گروه فرهنگ و ادب: در سال ۱۹۹۱ میلادی از سوی آکادمی علوم جمهوری آذربایجان ، اثر ارزشمندی به چاپ رسید که برای پژوهشگران تاریخ و باستانشناسی و تاریخ هنر از اهمیت ویژهای برخوردار است. پژوهشگر ارجمند خانم «مشهدی خانم» چنان که در مقدمه اثر آورده شده مدت ۴۰ سال برای بررسی و گردآوری و معرفی آثار مورد بحث ، تلاشی پیگیر داشتهاند. ایشان در این کتاب ، در مجموع ۴۴۱ کتیبه موجود در بناهای تاریخی، موزههای مختلف و سنگگورهای گورستانهای سرزمین اران و برخی جمهوریهای همجوار را با انجام بررسیهای میدانی و کند و کاو در آرشیوها و جزوههای انتشار یافته گرد ساختهاند. مجموعهای که میتواند در زمینه های گوناگون پژوهشگران را یاری دهد.گردآورنده در مقدمه این کتاب ضمن اشاره به تلاشهای ۴۰ ساله خود ، نام تعدادی از پیشگامان در این کار را آورده است. ایشان نخست از پژوهشگر معتبری چون آکادمیسین «کراچکوفسکی» یاد میکند که بر اهمیت بررسی کتیبههای دوران اسلامی و ضرورت انتشار آنها تاکید داشته است. سپس به مجموعههای جمعآوری شده توسط آکادمیسین دورن و کوماروف که در انجمن جغرافیایی اتحاد جماهیر شوروی سابق وجود دارد، اشاره میکند که مورد استفاده قرار داده است. او درباره نقش مهم شرقشناس معروف خانیکف سخن گفته و مینویسد که خانیکف در سال ۱۸۴۸ سفر به قفقاز را در این زمینه آغاز و فهرستی از کتیبههای قدیمی را تهیه کرد. او مینویسد که خانیکف را در این سفر ، نقاشی بهنام کنتز و افسری بهنام ریکسوفسکی همراهی میکردند. خانیکف در جریان بررسیهای خود از همکاری ملاعبدالرحیم، روحانی مسلمان باکو، در خواندن کتیبه های باکو و «بیبی هیبت» بهرهمند بوده است. خانیکف در یادداشت های خود از احاطه میرزافاضل خان شاعر دستگاه عباسمیرزا به زبان عربی ابراز شگفتی کرده است. نویسنده کتاب ، آلبوم تصویر کتیبههای خانیکف را مورد استفاده قرار داده و از آرشیو کتیبههای سنپطرزبورگ نیز بهره جسته است.همچنین گردآورنده کتاب به نقش پژوهشگرانی چون: فرن – کونیک – دورن – بروسه – بارتلمه -ساولیف – گریگوربف – برزین – پتروف و دیگران در کار بررسی کتیبههای دوران اسلامی منطقه اشاره دارد. او اشاره دارد که خدمات دورن در مورد بررسی و خواندن کتیبههای سرزمین اران ، بویژه باکو از اهمیت زیادی برخوردار بوده است؛ ولی در نهایت تاسف همه آنچه که او گردآورده بود، حتی دستنوشتههای او، بهنگام آتشسوزی در موزه آسیایی سنپطرزبورگ در سال ۱۸۶۴ میلادی از بین میرود.نویسنده سختکوش کتاب یادآور شده است که کار بررسی کتیبههای دوران اسلامی را از سال ۱۹۴۹ میلادی آغاز کرده است. نیمی از این کار حاصل پژوهشهای او از سال ۱۹۵۵ تا ۱۹۸۱ است. او یادآور میشود که کتیبههای موجود در قلمرو جمهوری آذربایجان و جمهوریهای همسایه برادر [هنوز درگیری با ارمنستان بهوجود نیامده تا برادران را به دشمن خونی یکدیگر تبدیل کند.] ارمنستان، گرجستان و داغستان را نیز مورد بررسی قرار داده است. در انجام این پژوهش، گذشته از کارهای میدانی، تحقیقات و یافتههای پژوهشگران قبلی نیز مورد توجه قرار میگیرد و در طی سفرها و بازدیدها ، کتیبههای جدید بسیاری بدست میآید که از همه آنها عکسها و طرحهایی تهیه میگردد.با توجه به عنوان «جلد اول» در پشت کتاب میتوان فهمید امیدوار بود تا جلد دیگری نیز در آینده انتشار بیابد و مجموعه دیگری از این کتیبهها در اختیار پژوهشگران قرار بگیرد، نام کتاب عبارت است از: «مجموعه کتیبههای عربی ، فارسی و ترکی در آذربایجان» و عنوام عربی کتاب بصورت زیر نوشته شده است: «دیوان الکتابات العربیة و الفارسبة و الترکیة فی آذربیجان» از قرن یازده تا آغاز قرن بیستم میلادی. حال چرا عنوان کتاب به جای فارسی به عربی نوشته شده خود مطلبی دیگر است. نکته مهم و قابل ذکر درباره عنوان کتاب این است که از مجموع ۴۴۱ کتیبهای که در کتاب معرفی شده است ، فقط و فقط «یک کتیبه کوتاه» مربوط به سال ۱۳۲۶ هجری قمری به زبان «ترکی» است و بقیه همه یا به عربی و بیشتر فارسی است.
از این رو ذکر عنوان «ترکی» در نام کتاب از نظر علمی نمیتواند توجیه درستی بهدست دهد. همچنان که در عنوان کتاب اشاره رفته است، این کتیبهها از قرن ۵ ام تا ۱۴ هجری قمری را در بر میگیرند؛ به نحوی که قدیمیترین کتیبه معرفی شده دارای تاریخ ۴۴۲ ه.ق و جدیدترین آن ۱۳۸۲ ه.ق است.
معرفی کتیبههای فارسی در سرزمین ارانکتیبههای فارسی گردآوری شده در این کتاب به دو دسته کلی تقسیم میشوند: یکم- کتیبههای تاریخی مربوط به بناهای تاریخی یا فرمانها. دوم- سنگگورها و کتیبههای مربوط به درگذشتگان. که این سنگنبشتهها در سه گونه جایگاه قرار دارند: ۱- در محل اصلی خود در بناهای تاریخی و آرامگاهها. ۲- در گورستانهای شهرها و قصبهها. ۳- در موزه ها و انستیتوهای مختلف.گروه اول ، بناهای تاریخی. این بناها عبارتاند از:۱- مجموعه معماری شکوهمند سرای شیروانشاهان در باکو۲- مسجد جامع باکو از کهنترین مسجدهای شهر که به موزه فرش تبدیل شده است۳- مسجد مولانا احمد در بخش قدیمی باکو ، کوچه صابر۴- مسجد خواجه امیرشاه در بخش قدیمی باکو۵- دروازه قدیمی حصار « ذوالفقارخان » در باکو۶- کهنه مسجد در کوچه آصف زینعلی باکو۷- منار قصبه « مردکان » در نزدیکی باکو۸- مقبره پیرعلی بابا در قصبه « تورکن » در نزدیکی باکو۹- مسجد و مقبره خلیفه علی در قصبه « بوزوونا » نزدیک باکو۱۰- مسجد طوبی شاهی۱۱- مسجد نظام الدین در قصبه امیراجان۱۲- مسجد قصبه «سرا»۱۳- رباط یا کاروانسرای «ینگی» واقع در میان راه باکو و سالیان بطرف آستارا۱۴- آرامگاه یوسف فرزند شیخی در شهر خالدان واقع در میان باکو و گنجه۱۵- مقبره پیرشاهی در قصبه پیرشاهی۱۶- رباط خواجه بخشی در قصبه «نردران» یا نارداران۱۷- مسجد بیلگه در قصبه بیلگه۱۸- مسجد و حمام دیگاه واقع در قریه دیگاه۱۹- مسجد و زاویهِ واقع در قصبه کُردهخانه۲۰- مسجد ییلر۲۱- حمام در قصبه رامانا۲۲- خانقاه پیرحسین۲۳- مقبره شیخ ابوبکر واقع در میان داغستان و جمهوری آذربایجانگروه دوم ، گورستانها و سنگقبرهای آنها:۱- سنگقبرهای گورستان قصبه نارداران۲- سنگقبرهای گورستان نوربابا در قصبه بیلگه۳- سنگقبرهای گورستان قصبه «مشهدی آق »۴- سنگ قبرهای گورستان قصبه بوزووانا۵- سنگ قبرهای گورستان قصبه شووالان مجاور مردکانگروه سوم ، موزهها:موزهها و جایگاههایی که تعداد زیادی از کتیبههای بناهای تاریخی و سنگ مزارها بدانجا برده شده ، عبارتاند از: موزه تاریخ آذربایجان، موزه دانشگاه باکو، موزه اینجه صنعت، موزه نظامی باکو انستیتوی مردمشناسی آکادمی، موزه تاریخ معماری واقع در مجموعه شکوهمند و باارزش سرای شیروانشاهان.اما یک پرسش: اگر مردم اران و جمهوری آذربایجان، از ابتدا ترک زبان بودهاند چرا هیچ کتیبهای به زبان ترکی مربوط به پیش از ۱۸۰۰ میلادی در این سرزمینها وجود ندارد؟! چرا آنها به زبان مادری خود هیچ احترامی نگذاشته و کتیبههای خود را به پارسی یا گاها عربی مینوشتند؟! چرا سنگمزارهای خود را به پارسی مینوشتند، مگر مردمی که به دیدار این مزارها میرفتند ترکی نمیدانستند که باید سنگمزارها را به پارسی مینوشتند؟! اینها و پرسشهای بسیار دیگر، موضوعاتی هستند که باید به آنها اندیشید. یک جوان آذری یا ارانی باید بداند که زبان پدرانشان چه بوده و چگونه دگرگون گشته است. زبانی که بسیاری از تاریخدانان همچون: ابن مقفع، حمزه اصفهانی، خوارزمی، بلاذری، مسعودی، اصطخری، ابن حوقل، مقدسی، سمعانی، حمداله مستوفی، یاقوت حموی و دیگران بدان اشاره کردهاند./ دکتر پرویز ورجاوند
منابع:۱- کتاب ایران و قفقاز ، پرویز ورجاوند ، برگه ۳۲۳ به بعد. نشر قطره ۱۳۷۸خورشیدی۲- کتاب The Corpus of Epigraphic Monuments of Azerbaijan نوشته Neymat M.S چاپ باکو در ۱۹۹۱ و ۲۰۰۱ میلادی.
Δ
Thursday, 21 November , 2024