گروه گزارش: روایت ستارخان که بِحق لقب سردار ملی را یدک میکشد، تنها روایت یک رویداد تاریخی نیست؛ بلکه روایت نمادی از مبارزات برای به دست آوردن حکومت مشروطه، هویت ملی و روحیهی مقاومت ایرانیان است. با این حال، همانند روایت هر رویداد تاریخی، این نمایش نیز با حاشیهها و پرسشهای بسیاری همراه است. در […]
گروه گزارش: روایت ستارخان که بِحق لقب سردار ملی را یدک میکشد، تنها روایت یک رویداد تاریخی نیست؛ بلکه روایت نمادی از مبارزات برای به دست آوردن حکومت مشروطه، هویت ملی و روحیهی مقاومت ایرانیان است. با این حال، همانند روایت هر رویداد تاریخی، این نمایش نیز با حاشیهها و پرسشهای بسیاری همراه است. در ادامه، به برخی از مهمترین حاشیههای این نمایش که چندی است در تبریز به روی صحنه رفته، خواهیم پرداخت:
تلاش برای تنزل دادن «سردار ملی» به «سردار قومی»
۱- محمدباقر ویجویهای از اهالی تبریز، که حوادث مشروطه را از نزدیک دیده و به صورت روزانه در یک کتاب جمعآوری و نام آن را «تاریخ انقلاب آذربایجان و بلوای تبریز» گذاشته است، در صفحه ۳۲ از نسخه خطی این کتاب که به شماره ۱۸۳۰۶ در کتابخانه ملی ایران نگهداری میشود، خاطره جالبی روایت دارد: ستارخان در پاسخ به نماینده روسیه که به او میگوید زیر بیرق روسیه بیا و در امان باش میگوید: «من در زیر بیدق جناب ابوالفضل و بیدق ایرانم، بیدق شما به من لازم نیست و من ابدا تابع ظلم و استبداد نخواهم شد… مگر من و اهالی تبریز بدولت علیه ایران یاغی شدهایم که در زیر بیدق شما پناهنده شویم…»
آن چه که این یار نزدیک ستارخان (محمدباقر ویجویهای) و البته سایر منابع تاریخی مطرح میکنند، او و سایر مشروطهچیهای تبریز برای پاک کردن ننگ استعمار و استثمار از دامان پاک ایران و ایرانیان تلاش کردهاند! پس بحق او را «سردار دل ایرانیان» نامیدهاند. و دیدیم که در مسیر عبور ستارخان و یارانش از تبریز به تهران و در شهرهای مختلف، چگونه مشروطهچیهای تبریز مورد استقبال مردم ایران قرار گرفتند.
باید بدانیم آن چه که ستارخان را تبدیل به قهرمان ملی ایرانیان کرد حس ناب ایراندوستی او بود! امری که به نظر میرسد جریانی خاص و وابسته به آن سوی مرزها، به شدت تلاش دارد تا این «قهرمان ملی» را به «قهرمان قومی» تبدیل کند و این تلاش را می توان در لایه های زیرین و پنهان نمایش ستارخان هم دید! در جایی که شخصیت ستارخان فریاد میزند «… یاشاسین وطن؛ یاشاسین آذربایجان» نامی از ایران نیست! چرا؟
این فریاد شخصیت ستارخان و حذف نام ایران، منِ نگارندهی این سطور را یاد شعارهای هواداران تراکتور میاندازد؛ جایی که شعار زیبای «ایران، تبریز، تراکتور» در ورزشگاه تختی را به شعار«آذربایجان واراولسون؛ ایستمین کور اولسون» در ورزشگاه یادگار امام تبدیل کردند!!
استفاده از نمادهای قومی در نمایش ستارخان
۲- این تئاتر که تلاش دارد شخصیت عظیم ستارخان را به نمایش بگذارد، یک ایراد اساسی دیگر را نیز یدک میکشد و آن هم استفاده از نمادهای قومی است. در این نمایش هر چقدر که جای خالی نمادهای ملی به چشم میخورد، به همان اندازه استفاده از نمادهای جریان قومی توی ذوق میزند!! از جمله در جایی که تلاش دارد با رنگهای خاص پرچم یک کشور همسایه را نمادسازی کند! و یا جایی که آهنگ مدح تصرف قراباغ را که در حضور الهام علیف اجرا شده در پایان نمایش پخش میکند تا قیام ملی گرایانه ستارخان با تصرف قراباغ پیوند خورده و ماهیت قوم گرایانه پیدا کند!!
Δ
Thursday, 26 December , 2024