گروه سیاسی: ترکیه به عنوان یک قدرت منطقهای، در طول تاریخ خود، به ویژه در دورهی معاصر، سیاستهای پیچیده و گاه متناقضی را دنبال کرده است. این سیاستها تحت تأثیر عوامل داخلی و خارجی متعددی از جمله جغرافیای سیاسی خاص ترکیه، روابط تاریخی با کشورهای همسایه، و تحولات منطقهای و بینالمللی شکل گرفتهاند. یکی از انتقاداتی که به سیاست خارجی ترکیه وارد میشود، اتهام نفاق و دورویی است که در ضرب المثلهای عامیانه ما به بوقلمون صفتی تعبیر میشود. در این مطلب، به بررسی این ادعا و عوامل مؤثر بر آن خواهیم پرداخت.
نشانههایی بر نفاق و دورویی در سیاستهای آنکارا
در بحران سوریه، که یکی از پیچیدهترین و طولانیترین بحرانهای منطقهای در دهههای اخیر بوده است، ما شاهد تغییرات گستردهای در سیاست خارجی ترکیه هستیم. همین رفتار منافقانه را در سیاستهای این کشور در مواجهه با مسئله فلسطین هم به عینه میتوان دید و همینطور در بحث قفقاز جنوبی و چالشی که در بحث دالان زنگزور با ایران داشت. کارشناسان سیاسی برای رفتارهای متناقض آنکارا در مسائل منطقهای و جهانی نشانهها و مدارکی را مطرح میکنند. از جمله این که؛
۱- تغییر مواضع در قبال مسائل منطقهای: ترکیه در طول سالهای اخیر، مواضع متناقضی را در قبال مسائل منطقهای از جمله بحران سوریه، مسئله فلسطین و روابط با روسیه و اتحادیه اروپا اتخاذ کرده است. این تغییرات ناگهانی در مواضع، به عنوان نشانهای از نفاق و عدم ثبات در سیاست خارجی ترکیه تلقی میشود.
۲- روابط متناقض با قدرتهای بزرگ: ترکیه همواره تلاش کرده است تا تعادل ظریفی را در روابط خود با قدرتهای بزرگ مانند ایالات متحده، روسیه و اتحادیه اروپا برقرار کند. این امر گاه به اتهام همراهی با هر دو طرف و بازی در چند جبهه منجر شده است.
۳- حمایت از گروههای مخالف در کشورهای همسایه: ترکیه به طور سنتی از گروههای مخالف دولتهای همسایه خود حمایت کرده است. این حمایتها، به ویژه در مورد سوریه و عراق، به عنوان مداخله در امور داخلی این کشورها و نقض اصول بینالمللی تلقی شده است.
۴- تلاش برای رهبری منطقه: ترکیه به دنبال ایفای نقش رهبری در منطقه است و این امر گاه به اتهامات مداخلهگری و سلطهطلبی منجر شده است.
عوامل مؤثر بر سیاستهای متناقض ترکیه
سیاست خارجی ترکیه به عنوان یک کشور با موقعیت جغرافیایی حساس در منطقهی خاورمیانه، همواره از پیچیدگی و تناقضاتی برخوردار بوده است. این تناقضها ناشی از مجموعهای از عوامل داخلی و خارجی است که در طول زمان و تحت تأثیر تحولات منطقهای و بینالمللی، شکل گرفتهاند. این عوامل اصلی مؤثر بر سیاستهای متناقض ترکیه را دو بعد داخلی و خارجی میتوان مورد بحث و بررسی قرار داد.
عوامل داخلی:
ترکیه به عنوان کشوری با هویت ملی ترکی و اسلامی، همواره در تلاش برای یافتن جایگاه خود در میان غرب و شرق بوده است. این دوگانگی هویتی، بر سیاست خارجی ترکیه تأثیرگذار بوده است.
سیستم سیاسی ترکیه هم به ویژه پس از کودتای نظامی سال ۱۹۶۰ و روی کار آمدن حزب عدالت و توسعه، تغییرات قابل توجهی کرده است. این تغییرات، بر رویکرد ترکیه در قبال مسائل منطقهای و بینالمللی تأثیرگذار بوده است.
نقش ارتش در سیاست ترکیه، به ویژه در گذشته، بسیار پررنگ بوده است. دیدگاههای نظامیان در مورد امنیت ملی و تهدیدات خارجی، بر سیاست خارجی ترکیه تأثیرگذار است. همچنین گروههای مختلفی مانند تجار، صنعتگران، احزاب سیاسی، و رسانهها، بر سیاستگذاران ترکیه فشار وارد میکنند و تلاش میکنند تا منافع خود را در سیاست خارجی این کشور لحاظ کنند.
عوامل خارجی:
ترکیه به عنوان پلی بین اروپا و آسیا، موقعیت جغرافیایی حساسی دارد. این موقعیت، ترکیه را در معرض تأثیرات قدرتهای بزرگ و تحولات منطقهای قرار داده است.به طوری که رقابتهای منطقهای بین قدرتهای بزرگ مانند آمریکا، روسیه و اتحادیه اروپا، بر سیاستهای ترکیه تأثیرگذار بوده است.
بحرانهایی مانند جنگ سرد، جنگ عراق، و بحران سوریه نیز بر سیاست خارجی ترکیه تأثیرگذار بوده و این کشور را مجبور به اتخاذ تصمیمات سخت و در عین حال متناقض کرده است.
همه این عوامل را باید در کنار تغییرات در نظام بینالملل، مانند ظهور قدرتهای نوظهور و افزایش اهمیت سازمانهای بینالمللی، ببینیم که مجموعا بر سیاست خارجی ترکیه تأثیرگذار هستند.
در نهایت باید گفت که از دید کارشناسان سیاسی اتهام نفاق و دورویی در سیاستِ ترکیه، با توجه به شواهد موجود امری قابل اثبات است اما وقتی این مسائل را با عینک یک کشور سکولار و وابسته به جهان لیبرال ببینیم، باید گفت که هر کشوری برای حفظ منافع ملی خود، ممکن است سیاستهای پیچیده و گاه متناقضی را اتخاذ کند. با این حال، سیاستهای متناقض ترکیه در برخی موارد، به وجهه بینالمللی این کشور آسیب زده و اعتماد سایر کشورها را نسبت به آن کاهش داده است.
Δ
Wednesday, 4 December , 2024