر ستمگري، تجاوزگري و افزون‏خواهي دولت روسيه تزاري و بي‏كفايتي حكومت فتحعلي شاه قاجار بود. اما فتحعلي شاه از اين حادثه بسيار ترسيد و براي جلوگيري از بروز جنگي ديگر، هيئتي را براي عذرخواهي به روسيه فرستاد. در آن زمان چون روسيه در حال جنگ با عثماني بود، عذر فتحعلي شاه را پذيرفت و دولت ايران هم ميرزا مسيح مجتهد را به عتبات عاليات در عراق تبعيد نمود.

تاخت و تاز اسماعيل آقا سميتقو

سي ام فروردين سال ۱۳۰۱ اسماعيل سميتقو، معروف به اسماعيل آقا كه در كردستان و غرب آذربايجان دست به قدرت نمايي مسلحانه زده بود و با افراد خود به شهرها و روستا ها حمله مي بُرد با نيروي ژاندارم وارد جنگ شد كه در اين زد و خورد يك روزه ژاندارمها موفق نشدند.

اسماعيل آقا از آن زمان به مدت هشت سال با سوء استفاده از ضعف نظامي ايران متناوبا در شمال غربي كشور تاخت و تاز مي كرد كه اواخر تيرماه ۱۳۰۹ در اشنويه به دام ارتش افتاد و خود و بسياري از افرادش كشته شدند و غائله پايان يافت. وي نخستين تاخت و تاز خود را زير حمايت نيروهاي عثماني انجام داده بود.

گشايش نخستين كتابخانه عمومي جهان

نخستين كتابخانه عمومي در جهان كه هر باسوادي حق داشت به آن دسترسي داشته باشد سال ۳۳ پيش از ميلاد، در شهر رم گشايش يافت و ظرف ۵۰۹ سال شمار اين نوع كتابخانه در قلمرو روم به رقم ۲۶ رسيد. پيش از رومي ها، سومري ها؛ آشوري ها؛ بابلي ها؛ ايرانيان و… داراي كتابخانه بودند ولي اين كتابخانه ها در دسترس همگان نبود كه كتابخانه سفالي آشوريها معروفترين آنها است. در ايران، مطالب عمومي را كه هركس مي توانست به آن مراجعه كند بر سنگ حك مي كردند از قبيل سنگ‌نبشته بيستون.

نخستين كشوري كه در جهان به ايجاد موسسه تاليف و ترجمه كتاب همت گماشت ايران بود كه ۱۵ قرن پيش، در دوران حكومت خسرو انوشيروان، چنين مركزي داير شد و ترجمه كليله و دمنه از سانسكريت به فارسي يكي از كارهاي آن بود. با وجود اين، دائرة المعارف كتاب كتابخانه مرو را كه به همت سامانيان تاسيس شده بود و تاحمله چنگيزخان داير بود بزرگترين كتابخانه عمومي و مركز تاليف و ترجمه كتاب جهان قديم بشمار آورده است كه روزانه در آن دست كم چهارصد محرر كتابها را تكثير (رونويسي) مي كردند. همين مركز به احياء زبان و ادب فارسي كمك بسيار كرد. طرز كار كتابخانه مرو الگوي جهان امروز قرار گرفته است.


فرانك ها فنون جنگي ايرانيان را به اروپا منتقل كردند

سال دوم ميلادي سناي روم تصويب كرد كه براي جنگ قريب الوقوع با ايران ده هزار مرد «فرانك ـ فرانکهاي جنوبي» اجير شوند و به جاي انتقال با كشتي از طريق بنادر ايتاليا، از راه دانوب و درياي سياه خود را به آسيا برسانند. آن دسته از فرانكها كه در آن زمان در جنوب آلمان بسر مي بردند براي جنگ با ايرانيان داوطلب نمي‌شدند. نام کشور فرانسه از فرانکها گرفته شده است. ژرمن ها (اقوام آلماني) با اين كه قرنها زير سلطه روميان بودند حاضر نمي شدند كه به صورت «مرسنر رومي» با ايرانيان وارد جنگ شوند. ايرانيان ژرمن ها را «آلمانيان» خطاب مي کنند که نام يک قبيله ژرمن است که در جنوب شرقي آلمان امروز و مرزهاي سويس بسر مي بُرد. در طول تاريخ، ديده نشده است که آلمان و آلماني بر ضد ايران و ايراني قدمي برداشته باشد. ايران در جريان دو جنگ بزرگ قرن بيستم، به خاطر داشتن احساس دوستي و همنژادي با آلماني ها آسيب بسيار ديد. بسياري از آن فرانكهايي که طبق مصوبه اپریل سال ۲ ميلادي به جبهه ايران فرستاده شده بودند، در جنگ با ايران اسير و يا كشته شدند و تنها چند صد تن از آنان موفق به بازگشت شدند و همين عده تلاش كردند شيوه هاي جنگي ايرانيان را به فرانكها بياموزند كه تيراندازي در جهت مخالف تاخت اسب يكي از اين فنون بود. اين فرانك ها تعريف كرده بودند كه سربازان ايراني دو دسته اند، يك دسته سواره نظام سبك و دسته ديگر مركب از پياده و سوار سنگين اسلحه. سربازان سنگين اسلحه ايراني كلاه خود هاي فلزي مشابه آنچه كه روميان (به اقتباس از نظاميان يونان قديم) بكار مي‌برند بر سر مي گذارند. تيغه اي بر فرق اين نوع كلاه خود تعبيه شده كه سرباز با سر خود هم مي تواند اعضاي بدن سرباز طرف مقابل را هدف قرار دهد (در قرن گذشته نمونه اي از اين كلاه خود در ويرانه هاي نسا، نزديك اشك آباد ( شهر عشق آباد) به دست آمد كه در موزه اين شهر نگهداري مي شود.


ريشه تنش هندو و مسلمان در شبه قاره هندوستان

در سال ۱۶۳۲ میلادی «شاهجهان» امپراتور تيموري [مغول تبار] هند دستور تخريب معابد هندوها را صادر كرد و با اين دستور، آتش دشمني هندوها با مسلمانان شبه قاره را روشن ساخت ـ آتشي كه هنوز خاموش نشده است. در پي اين دستور، در مدتي كمتر از يك هفته تنها در «بنارس» ۷۶ معبد هندوها ويران شد. انگلیسی ها پس از سلطه بر هند، از دشمنی هندو و مسلمان برای تثبیت سلطه خود استفاده بردند. تجزیه این شبه قاره و جدا شدن مسلمانان هندوستان و ایجاد پاکستان در ۱۹۴۷ و بعدا بنگلادش از تجزیه پاکستان در سال ۱۹۷۱ تا حدّی زیاد ریشه در همان دستور «شاهجهان» دارد. پس از ایجاد پاکستان، دشمنی سنی و شیعه در پاکستان آغازشد که این درگیری بعضا خونین ادامه دارد. در پاکستان، شیعیان به «جعفری» معروفند.


اولين سفر ناصرالدين شاه قاجار به اروپا

ميرزا حسين‏خان مشيرالدوله، صدراعظم ناصرالدين شاه قاجار، در نخستين سال صدارتش كوشيد براي آشنايي شاه با مظاهر تمدن اروپا و ايجاد زمينه‏هاي مناسب براي اجراي برنامه‏هاي مورد نظر خود در ايران زمينه‏هاي سفرِ شاه قاجار را به اروپا فراهم سازد. پس از انجام مذاكرات با رؤساي كشورهاي اروپايي، امپراتور اتريش و دولت‏هاي آلمان، فرانسه، بلژيك، سوئيس و ايتاليا آمادگي خود را براي پذيرايي از شاه ايران اعلام كردند. تا اينكه در اين روز موكب شاهانه از تهران به طرف گيلان حركت كرد و به سمت مسكو پايتخت روسيه به راه افتاد. اين سفر چندين ماهه، گر چه به اميد مشاهده ترقيات دولت‏هاي اروپايي و رغبت يافتن به اجراي اصول تمدن و نظام جديد زندگي در ايران بود، عملاً نتيجه خوبي نداد. زيرا شاه را مأيوس ساخت و فاصله ميان تمدن شرق و غرب را آن قدر زياد يافت كه نه تنها اميد به رسيدن به پاي دولت‏هاي بزرگ را از او سلب كرد، بلكه او را آماده جلوگيري از تأسي به اروپاييان و حتي مسافرت به اروپا گرداند. در اين ميان، اصرار و تهديد روس‏ها و نفوذ درباريان بي‏اطلاع، سودجو و تطميع شده و بي‏حقيقتي انگليسي‏ها كه به لباس دوستي در پي بسط نفوذ خود و تضعيف ايران بودند و سياست دول بزرگ كه فقط نفع خود را مي‏خواستند، از عوامل تأييد نظر شاه بود. با اين همه، دو سفر ديگر شاه نيز، براي خوشگذراني بود نه يافتن راه ترقي. همچنين هزينه‏هاي سرسام‏آور و كمرشكن اين مسافرت‏هاي بيهوده، باعث عقب ماندگي هرچه بيشتر مملكت، فقر سراسري و وابستگي بيشتر به اجانب مي‏گرديد. در اين ميان، دربار قاجار براي تهيه مخارج اين خوشگذراني‏ها، مجبور بود كه به بيگانگان دست نياز دراز كند و امتيازهاي وطن فروشانه‏اي را به آنان واگذار كند كه بيش از پيش، اقتصاد ايران را درهم مي‏كوبيد. امتيازاتي كه برخي از آنها، تا بيش از شصت سال نيز ادامه داشت.


كشتار پيروان فرقه داوديان در امريكا

با حمله پليس ايالتي امريكا اف .بي.آي به مقر پيروان فرقه داوديان در سال ۱۹۹۳ ۸۰ تن از اعضاي اين فرقه كشته شدند. هواداران اين فرقه كه مخالفان سياست‏هاي امريكا هستند، پس از چند روز محاصره در مقر خود مورد حمله و كشتار قرار گرفتند. كشتار مخالفان حكومت در كشوري چون امريكا كه مدعي آزادي بيان و دفاع از حقوق بشر است، باعث حيرت مردم جهان و رسوايي واشينگتن شد.

  • منبع خبر : آذرپژوه