گروه فرهنگ و هنر/مریم رحیمی: در فصل زیبای پاییز شاهد سمفونی بینظیر رنگها هستیم و به میزبانی پژوهشگر ارجمند موسیقی و ادبیات، استاد «آندره گالستیان»، نشستهایم و قصد داریم تا با ایشان در زمینهی موسیقی در تبریز، گفتوگوی مفصلی داشته باشیم، از اولینها بپرسیم و به موسیقی کلاسیک و ارکستر سمفونی بپردازیم؛ بهویژه مشتاق شنیدن مطالبی هستیم که تا کنون کمتر گفته شده است یا کمتر در مورد آنها، تحقیق و پژوهش صورت گرفته است.
اجازه بفرمایید که ابتدا به معرفی استاد گالستیان بپردازم، در فرهنگ جامع موسیقی ایرانی، جلد دوم، صفحه ۱۱۵۳، ذیل حرف «گ» در مورد ایشان آمده است: «گالستیان، آندره؛ در تهران به دنیا آمد. نامبرده فارغالتحصیل رشته میکروبیولوژی است و در زمینه کامپیوتر و مدیریت نیز تخصص و مدارک گوناگون بینالمللی دارد. موسیقی را از کودکی آغاز کرده و ساز تخصصی او پیانو است. وی از محضر استادان متعددی، بهرههای لازم را در زمینه نوازندگی پیانو برده است. در کنار نوازندگی، به خوانندگی نیز علاقه دارد و در گروههای کُر گوناگون در صدای تِنور، خوانندگی کرده است. علاوه بر موارد فوق، وی پژوهشهای گستردهای درباره موسیقی جهان و موسیقی ایران در ژانرهای مختلف انجام داده و چندین مقاله و همچنین سخنرانیهای متعدد در این زمینه داشته است. وی به شعر ایران و جهان نیز علاقه دارد و به عنوان ایرانشناس و پژوهشگر ادبی در میزگردهای تخصصی گوناگونی شرکت داشته است که از آن جمله میتوان به میزگردهای روز پاسداشت زبان فارسی و بزرگداشت حکیم ابوالقاسم فردوسی اشاره داشت. او همچنین برخی اشعار شاعران معاصر ایران را به زبانهای انگلیسی، فرانسه و ارمنی، ترجمه کرده است».
خوش آمدید استاد؛ بخشی از بیوگرافی شما که در فرهنگ جامع موسیقی ایرانی آمده است را به صورت کوتاه قرائت کردم، برای فتح باب اگر صحبتی دارید، بفرمایید.
عرض سلام و ادب و احترام دارم خدمت شما و همکاران محترم شما در مرکز وزین مطالعات آذرپژوه که به صورت تخصصی، مرکز مطالعات آذربایجان، آذربایجانپژوهی و آذربایجانشناسی است و همچنین خدمت کلیه مخاطبان گرانمایه شما در داخل و خارج کشور، بهویژه هموطنان ایرانی عزیز و گرانقدر. خوشحالم که در خدمت شما بزرگواران هستم و امیدوارم که بتوانیم گفتوگوی خوب و مفیدی را با هم داشته باشیم.
سپاسگزارم، بدون شک و بیگمان بر این باور هستم که گفتوگوی مفید و ماندگاری خواهد بود. در مورد سابقه موسیقی در تبریز بفرمایید.
تبریز دارای سابقه فرهنگ و هنر دیرینه و کهن است و این سابقه بسیار طولانی، در دوران مختلف، به صورت کاملا روشنی، مشاهده میشود. اصولا تبریز یکی از شهرهای تاریخی ایران است که قرار گرفتن بر مسیر جاده ابریشم، علاوه بر رونق بازرگانی، باعث رونق فرهنگ و هنر در این شهر شده است و همواره یکی از قطبهای فرهنگ و هنر کشور عزیزمان بوده است و طبیعتا، در زمینه موسیقی نیز تبریز، سابقهای کهن و درخشان دارد.
از اولینها بگویید استاد، خاطرم هست در گفتوگوها و مصاحبههایتان در صدا و سیما، هم در برنامههای تولیدی و هم در پخش زنده، بارها از تبریز یاد کردهاید و همینطور در مقالات شما در ایرنا و سایر خبرگزاریها و همچنین مجلات و روزنامهها، نام تبریز، مکرر آمده است و تاکید داشتهاید که در زمینه ورود موسیقی کلاسیک به کشور و رشد و گسترش آن، تبریز نقش بسیار موثری داشته است.
بله، تبریز و هموطنان اهل تبریز، نقش بسیار موثری در رشد و شکوفایی موسیقی، بهویژه موسیقی کلاسیک در کشور عزیزمان داشتهاند. «لِوُن گریگوریان» در ردیف اولینهای ایران در زمینه موسیقی است. وی برای بار اول در کشور، ارکستر سمفونی تشکیل داد و آثار مشهور متعددی را در تبریز به روی صحنه برد، از جمله اپرای مشهور «آنوش» که تصنیف آهنگساز شهیر ارمنی «آرمن تیگرانیان» است و لیبرتوی آن، بر اساس اثری به همین نام از شاعر و نویسنده معروف ارمنی «هوهانس تومانیان» میباشد. لِوُن گریگوریان مقدمات موسیقی را در تبریز آموخت و تا سطحی متوسط، ادامه داد و سپس برای ادامه تحصیل به شهر تفلیس رفت و نزد «واسیلوف» ویولونیست مشهور روس، تعلیم دید و بعد از آن، تحصیلات خود را در شهر بروکسل ادامه داد و پس از پایان تحصیلات، مجددا به تفلیس برگشت و مدتی را نیز در آنجا به کسب تجربه بیشتر در زمینه موسیقی سپری نمود و سرانجام به شهر زادگاهش، بازگشت. لِوُن گریگوریان که متولد ۱۲۶۵ در تبریز بود، ارکسترها و گروههای کُر متعددی را در شهرهای تبریز و رشت تشکیل داد و سالهای متمادی در این دو شهر به تدریس موسیقی پرداخت و سرانجام در سال ۱۳۳۶ در تهران درگذشت.
به این ترتیب، افتخار تشکیل اولین ارکستر سمفونی در کشور، متعلق به شهر تبریز است.
بله، تشکیل اولین ارکستر سمفونی در ایران و همچنین به روی صحنه بردن اپرا در کشور برای نخستین بار، در تبریز بوده است.
تشکیل اولین ارکستر سمفونی و اولین اجرای اپرا در کشور که فرمودید هر دو در تبریز صورت گرفته، در چه زمانی بوده است؟
در زمان قاجار، در زمان تبریزِ ولیعهدنشین.
کمی در مورد ارکستر سمفونی و اهمیت آن توضیح میدهید؟
البته. ارکستر سمفونی به عنوان بزرگترین نوع ارکستر، شناخته میشود و در آن از گروههای سازی گوناگون استفاده میشود و تقریبا میتوان گفت که بیشتر سازهای موسیقی کلاسیک در آن حضور دارند. منظورم از «گروههای سازی» گوناگون؛ سازهای زهی، سازهای بادی و سازهای کوبهای هستند. سازهایی که به سازهای کلاویهدار یا سازهای دارای صفحهکلید مشهور هستند نیز، در ارکستر سمفونی، ممکن است مورد استفاده قرار گیرند.
مثالهایی از انواع سازهای مورد استفاده در ارکستر سمفونی میفرمایید؟
سازهای زهی مانند: ویولن، ویولا، ویولنسل، کنترباس و چنگِ کنسرتیِ پدالدار؛ سازهای بادی مانند: انواع ترومپت، انواع ترومبون، انواع اُبوا، انواع فلوت و انواع کلارینت؛ سازهای کوبهای مانند: تیمپانی، انواع درام، زیلوفون، ویبرافون و ماریمبا؛ سازهای صفحهکلیددار نیز مانند: پیانو و ارگ بادی.
ورود این همه ساز در زمان قاجار و با توجه به امکانات آن موقع، حتما کار سختی بوده و سختتر از آن آموزش نوازندگان این سازها است.
سازهای بیشتری هم هست، در ارکسترهای سمفونی از سازهایی مانند سلستا، فاگوت یا باسون، یوفونیوم، فلوگل هورن، فرنچ هورن و سازهای دیگر نیز استفاده میشود ولی طبیعی است که به احتمال زیاد، در آن زمان، همه این سازها به کشور وارد نشده و تعدادی از آنها مورد استفاده قرار گرفته است. البته این را هم در نظر بگیرید که از سازهایی مثل ویولن، ویولا، ویولنسل و کنترباس، به تعداد قابل توجهی در یک ارکستر سمفونی استفاده میشود و نه صرفا یک عدد از هر کدام؛ مثلا ممکن است از حدود ۳۰ ویولن در ارکستر استفاده شود (ویولن اول و ویولن دوم) که به همراه مثلا ۱۴ ویولا و به عنوان مثال ۱۲ ویولنسل، در ارکستر حضور یابند که ممکن است مثلا ۸ کنترباس نیز آنها را در کنار سایر سازها، همراهی کنند.
چقدر بزرگ و پیچیده. ارکستر سمفونی معمولا از چند نوازنده تشکیل میشود؟ به این ترتیبی که فرمودید، تعداد قابل توجهی خواهند بود که رهبری آنها هم حتما دشوار است، درست عرض میکنم؟
بله، همینطور است. تعداد نوازندگان در یک ارکستر سمفونی، به نوع اجرا و همچنین امکانات موجود از جمله سالن یا تالار محل اجرا، بستگی دارد و البته طبیعتا به وجود نوازنده به تعداد کافی نیز وابسته است؛ ارکستر سمفونی معمولا بیش از ۸۰ نفر و اکثرا بیشتر از ۱۰۰ نفر نوازنده دارد و برای اجرای اپرا که طبیعتا نیاز به خوانندگان و گروه کُر نیز وجود دارد.
در مورد رهبری، باید عرض کنم که هم رهبری ارکستر و هم رهبری گروه کُر، تخصص خاص خود را میطلبد. به عبارت دیگر، رهبر ارکستر و رهبر گروه کُر، حتما باید موسیقیدان باشد و علاوه بر آن، آموزشهای لازم برای رهبری ارکستر و گروه کُر را نیز گذرانده و تجارب لازم را کسب کرده باشد.
پس با این وصف، در آن زمان در تبریز، کار بسیار بزرگی صورت گرفته است.
بله، همینطور است. البته باید توجه داشت که به احتمال قوی، همانطور که بیان شد، تعداد سازهای مورد استفاده، به دلایلی که عنوان شد، کمتر از تعداد سازهای مورد استفاده در ارکسترهای سمفونی بزرگ امروزی بوده است؛ به عبارت دیگر، احتمالا تعداد موسیقیدانان و نوازندگان ارکستر در آن زمان، کمتر بوده است، ولی با این وجود، قطعا کار بسیار بزرگی صورت گرفته است.
عکسی از آن دوران، موجود هست؟
عکس از ارکستر آن زمان؟ من طی سالهای گذشته، بسیار جستجو کردم، ولی نتوانستم عکسی بیابم. عکس از خود لِوُن گریگوریان هست ولی عکسی از ارکستر وی، تا کنون، پیدا نکردهام. اگر عزیزان، بزرگواران، هموطنان اهل تبریز، عکسی از این ارکستر دارند، سپاسگزار خواهم بود اگر یک کپی از آن را در اختیار ما نیز قرار دهند؛ منظورم از «ما» بنده و مرکز وزین مطالعات آذربایجان (آذرپژوه) است. قطعا چنین عکسی در صورت موجود بودن، به لحاظ تاریخی، ارزش فراوانی خواهد داشت، عکسی از دل تاریخ، از دوران قاجار، از تبریزی که ولیعهدنشین بوده است.
امیدوارم که عکسی از آن دوران پیدا شود. شاید این مصاحبه، فتح بابی باشد برای شناخت هر چه بیشتر و بهتر بزرگان موسیقی تبریز و خدماتشان به موسیقی ایران. از دیگر بزرگان موسیقیدان تبریز بگویید که نقش برجستهای در موسیقی کشور داشتهاند.
«روبِن گریگوریان» نیز از بزرگان موسیقی کشور و پسر خلف پدر خود، لِوُن گریگوریان است. ابوالحسن فراهانی از شاعران بزرگ دوران صفوی سروده است «پسر کو ندارد نشان از پدر ؛ تو بیگانه خوانش مخوانش پسر» و روبِن گریگوریان که دوستانش او را «روبیک» صدا میکردند، مصداق بارز این بیت و رهرو راستین پدر بود. وی در سال ۱۲۹۴ زمانی که پدرش برای بار دوم، چند سالی در تفلیس سکنی گزیده بود، به دنیا آمد و در سال ۱۲۹۶ به همراه پدر به تبریز رفت. وی فارغالتحصیل هنرستان عالی موسیقی در تهران بود که بعدها، خود، مدیر همین هنرستان عالی شد. وی رهبر ارکستر سمفونی تهران، کفیل اداره موسیقی کشور و همچنین نوازنده و کنسرت مایستر ارکستر سمفونی شهر بوستون در ایالات متحده بوده است. وی در سال ۱۳۷۰ در بوستون درگذشت. روبِن گریگوریان، فردی است که بسیاری از ترانههای محلی ایران را از اقصی نقاط کشور، جمعآوری کرده و برای چهار صدا به منظور اجرای گروه کُر، تنظیم نموده است و پدر بنده، «هرایر گالستیان»، که از دوستان صمیمی وی بود، افتخار داشته است که در جمعآوری این ترانهها، با وی همکاری نماید. روبِن گریگوریان در سبک موسیقی از آهنگساز شهیر ارمنی «آرام خاچاطوریان» تاثیر پذیرفته اما سبک خاص خود را برای آهنگسازی و تنظیم داشته است. وی مقالات و کتابهای متعددی را نیز در زمینه موسیقی به رشته تحریر درآورده است. البته پدر وی، یعنی لِوُن گریگوریان نیز که در مورد وی صحبت کردیم، برخی ترانههای محلی ایران را جمعآوری کرده، نتنویسی انجام داده و برای اجرای گروه کُر، تنظیم نموده است اما کار اصلی و جامع در این زمینه را فرزندش، لِوُن گریگوریان انجام داده و برای این منظور، سالهای متمادی، وقت صرف کرده و در نهایت، کار بسیار ارزشمند و ماندگاری را از خود به یادگار گذاشته است.
به این ترتیب و بر اساس توضیحات شما، روبِن گریگوریان که اصالتا اهل تبریز بودند، نه تنها در زمینه موسیقی کلاسیک، بلکه در زمینه موسیقی محلی اقوام مختلف ایرانی و موسیقی فولکلور، خدمات فراوان و شایستهای را به انجام رساندهاند.
بله، همینطور است. وی در همین زمینه کتابی دوجلدی به نام «ترانههای روستایی ایران» در سال ۱۳۲۷ منتشر نموده که کتابی بسیار ارزشمند و شامل ترانههای محلی مشهوری مانند «آی سَر کُتَل»، «هی یار، هی یار»، «مَسُّم، مَسُّم»، «دَرِنِه جان»، «عزیز جون»، «واران وارانه»، «لای لای» و «تو بیو» است. برخی از ترانههای مشهور این کتاب مانند «دختر بویراحمدی» در زمان نگارش آن، تقریبا در حال فراموشی بودند که با نگارش این کتاب، این ترانهها نیز جاودان شدند و خطر نابودی و فراموش شدن آنها از بین رفت.
روبن گریگوریان احتمالا به لهجههای محلی اقوام ایرانی آشنایی داشتند؟
روبن گریگوریان به فارسی، ارمنی، آذری، فرانسه و انگلیسی کاملا مسلط بوده و تا حدودی نیز گرجی میدانسته و با لهجهها و گویشهای اقوام مختلف ایرانی، آشنایی نسبی داشته است.
پدر شما هم اهل تبریز بودند؟ کار ایشان هم موسیقی بوده است؟
خیر، پدر من اهل تهران بود، ولی با روبن گریگوریان، دوستان صمیمی بودند. با این که پدر و پدربزرگ من اهل تهران بودند، اما دوستان بسیاری از هموطنان اهل تبریز داشتند. بسیاری از دوستان بنده نیز اهل تبریز هستند. البته این نکته را هم عرض کنم که پدرم، خدمت نظام وظیفه خود را در تبریز به انجام رسانده و به آذری نیز همانند فارسی و ارمنی و انگلیسی، کاملا مسلط بود و با این که به موسیقی، تعلق خاطر فراوانی داشت، ولی کار اصلی وی در زمینه صنعت هواپیمایی بود. وی از مهندسین پیشکسوت شرکت هواپیمایی ملی ایران (هما) محسوب میشد و مهندس ناظر تعمیرات هواپیما بود و از هما (ایرانایر) نیز بازنشسته شد.
خوشحالم که دوستان بسیاری از همشهریان ما دارید، ما نیز از دوستی با شما خوشحالیم، از دیگر بزرگان تبریز در زمینه موسیقی بفرمایید.
«هامبارتسوم گریگوریان» نیز سالها به تدریس موسیقی اشتغال داشته است. در منابع مختلف آمده است که وی بیش از ۲۰۰ قطعه موسیقی نوشته یا تنظیم نموده و اکثر آنها را نیز اجرا کرده و علاوه بر بحث موسیقی، در زمینه مطبوعات نیز فعال بوده است و از موسسین روزنامه ارمنیزبان «آلیک» به شمار میرود. روزنامه آلیک، به لحاظ قدمت، دومین روزنامه قدیمی در حال انتشار کشور است که در سال ۱۳۱۰ در تهران، تاسیس شده است.
به نظر میآید که هموطنان ارمنی، در موسیقی کلاسیک و تشکیل ارکسترهای گوناگون، نقش بسزایی در کشور داشتهاند.
همینطور است. اولین ارکستر نظام در زمان قاجار توسط سرتیپ «سوقومون سیمونیان»، معروف به «سلیمان خان»، تاسیس شده است. اهمیت این موضوع از آن جهت است که منابع معتبر، عمدتا از چهار ارکستر مهم در زمان قاجار یاد میکنند که حکومت وقت، به نوعی، در تاسیس یا تامین هزینههای آنها نقش داشته است. این چهار ارکستر عبارتند از ارکستر نظام، ارکستر دارالفنون، ارکستر سلطنتی و ارکستر هنرستان عالی موسیقی. همانگونه که ملاحظه میشود، یکی از چهار ارکستر مهم دولتی کشور در زمان قاجار توسط «سلیمان خان» تاسیس شده است. لازم به ذکر است که «هنرستان عالی موسیقی» در زمان قاجار و به نام «مدرسه موزیک» تاسیس شده و بعدها نام آن به «مدرسه موسیقی دولتی»، سپس «هنرستان موسیقی» و در نهایت «هنرستان عالی موسیقی»، تغییر پیدا کرده است. «مِگِردوم کاراپتیان» نیز از اولین رهبران ارکستر در کشور بوده و اولین ارکستر سازهای زهی در ایران را در شهر اصفهان، تاسیس نموده است.
این دو بزرگوار اهل کجا بودند؟
مِگِردوم کاراپتیان اهل اصفهان بوده است ولی در مورد سوقومون سیمونیان، در منابع تاریخی، ذکر نشده که اهل کجا بوده و صرفا ذکر شده که متولد سال ۱۲۳۷ بوده است.
فرهنگ، هنر و تاریخ ایران چقدر در موفقیت این بزرگواران نقش داشته است؟
طبیعتا فرهنگ و هنر کهن کشور عزیزمان ایران و تاریخ پرافتخار آن، نقش بسیار موثری در موفقیتهای این بزرگان داشته است. به عنوان مثال، همانطور که عرض کردم، یکی از بزرگترین کارهای روبِن گریگوریان که حتی کنسرت مایستر ارکستر سمفونی شهر بوستون در ایالات متحده بوده است، جمعآوری بسیاری از ترانههای محلی ایران از اقصی نقاط کشور و تنظیم نمودن آنها برای چهار صدا به منظور اجرای گروه کُر بوده است. همانطور که میدانید، بوستون از قدیمیترین شهرهای ایالات متحده است که تعدادی از مشهورترین دانشگاههای جهان و برخی مراکز تحقیقات پزشکی بسیار معتبر و همچنین برخی بیمارستانهای دارای شهرت جهانی در آن قرار دارند و اولین خط مترو و همچنین اولین مدرسه عمومی در ایالات متحده آمریکا نیز در این شهر، احداث شده است. روبِن گریگوریان، کنسرت مایستر ارکستر سمفونی چنین شهر مهمی بوده است اما با این وجود، جمعآوری ترانههای محلی ایرانی و تنظیم آنها برای اجرا توسط گروه کُر، همواره بزرگترین موفقیت زندگی پربار وی ذکر میشود و منابع تاریخی گوناگون، در این زمینه، متفقالقول هستند.
اهمیت بسیار زیاد هنر و موسیقی در ایران و نزد ایرانیان، صرفا مربوط به دوران معاصر نیست و ریشه در تاریخ کشور دارد. من در مقالات، میزگردها و سخنرانیهای گوناگون، بارها نوشته و عرض کردهام که موسیقی، جایگاه ویژهای در شاهنامه دارد؛ یعنی بیش از هزار سال پیش نیز، موسیقی و هنر در فرهنگ ایرانی، جایگاه والایی داشته است. فردوسی، جایگاه رفیعی را در شاهنامه برای موسیقی در نظر گرفته و نام سازهای بسیاری را آورده است و حتی از حضور دو هزار نفری نوازندگان و خوانندگان در یک جمع، گفته است؛ یعنی به نوعی، مفهوم ارکستر و ارکستراسیون را در ذهن داشته است. میتوان گفت، همانگونه که هویت ایرانی با فردوسی و شاهنامه، عجین است؛ شاهنامه نیز همواره با فرهنگ موسیقی ایران و ایرانی، عجین بوده است.
در دوران معاصر نیز، بسیاری از شاعران، برای موسیقی و موسیقیدانان، اهمیت فراوانی قائل شدهاند تا جایی که شهریار میفرماید: به پای ساز تو از ذوق عرش کردم سیر؛ که روز وصل تو کم نیست از شب معراج.
این مبحث، بحث مطول میطلبد که امیدوارم فرصتی برای آن فراهم آید.
من هم امیدوارم که فرصت مناسبی برای گفتوگو در مورد جایگاه موسیقی در شعر فارسی و فرهنگ ایرانی فراهم شود و بتوانیم مجددا در خدمتتان باشیم. در پایان این گفتوگوی خوب و مفید، اگر لازم است از دیگر بزرگان عرصه موسیقی کشور که اهل تبریز بودند، نام ببرید، خواهش میکنم بفرمایید.
«ایوان گالامیان» که به عنوان یکی از تاثیرگذارترین مدرسین ویولن در قرن بیستم شناخته شده و شهرتی جهانی داشته و حتی در ایالات متحده، به عنوان یکی از برترین مدرسین ویولن، بسیار مشهور بوده نیز متولد تبریز در سال ۱۲۸۱ است. تعدادی از بزرگترین ویولنیستهای جهان، نزد ایوان گالامیان تعلیم دیدهاند. وی در سال ۱۳۶۰ در منهتنِ نیویورک، چشم از جهان فروبست.
«زاون یدیگاریانس» نیز که در سال ۱۲۹۳ در تبریز به دنیا آمده، از موسیقیدانان سرشناس کشور و از نوازندگان چیره دست ویولن بوده که با ارکسترهای متعددی همکاری داشته است و از بنیانگذاران هنرستان موسیقی تبریز محسوب میشود. وی که دهههای متوالی، عمر خود را صرف آموزش موسیقی نموده، سرانجام در سال ۱۳۸۷ در شهر زادگاهش، تبریز، چشم از جهان فروبسته است. نام خانوادگی وی در منابع مختلف به صورت «یادگاریان» و «یدگاریان» نیز آمده است.
از حضور شما در این گفتوگو، صمیمانه سپاسگزارم. در پایان گفتوگو، بفرمایید چند سال صرف پژوهش در مورد موسیقی نمودهاید؟ و اگر مشکلی نیست، بفرمایید خودتان چند سال دارید.
حدود ۳۰ سال صرف پژوهش در زمینه موسیقی کردهام و خودم ۴۸ سال دارم.
در انتها اگر مطلب خاصی هست، خواهش میکنم بفرمایید.
لازم میدانم از دعوت شما سپاسگزاری کنم و برای شما و دوستان مرکز مطالعات آذربایجان (آذرپژوه) آرزوی موفقیتهای بیشتر نمایم. برای کلیه هموطنان نیز آرزوی موفقیت و بهروزی و برای ایران عزیز، آرزوی پیشرفت روزافزون، سرافرازی پیوسته و سربلندی همیشگی دارم.
گفتوگوی من «مریم رحیمی» با استاد «آندره گالستیان» موسیقیدان و پژوهشگر موسیقی و ادبیات را ملاحظه فرمودید که به تاریخ پرافتخار تبریز و اهالی آن در زمینه موسیقی پرداختند. امیدوارم بتوانیم در آینده نزدیک، مجددا در خدمت ایشان باشیم و به جایگاه موسیقی در شعر و ادب فارسی بپردازیم. از توجهی که به این گفتوگو داشتید، سپاسگزارم.
دکتر سید رضا حسینی
تاریخ : 15 - مهر - 1403
سلام علیکم مطلب سنگین و پرمحتوای بسیار مفیدی بود که به صورت کاملا رسا و با شیوایی کامل بیان شده بود. احسنت و دست مریزاد. با آرزوی موفقیتهای بیشتر برای شما دکتر سید رضا حسینی
پاسخ
محمدرضا زرگر
تاریخ : 16 - مهر - 1403
بسیار عالی و بسیار خوب درود بر شما فوقالعاده بود پرمغز و پر از مطالب عالی پژوهشی از دل تاریخ زنده باد تشکر زنده باد تبریز زنده باد ایران
محسن حیدری
درود مطلب را خواندم و پسندیدم. یاشاسین تبریز یاشاسین آذربایجان یاشاسین ایران
پدرام انتظاری - گیتاریست
درود بر شما و بسیار درود مقاله خیلی ارزشمندیست. من که خودم اهل موسیقی هستم، واقعا اینها را نمیدانستم. خیلی لذت بردم و استفاده کردم. یعنی واقعا دست مریزاد.
منصوره اسدی
تاریخ : 17 - مهر - 1403
به به چقدر زیبا 😊 تاریخ چقدر شیرینه 👍 دستتون درد نکنه 👌 خیلی زیبا بود 🌹
محمود جعفرزاده
عرض سلام و ادب و احترام بیکران خدمت شما، از مخاطبین همیشگی شما هستم و مطالبی که منتشر میکنید را همیشه میخوانم. خواستم عرض تشکری داشته باشم بابت انتشار اخبار د مقالات پربار و پرمحتوا.
سولماز حسنزاده
تاریخ : 18 - مهر - 1403
واقعا تحت تاثیر قرار گرفتم خیلی خوب بود برای بجهها هم نیفرستم مرسی از شما بابا هم خیلی پسندید
مجید
تاریخ : 22 - مهر - 1403
سلام دوستان خیلی مطلب خوبیه و مهمه آفرین دارن و بارکالله به همه شماهاا
آنوش گاسپاریان
مصاحبه با ارزش بسیار بالایی است که تحقیق تاریخی کاملا دقیق و درستی در آن منعکس است. جای تشکر از شما دارد که با استاد ارمنی برجسته و مشهور و البته جوان توانا و دانا و دانشمند یعنی جناب استاد آندره گالستیان محترم و گرامی که افتخار همه ما و باعث مباهات ما میباشند و انسان بسیار شریف و بزرگی هستند، مصاحبه داشته اید. بسیار از شما سپاسگزار هستیم. من آنوش گاسپاریان هستم و اصالتا اهل تبریز. وایولینیست هستم و ساکن سنفرنسیسکو آمریکا و حدود ۲۷ سال است که با ارکسترهای مختلف همکاری میکنم و حتی در کنسرت بسیار بزرگی که چند سال قبل برای اجرا از به هم پیوستن ارکسترهای شمال کلیفرنیا تشکیل شد (اجرا در محدوده اطراف پل عظیم گلدنگیت) حضور داشتم. وبسایت شما را دوستی لینکش را برایم فرستاده بود، یعنی لینک همین این پیج را فرستاد و آنقدر برایم جالب بود که الان با زحمت زیاد توانستم کیبورد فارسی روی سلفونم اینستال کردم و میتوانم فارسی بنویسم. احتمالا ده سال بیشتر است که حتی روی کاغذ هم فارسی ننوشته ام و خیلی به زحمت این را نوشتم چون جای حروف را اصلا آشنا نیستم. استاد گالستیان به عنوان یکی از برترین محققین موسیقی جهان هستند در بین ارمنیان ایرانیان که در آمریکا هم معروف میباشند و البته هم که در زمینه اقتصاددانی هم خیلی مشهورند. خیلی دلتنگ تبریز و ایران هستیم موفق باشید در زمینه فرهنگ و هنر باز هم تشکر از شما
ب م
تاریخ : 24 - مهر - 1403
آذرپژوه دوستت داریم
HAT
ما بیشتر!
مصطفی کریمی نوازنده و مدرس سنتور
درود
ظرف چند سال گذشته به خاطر ندارم که چنین مطلب غنی از اطلاعات را خوانده باشم. احسنت و کار بسیار نیک و پرثمری است. راه همین است، موفق باشید.
بدرود
خیلی ممنون از نظر لطفتون
فرزاد حیدری
تاریخ : 1 - آبان - 1403
سلام و درود بی پایان و بیکران بر شما احسنت و دست مریزاد فوق العاده عالی بود منتظر مطالب عالی بعدی هم هستیم زنده باشید
گلناز
تاریخ : 2 - آبان - 1403
منم با همه نظرات موافقم که خیلی آموزنده بود وخیلی هم زیبا بیان شده بود و مطالب مباحث خیلی خوبی بود از دل تاریخ خیلی غنی تبریز و مرسی از شما و چوخ ممنون تبریز زیبا همیشه باعث افتخار بوده و زنده باد همه تبریزی ها همه آذری ها و همه ارمنی ها و همه بقیه ایرانی های تبریزی
دکتر فهیمه شیرمحمدی
تاریخ : 20 - آبان - 1403
سلام، من پزشک هستم و ساکن آلمان و فقط کمی موسیقی و نوازندگی میدانم (گیتار کلاسیک) و شغلم موسیقی نیست، جراح هستم اما با این وجود از خواندن این نوشته عالی واقعا لذت بردم و افتخار کردم. مادر من اهل تبریز هستند و پدربزرگ مادریم در زمان خودشان از بزرگان تبریز بودهاند. پدرم اهل تهران هستند و در سالهای دور و در زمان جوانی به هنگام مسافرت خانوادگی به تبریز با مادرم آشنا شدهاند. سپاس از شما
Δ
Thursday, 21 November , 2024