گروه سیاسی: جنگ چالدران را باید شاه جنگ ایرانیان با عثمانیان دانست؛ جنگی که طی آن یک دولت کاملا ایرانی (بعد از ساقط شدن دولت ساسانی به دست اعراب تا هزار سال بعد هیچ حکومت ملی در ایران تشکیل نشده بود)، در مقابل سپاه تا دندان مسلح ترکان عثمانی ایستاد. در متن زیر یک پیرمرد لر بختیاری از گذشته و اجداد خود میگوید. اما وقتی به یکی از اجداد خود که در جنگ با عثمانیها در کنار شاه اسماعیل بوده میرسد، گریه امانش را میبرد. راوی این داستان یکی از هموطنان بختیاری ماست:
«پدرم الان ۹۰ سال دارد ساکن خوزستان و منطقه بختیاری هستیم. هر بار که به دیدارش میروم، میگوید نام اجدادت را بگو!
می گوید: مردمی که ندانند ریشه شان چیست دشمن بر آنها غالب می شود، و وای به حال آن روزی که دشمن تو را تبدیل به دشمن آب و خاک خودت کند باید بروی و بمیری! حتی بچه هایم را هم مجبور میکند که نام اجدادشان رو بگویند!
می گوید وظیفه پدری ام حکم میکند که نگذارم ریشه پدرانتان را فراموش کنید، ریشه تان را فراموش کنید دشمن ریشه تان را از بیخ و بن میکند. و من هر بار با اینکه هزار بار گفتهام و از حفظ هستم، مینشینم مقابلش و می گویم:
امیر ،قباد علی ،نجات علی ،کل حاجت ،خدامراد ،رحمان ،عبداله ،امان اله خان ،تاجدین خان (هر بار که به اینجا می رسم سخنم را قطع می کند و می گوید:سه کس بودند در بختیاری نام آور؛ صولِ سِکَندَر ، دِیلی سِخَندَر ، تاج دین قنبر) قنبر ،،مهشی ،مرداس ،عالی خان ،عبداله خان شیخ الرعایا. باز هر بار که به اینجا میرسم با گریهای که گویی همین الان پدر بلافصلش کشته شده می گوید: لقب شیخ الرعایا را شاه صفوی به جدت داده به پاس دفاع از حاکمیت شیعه و دین علی به او داده (نام شیخ عبداله شیخ الرعایا را بزنید در اینترنت مطلبش موجود است) در جنگ عثمانی با جنگجویان طایفه از دل کوههای بختیاری به کمک شاه ایران می رود تا نگذارد عثمانی کشورش را تصاحب کند. جدت کشته دفاع از وطن است و از فرماندهان جنگ چالدران بوده و در آن جنگ به شهادت رسید و مقبره او در بقعه شیخ صفی الدین اردبیلی در اردبیل است (مقبره الشهدا) و… تو هم نباید جانت را برای دین و خاکت دریغ کنی و…
و مثل باران بهاری گریه میکند که نگذارید وطن بی صاحب شود! نگذارید وطن بی ریشه شود! بعد شروع میکنم به شمردن بقیه اسامی اجدادمان و سرگذشت هر کدام را می گوید. آنهایی که در جنگهای صلیبی شرکت کردند و در سوریه و فلسطین فعلی حضور داشتهاند را میگوید و با گفتن سرگذشت هر کدام تذکر میدهد که وطن و هموطنت و خاک و حدود ایرانی و دینیات ریشه تو هستند، اگر حتی آنها تو را رها کردند تو رهایشان نکن چون دشمن بر آنها غلبه میکند و با برادرانت به نبرد تو می آید و…
این سنت یک پیرمرد ساده روستائی است که در حد و توانش نمی گذارد تمدنش نابود شود! بعد تعجب میکنم از برخی مسئولین و حاکمان و تصمیم گیران!! خدا خودش رحم کند…»
Δ
Tuesday, 3 December , 2024