گروه سیاسی/ جلال محمدی:۱- جنگ ۲۰۲۰ (۱۳۹۹) و یورش باکو، حرکت مشترک غرب، روسیه، ترکیه و رژیم صهیونیستی حول منافع مشترک در قفقاز جنوبی بود. بدون این هماهنگی، باکو از زمان امضای آتشبس میان حیدر علیاف و پتروسیان (۱۹۹۴)، وارد جنگ نشد. باور سیاسی باکو، از زمان ایلچیبیگ تاکنون، تعریف جمهوری آذربایجان، ذیل «سیاست جهانی یا سیاست قدرتها»ست.
۲- در جنگ اول قراباغ، هیچ کشوری به اندازۀ ایران به باکو کمک نظامی، آموزشی، غذایی، سیاسی و بشردوستانه نکرد. باکو در حق هیچ کشوری مثل ایران ناسپاسی و قدرناشناسی نکرد. این هم تا حد زیادی ناشی از «سیاست قدرتها»ست نه ارادۀ باکو!
۳- در جنگ اول قراباغ، ایران هزینههای بسیاری را متحمل شد. یک قلم آن، سقوط هواپیمای C130 ایران (۲۶ اسفند۱۳۷۲) در عبور از فراز قراباغ با آتش ارامنه بود که ۲۲ شهید برجای گذاشت.
۴- از آغاز جنگ دوم قراباغ، سیاست ضدایرانی باکو آشکارتر شد. با مواضع ضدایرانی الهام علیاف در گفتگو با رسانهها، حضور وی در کنار پل خداآفرین، ترانهخوانی اردوغان در باکو، واکنشهای غیرمعقول مقامات باکو به حادثۀ سفارت در تهران، تداوم اظهارات مداخلهجویانه دربارۀ ایرانیان آذری و… زمینۀ طرح «کریدور زنگزور/ ناتو» با تهدید ارمنستان شکست خورده و تلاش برای تحمیل آن به ایران در گرد و غبار برخاسته از جنگ فراهم آمد.
۵- کریدور ادعایی تبعات خطرناک ژئوپلتیک، سرزمینی، امنیتی، اقتصادی، فرهنگی و… بر ایران دارد و بیشتر بر آذربایجان ایران و تبریز. مرز مشترک ایران با ارمنستان در آذربایجانشرقی است. باکو، سالهاست که مرز زمینی خود با ایران (آذربایجان ایران) را بسته و ارتباطات آذریهای دو سوی ارس را قطع کرده اس!
عدم عبور خط لوله نفتی باکو- جیهان از ایران و ترجیح گرجستان و تفلیس بر آذربایجان ایران و تبریز در استفاده از منافع خط لوله، حاکی از سیاست خاص باکو دربارۀ ایران و آذربایجان بود.
۶- باکو (شناخته شده بهعنوان دولت در ۱۹۹۱)، کریدور ادعایی را زنگزور، جنوب ارمنستان را زنگزور غربی و از اراضی تاریخی خود میداند! رسانههای باکو مینویسند؛ «کریدور زنگزور به تمام علایق ملی، تاریخی و علایق آیندۀ ما پاسخگوست!.. اگر ارمنستان راضی باشد، کریدور آسانتر تحقق مییابد وگرنه، باکو قدرت اجرای آن را دارد… کریدور گامبه گام در حال اجراست.»
در تمام نقشههای مندرج در رسانههای باکو، کریدور ادعایی، طول مرز ارمنستان با ایران را سد میکند!
۷- کریدور ادعایی، ذیل نقشۀ جهانی شبکۀ کریدورهای غرب تعریف شده و در درجۀ نخست ناظر بر منافع راهبردی، امنیتی و بلندمدت غرب است.
۸- رئیس دولت باکو گفته بود کریدور ادعایی موجب یکپارچگی جهان ترک خواهد شد! اگر ترکیب جمعیتی، مذهب، فرهنگ، سطح روابط و حتی زبان چندکشوری که وحدت بر محور تُرکیّت ناظر به آنهاست، شفاف شود، موهوم بودن جهان ترک روشن میشود. یکپارچگی جهان موهوم ترک، پوششی برای هویت غیربومی و چالشبرانگیز کریدور ادعایی است.
۹- روسیه بر سرِ اوستیا به گرجستان حمله کرد(۲۰۰۸) اما در فروپاشی قراباغ که خود یکی از عوامل اصلی شکلگیری آن بود همکاری کرد؟
۱۰- مواضع اخیر روسها دربارۀ کریدور ادعایی، «فروش حرف» برای تأمین منافع خود از باکو و آنکارا (همسویی) و ایروان (فشار) است. روسیه هرگز با کریدور ادعایی مخالفت نداشت.
۱۱- سال گذشته، یک دانشجوی دانشگاه تهران در مقالۀ «قصۀ زنگزور» نوشته بود: «تهران… خود به تنهایی باید منافع خود را پیش ببرد. اگر تهران خود با ابتکار خود کنشی نداشته باشد، دیگر بازیگران هیچکدام انگیزه یا توان دادن امتیاز به تهران را ندارد.»
۱۲- ایران اگر در تغییرات سیاسی دولتهای پیرامونی رویکرد تأثیرگذاری نداشته باشد، بایستی تبعات مداخلات بیرحمانۀ بیگانگان در برخی کشورهای پیرامونی را با ذلت تحمل کند.
۱۳- در جنگ صدام با ایران (۱۳۶۷-۱۳۵۹)، روسیۀ بزرگ (اتحاد شوروی)، با وقوع جنگ نفتکشها، مثل آمریکا برای حمایت از صدام و اسکورت کشتیهای کویت و… وارد خلیج فارس شد. ۱۸ اردیبهشت ۱۳۶۶ آیتاله خامنهای گفت: «شوروی نباید منافعش را به خطر بیندازد و در خلیج فارس حضور پیدا کند.» بعد از ظهر آن روز، ایرانیها کشتی شوروی (ایوان کورتیف) را زدند. چند روز بعد کشتی مارشال چخوف هم با انفجار مین دچار شکاف شد! و بعد به قول فتحاله محمدی از فرماندهان وقت نیروی دریایی؛ شوروی از خلیج فارس رفت و پشت سرش را هم نگاه نکرد!
۱۴- داشتن قدرت کافی نیست. هنر تفهیم قدرت به دیگران را نیز باید داشت. بسیاری از مشکلات ما در قفقاز جنوبی ناشی از عدم تفهیم قدرت خودمان به دیگران است.
Δ
Wednesday, 9 October , 2024