گروه گزارش: جهان پرتلاطم فرهنگ ایرانی مینگرم، سرنوشت ایران و فرهنگ ایرانی را با سرگذشت شاهنامه توأم و جدایی ناپذیر میبینم. مگر نه اینکه شاهنامه کاملترین نمود فرهنگ ایرانی و فردوسی بزرگترین حکیم خردمند ملت ایران و بزرگترین نماد ایرانی آرمانی است؟مهیبترین نمود اهریمنی هجوم انیران به سرزمین ایران، و والاترین و مقدسترین وظیفهی اهورایی، […]
گروه گزارش: جهان پرتلاطم فرهنگ ایرانی مینگرم، سرنوشت ایران و فرهنگ ایرانی را با سرگذشت شاهنامه توأم و جدایی ناپذیر میبینم. مگر نه اینکه شاهنامه کاملترین نمود فرهنگ ایرانی و فردوسی بزرگترین حکیم خردمند ملت ایران و بزرگترین نماد ایرانی آرمانی است؟مهیبترین نمود اهریمنی هجوم انیران به سرزمین ایران، و والاترین و مقدسترین وظیفهی اهورایی، پایداری ایرانیان در برابر هجومهای بیگانگان است و نگاهبانی از آزادی و استقلال سرزمین و مردم خویش است. شاهنامه سرگذشت این پایداریها و تجلی روح ملی ایران و بیان آرمانهای جاودانی ایرانیان است. از اینجاست که در ضمیر ناخودآگاه ایرانیان جای گرفته و با گذشت هزار سال غبار کهنگی بر آن ننشسته است.در عصر فردوسی ایران از یکسو دستخوش ستم و تاراج اعراب بود و از دگرسوی اقوام بیابانگرد و تازه نفسی از شمال شرق به ایران میتاختند و شاهنامهی فردوسی پیامی به مردم ایران برای برانگیختن روح پایداری در برابر این خطرها بود. این پیام در سراسر شاهنامه از آغاز تا انجام آن به گوش می رسد.وطنپرستی در شاهنامه برکنار از این آلایشها است. وطنپرستی فردوسی احساسی حکیمانه آمیخته با اعتدال و خردمندی و عاطفهی انسانی و یکسره دور از نژادپرستی است. عشق به ایران در شاهنامه به مفهوم عشق به فرهنگ ایرانیان، آرامش و آبادی ایران، آزادی و آسایش ايرانيان و برخورداری آنان از عدالت است. نفرت از مهاجمان، به سبب تبار آنها نیست، به سبب این است که بیگانه به ناحق و به ناخواست ایرانیان به این سرزمین تاخته و چون با فرهنگ مردمان بیگانه است و از محبت و پشتیبانی آنان بیبهره، ناچار با خونریزی و بیدادگری و ویرانگری فرمان میراند. نفرت از ضحاک و افراسیاب نفرت از بیدادگریهای آنها است و ستایش کینخواهی ایرانیان ستایش اجرای عدالت است.شاهنامه میراث مشترک ما و همهی اقوام همسایه و همفرهنگ با ماست. حوادث شاهنامه در گسترهی وسیعی در درون و بیرون مرزهای کنونی ایران در سرزمینهایی که ساکنان آنها روزگارانی حیات و سرنوشت مشترک با هم داشتهاند، میگذرد. مردم این سرزمینها با قهرمانان شاهنامه احساس بستگی میکنند و به آنان مهر میورزند. به نوشتهی برتلس «تا همین چندی پیش [تا استیلای شوروی] نقل نقالان دورهگرد در سمرقند، تاشکند و دیگر شهرهای آسیای میانه همین داستانهای شیرین شاهنامه، هم به تاجیکی و هم به ازبکی بوده است…»منبع: اطلاعات سیاسی و اقتصادی ۳۰۱-۳۰۲، تابستان و پاییز ۹۴، ویژهنامهی استاد محمدامین ریاحی خویی صص ۱۲-۶۰
Δ
Thursday, 14 November , 2024