گروه سیاسی/ حمید نساج: آنچه که ما امروزه هویت ایرانی مینامیم اختصاص به قوم خاصی ندارد. نضج، دوام و استمرار هویت فرهنگی ایرانی در طول تاریخ مدیون گروههای مختلف قومی نظیر کردها، آذریها، لرها، بلوچها، ترکمنها و عربها بوده است. چرا که هر یک با افزودن لایههای هویتی- فرهنگی به دیرپایی، غنا و عظمت آن افزودهاند. کمی و کاستیها و مؤلفههای مثبت و منفی آن نیز تنها متأثر از یک قوم نبوده، بلکه در تعامل همه گروههای قومی با شدت و ضعفهای مختلف شکل گرفته است.بدین لحاظ هویت فرهنگی مردم ایران خود به نوعی جنبههای عام و فراگیر فرهنگ و هویت گروههای قومی بوده که در گذر زمان شکل یگانه، واحد و فراقومی- در حد و اندازه یک ملت کهن دیرپا- یافته است. هویت ایرانی و هویت قومی اقوام این سرزمین به صورت مجزا و منفک از همدیگر تعریف نمیشوند بلکه شناسهها و عوامل مختلف این دو را به هم پیوند داده، به صورتی که تفکیک آنها مشکل و غیرممکن شده است.هویت ایرانی بر دو پایه و اساس مهم استوار است: ۱- میراث فرهنگی ۲- میراث سیاسی. میراث فرهنگی از دو بخش تشکیل شده است: الف) آداب و رسوم ایرانی نظیر: نوروز، سیزده بدر، چهارشنبه سوری، جشن مهرگان و در دوره جدیدتر آیین مبین اسلام ب) میراث مکتوب. اگرچه برخی اقوام ایرانی مانند آذریها، کردها و عربها دارای زبان خاص خود میباشند، اما همواره زبان فارسی به عنوان زبان ملی این اقوام نیز بوده است. بسیاری از شعرا و نویسندگان آنها مانند نظامی گنجوی و شهریار به زبان فارسی اثرات ماندگاری به جای گذاشتهاند. میراث مکتوب زبان فارسی، میراث صاحبان هنر تمام اقوام این سرزمین است و فقط مخصوص فارسزبانان نبوده و نیست. میراث سیاسی ایرانی، قدمتی چند هزار ساله دارد. اقوام ایرانی مانند کردها، بلوچها و… همگی ایرانیاند و سابقه حکومت و حکمرانی در این کشور را داشته اند. مادها کرد بوده اند. هخامنشیان فارس، کریم خان زند لر بود و قاجاریه ترک بوده اند. لذا خطوط تاریخ ایران در انحصار قوم و ملت خاصی نیست.چنین بررسی های تاریخی نشان می دهد که هویت یابی کاملا متمایز قومی و به دنبال آن قوم گرایی پدیده ای نوظهور در ایران است. اقوام ایرانی حضوری دیرپا در ایران داشته و نقش آنها در تکوین و ارتقای میراث سیاسی و فرهنگی ایران انکار ناپذیر است. اختلافات زبانی تا اواسط قرن بیستم عامل سیاسی مرکزگریزی برای این گروهها نبوده است. حضور آذریها، بختیاریها و گیلانیها در انقلاب مشروطیت نمونه بارزی از این تلاش جمعی برای هدفی مشترک است که هویت سیاسی ـ فرهنگی مشروطه و مشروطهخواهی را شکل بخشید. انقلاب اسلامی و پس از آن هشت سال دفاع مقدس میراث سیاسی و فرهنگی گرانبهایی است و توسط تمام اقوام ایرانی خلق شدند و همه آنها اعم از آذری، کرد، بلوچ و عرب نقش اساسی و محوری در خلق آن داشتهاند. به همین دلیل دکتر احمدی قومیت و قوم گرایی در ایران را افسانهای بیش نمیپندارد. اما بر این باور است از اواسط قرن بیستم به بعد، تحت تأثیر عوامل متعددی (اعم از داخلی و خارجی) این موضوع در ایران شکل گرفته و جنبش های قومی اهمیت یافته اند.بنابراین در کشور ما مساله و مشکلی به نام همزیستی اقوام ایرانی مانند بسیاری از کشورهای جهان وجود ندارد. تاریخ نشان می دهد که جدایی اقوام ایرانی هیچ گاه به خودی خود یا به واسطه میل آنها نبوده است. مداخله قدرتهای خارجی و دست درازی آنها به سرزمین ما و بی کفایتی پادشاهان دلیل اصلی آن شمرده می شود. تقسیم کردستان در جنگ چالدران، جدایی بخشهایی از قفقاز، بلوچستان، هرات مبین این مساله است. در واقع مردم ایران به رغم تکثر و اختلاف مذهبی و زبانی، هزاران سال با یکدیگر در مسالمت به سر برده اند و منازعات قومی در تاریخ ایران یا ریشه در هجوم اقوام غارتگر خارجی داشته و یا نتیجه سو استفاده حاکمان در گسیل داشتن مردم به جنگ های ایلی و قومی بوده است.همبستگی ملی ایرانیان از دیرباز طبیعی بوده است و این امر مشخصه کشورهایی است که سوابق درخشان تاریخی و تمدنی دارند. به همین دلیل در میان کشورهای جهان سوم ایران در مجموع از یکپارچگی ملی بیشتری برخوردار بوده است، هر چند که هر از چند گاهی با بحران های خفته و بیدار قومی روبرو شده است. عواملی چون پیشینه مشترک تاریخ اقوام، اعتقاد به دین اسلام، نفوذ عمیق زبان فارسی، شبکه متمرکز اداری و امنیتی و ایدئولوژی حکومت باعث حفظ یکپارچگی اقوام شده است. ساختار قومی ایران واقعیتی تاریخی-فرهنگی است و نه مقطعی و سیاسی. طرح موضوع هویت قومی به هیچ وجه نباید به مفهوم قوم مداری تعبیرگردد.منبع: بخشی از مقاله «جهانی شدن و هویتِ قومی در ایران؛ با تاکید بر مولفه های زبان و آداب رسوم»
Δ
Thursday, 26 December , 2024