گروه سیاسی:ایران در طول تمام سال‌های پس از فروپاشی شوروی هیچ سیاست و استراتژی مشخصی برای قفقاز جنوبی نداشته و اولویت ایران قفقاز نبوده، بلکه جنوب غرب آسیا (خاورمیانه) بوده است، چرا که پذیرفته در این منطقه (قفقاز) با وجود روسیه، امکان این که قدرت اول منطقه باشد را ندارد اما در خاورمیانه این امکان را می‌بیند.

گروه سیاسی: از منظر برخی پژوهشگران و فعالان سیاسی در حوزه‌ی قفقاز، دومین بازنده‌ی جنگهای ۲۰۲۰ به بعد، بعد از ارمنستان، ایران است. ایران در طول تمام سال‌های پس از فروپاشی شوروی هیچ سیاست و استراتژی مشخصی برای قفقاز جنوبی نداشته و اولویت ایران قفقاز نبوده، بلکه جنوب غرب آسیا (خاورمیانه) بوده است، چرا که پذیرفته در این منطقه (قفقاز) با وجود روسیه، امکان این که قدرت اول منطقه باشد را ندارد اما در خاورمیانه این امکان را می‌بیند. مطلبی که در ادامه خواهد آمد، بخشی از سخنان مرضیه کوهی، کارشناس مسائل سیاسی و استاد علوم سیاسی دانشگاه، درباره‌ی سیاست‌های ایران در قفقاز است که با هم مرور خواهیم کرد.

ایران زمانی در جنگ اول قراباغ ورود کرد که توازن قوا نزدیک بود به هم بخورد

«در جنگ اول قره‌باغ، ایران سیاست بی‌طرفی فعال را اتخاذ کرد؛ یعنی همواره تاکید برتمامیت ارضی طرفین داشت و بر مبنای همین تاکید با ترکیه به پیگیری تصویب قطعنامه های سازمان ملل قطعنامه‌ای به سود جمهوری آذربایجان‌ صادر کرد. کار دیگری که ایران در جنگ اول انجام داد پذیرش و اسکان موقت آوارگان آذری بود. افزون بر این، به نخجوان کمک کرد؛ حیدرعلی‌اف در کتاب دوستی ایران و آذربایجان به این کمک اشاره کرده است؛ ایران آرد و سوخت به نخجوان فرستاد. حتی نیروهای داوطلب ایران هم در جنگ اول، به آذربایجان فرستاده شدند و هم چنین ایران به ارسال تسلیحات و سازماندهی و آموزش نظامیان آذری پرداخت. وقتی پیشروی نیروهای ارمنی به منطقه کلبجر رسید که سرزمین های پایین دست را در آذربایجان در خطر قرار می‌داد، سفیر وقت ایران در ارمنستان، با نصب پرچم ایران با پیشروی بیشتر نیروهای ارمنی مخالفت نمود؛ وزارت خارجه ج.اسلامی هم تلگرام اخطار به ارمنستان ارسال کرد و نیروهای نظامی ایران هم در مرز تحرک انجام دادند به ارمنستان اعلام کردند که اگر از این جلوتر بیاید با ایران طرف هستند.

توازن قوا بین آذربایجان و ارمنستان به نفع ایران بود؛ ایران زمانی در این جنگ ورود کرد که توازن قوا نزدیک بود به هم بخورد.

از سوی دیگر ایران به ارمنستان هم کمک کرد؛ در سال‌های ابتدایی پس از فروپاشی شوروی، ارمنستان علاوه بر آذربایجان با گرجستان هم مشکل داشت و راه تنفسی ارمنستان ایران بود. لوون تر پتروسیان، رئیس‌جمهور وقت ارمنستان، گفته بود اگر ایران کمک نمی‌کرد ارمنستان خفه شده بود. گِله آذربایجان و ترکیه از ایران هم سر همین است. و الا ترکیه و آذربایجان بر خلاف همه ادعاهایشان هیچ گاه نتوانستند مدرکی دال بر کمک نظامی ایران به ارمنستان ارائه کنند.

به جز این کمک‌هایی که به جمهوری آذربایجان و ارمنستان شد، از ژانویه ۱۹۹۲ تا می ۱۹۹۲ ایران شروع به میانجی‌گری بین ارمنستان و جمهوری آذربایجان کرد. در زمان حضور روسای جمهور طرفین در تهران برای جلسه با مرحوم رفسنجانی و امضای قرارداد آتش‌بس میلیشیای ارمنستان سرزمین‌هایی از آذربایجان را تصرف کردند و این کار لطمه بزرگی به آبروی ایران زد و باعث شد جمهوری آذربایجان نسبت به ایران بی‌اعتماد شود.

 از اینجا به تعبیر دکتر سجادپور موضع ایران از بی‌طرفی فعال به بی‌طرفی محافظه‌کارانه تبدیل شد. روسیه برای میانجی‌گری وارد عمل گردید و ایران از صحنه بازیگری درجه اول تنزل پیدا کرد و قبول کرد که در منطقه قفقاز قدرت دست دوم است و باید خودش را با روسیه هماهنگ کند. ما در ماجرای صادرات گاز ایران به اروپا هم شاهد کارشکنی روسیه بودیم، ولی ایران به روسیه اعتراضی نکرد؛ قرار بود لوله‌های انتقال گاز از ارمنستان به اروپا برود؛ اما روسیه به ارمنستان هشدار داد که قطر لوله‌ها باید به اندازه‌ای باشد که تنها نیاز ارمنستان را تامین کند و بعدها نیز از طریق خرید سهام، مالکیت لوله ها را در اختیار گرفت تا عملاً همه چیز دست خودش باشد و من هرچه گشتم ندیدم ایران به این کار روسیه اعتراضی کرده باشد. ایران با روسیه کنار آمده است؛ و ترجیح داده اولویت خود را بر ایفای نقش در جایی بگذارد که احتمال نفوذش بالاتر است، یعنی خاورمیانه!»

سیاست غرب در قفقاز این بود که همه چیز باید بدون ایران باشد

«بعد از فروپاشی شوروی، سیاست غرب هم در قفقاز این بود که همه چیز باید بدون ایران باشد؛ از طرفی سیاست کلی نظام ما هم مقابله با آمریکا و اسرائیل است و تا وقتی مسئله آمریکا و اسرائیل حل نشود، سایر ابعاد امنیتی در نظر گرفته نمی‌شود؛ در نتیجه ما عملا در قفقاز کنار گذاشته شده‌ایم و نقشی که معادلات را دگرگون کند، نداریم.

در همین جنگ ۲۰۲۳، ارمنستان خودش نمی‌خواست که ایران به او کمک کند؛ استدلال تصمیم گیران شان این بود که کمک نظامی ایران موضوع رابطه و اتکای ارمنستان با غرب را دچار پیچیدگی می کند و رابطه قوی ارمنستان با ایران باعث منزوی شدن ارمنستان می‌شود. دستور برنامه کلی در منطقه، منزوی کردن ایران است؛ اینکه تا می‌شود با ایران کار نکرد. همین ارتباط تجاری موجود بین ایران و ارمنستان هم با مجوز آمریکا و با توجه به شرایط سخت ارمنستان است.»

بهترین تعبیر برای سیاست ایران در جنگ دوم «بی‌تفاوتی فعال» است

«بر خلاف سیاست بی طرفی فعال در جنگ اول، ایران در جنگ دوم قره‌باغ کار خاصی انجام نداد. یک حمایت کلامی گسترده توسط نمایندگان آذری‌زبان مجلس و همچنین برخی ائمه جمعه که نمایندگان رهبری بودند، از آذربایجان شکل گرفت؛ حال آنکه چند هفته قبل از آن یک هجمه عظیم گفتمان قوم گرایانه از طرف ترکیه و آذربایجان علیه ایران تقویت شده و به حدی تحریک‌آمیز بود که کاملا آتش تنش قومی را در استان های آذری نشین مشتعل کرد.

اولین اقدام نظامی ایران سه هفته بعد از جنگ بود که ایران با گذاشتن بلوک سیمان‌هایی مانع از آن شد که به سد خداآفرین لطمه‌ای وارد شود.

به نظر من بهترین تعبیر برای سیاست ایران در این دوره از جنگ «بی‌تفاوتی فعال» است که صرفا هم به دلیل نفوذ و سلطه بسیار زیاد جریان های پان ترکی در ارکان نظام نیست. دولت روحانی و به ویژه وزارت خارجه بعد از حملات گسترده رقبا که بابت برجام به آن وزارت شده بود دیگر توان و ابتکار عمل خود را از دست داده بود. خلاصه اینکه ایران از یک بازیگر درجه یک در جنگ اول قراباغ به یک بازیگر درجه ۳ در جنگ دوم تبدیل شد. من علت این شکست را بیشتر حاصل نزاع قدرت در داخل می‌بینم تا نفوذ پانترکیسم.»

افزایش نفوذ اسراییل در جمهوری آذربایجان بعد از جنگ دوم

«پس از جنگ دوم قرا‌باغ ایران متحمل ضررهایی هم شد؛ مهمترین ضرر این بود که ما موقعیت خود را از دست دادیم. از طرفی دیگر سلفی جهادی‌های اجیر شده توسط ترکیه به نفع جمهوری آذربایجان در مرزهای ما فعال شده بودند و می‌گفتند بعد از ارمنستان هدف ایران است؛ بنابراین سلفی‌هایی که ما ادعا داشتیم برای ممانعت از نزدیکی شان به ایران در سوریه می جنگیم، با ایران همسایه شدند. از آن طرف هم بر اساس گزارش هایی ارمنستان در این جنگ از نیروهای پ.پ.ک استفاده کرد؛ ما در قبال همه این‌ها سکوت کردیم. ضرر دیگر این بود که مرز مشترک آذربایجان با ایران افزایش پیدا کرد که این اصلاً مطلوب ایران نیست. همچنین از طرف جمهوری آذربایجان مشکلات ترانزیتی برای ایران ایجاد شد. افزون بر همه این‌ها افزایش نفوذ و جای پای اسراییل در جمهوری آذربایجان است. ایران قبلا هم از حضور و نفوذ اسراییل در آذربایجان لطمه خورده است از جمله: سرقت اسناد هسته‌ای  و آسیب زدن به تأسیسات هسته‌ای که از مبدأ جمهوری آذربایجان انجام شده بود. بعد از جنگ های اخیر این حضور و نفوذ پررنگ تر شده در حدی که آذربایجان از شرکت های اسراییلی برای پیمان کاری در پروژه های مناطق آزاد شده دعوت کرده است.»

در یک جمع‌بندی باید گفت رویکرد ما در جنگ‌های اول و دوم قره‌باغ خیلی متفاوت بود و در جنگ اخیر ما خیلی ضعیف بودیم؛ جایگاه ایران به عنوان قدرت منطقه‌ای کاهش پیدا کرده است؛ ما امیدواریم با مشخص شدن اهمیت این منطقه، توجهی که مستحق این منطقه است توسط سیاستگذاران کشور به آن معطوف شود.»

  • نویسنده : گروه سیاسی آذرپژوه
  • منبع خبر : آذرپژوه