گروه سیاسی/ محمدرضا ربانی: یک انتخابات دیگر را در کشور پشت سر گذاشتیم؛ انتخاباتی که آن را نماد دموکراسی در دنیای امروزی میشناسند اما در کشور ما ایران و بعد از پیروزی انقلاب اسلامی که با سبک جدیدی از حکومت با نام «مردم سالاری دینی» در جهان سیاسی شناخته میشود جایگاه انتخابات و البته نوع ادارهی جامعه به نظر متفاوت از نوع دموکراسی رایج در غرب میباشد. مردم سالاری دینی و دموکراسی دو نظام سیاسی هستند که در برخی از اصول مشترک هستند، اما در برخی از اصول دیگر تفاوتهای اساسی دارند. در این گزارش تلاش شده است تا تشابهات و البته تفاوت های یک حکومت دموکراسی محور با نوع مردم سالاری دینی بررسی و در ادامه مزایا و معایب هر کدام مورد بحث قرار گیرد. در ابتدا تلاش شده است تا تعریفی جامع و کامل از هر دو نوع حکومت ارائه شود:
«دموکراسی» چیست؟
دموکراسی، نوعی نظام حکومتی است که در آن قدرت و حاکمیت در دست مردم است. به طور کلی در این نوع از حکومت چند اصل اساسی مورد توجه است: حاکمیت مردم، مشارکت سیاسی، پاسخگویی، قانونمداری و آزادیهای مدنی.
در طول تاریخ سیاسی ما با دو نوع دموکراسی روبرو بودهایم: دموکراسی مستقیم که در آن مردم به طور مستقیم در تصمیمگیریهای سیاسی مشارکت میکنند و نوع غیرمستقیم آن مردم نمایندگانی را انتخاب میکنند تا به جای آنها در تصمیمگیریهای سیاسی مشارکت کنند.
«مردم سالاری دینی» چیست؟
اما مردمسالاری دینی، نوعی نظام حکومتی است که در آن، اداره جامعه بر اساس آموزههای دینی و البته با مشارکت مردم انجام میشود. از اصول کلیدی این نوع حکومت میتوان به؛ حاکمیت خداوند، مشارکت مردم، پاسخگویی، قانونمداری و آزادیهای مشروع اشاره داشت.
تشابهات «دموکراسی» با «مردم سالاری دینی»
– حاکمیت مردم
در هر دو شیوه از ادارهی کشور، مردم به عنوان منبع اصلی قدرت و حاکمیت شناخته می شوند. این اصل در قانون اساسی هر دو نظام به رسمیت شناخته شده است. برای مثال، در اصل ۶ قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران به عنوان نماد یک حکومت بر مبنای مردم سالاری دینی آمده است: «حکومت جمهوری اسلامی ایران که بر پایه ایمان و تقوای دینی و رای مردم بنا شده است…» و در مقدمه قانون اساسی ایالات متحده آمریکا به عنوان نماد یک حکومت دموکراسی محور آمده است: «ما مردم ایالات متحده آمریکا، به منظور تشکیل یک اتحادیه کاملتر، استقرار عدالت، تأمین آرامش داخلی، تأمین دفاع مشترک، ترویج رفاه عمومی و حفظ نعمت آزادی برای خود و نسل های بعد…»
همانطور که در هر دو قانون اساسی دیده میشود، مردم پایه و اساس در تشکیل و ادارهی حکومت هستند.
– انتخابات
در هر دو نظام، مردم از طریق انتخابات حق انتخاب نمایندگان خود را دارند. انتخابات به عنوان یک مکانیزم برای تحقق حاکمیت مردم در نظر گرفته می شود. در ایران، انتخابات ریاست جمهوری، مجلس شورای اسلامی، مجلس خبرگان رهبری و شوراهای اسلامی شهر و روستا برگزار می شود. در ایالات متحده آمریکا نیز انتخابات ریاست جمهوری، کنگره (مجلس سنا و مجلس نمایندگان) و سایر مقامات محلی و ایالتی برگزار می شود.
– مشارکت مردم
در هر دو نظام، مشارکت مردم در امور سیاسی و اجتماعی از اهمیت بالایی برخوردار است. مشارکت مردم میتواند به صورت های مختلفی از جمله حضور در انتخابات، عضویت در احزاب و گروه های سیاسی، فعالیتهای مدنی و اجتماعی و… انجام شود.
تفاوتهای «دموکراسی» با «مردم سالاری دینی»
– مبنای مشروعیت
در مردم سالاری دینی، مشروعیت نظام بر پایهی دین و آموزههای دینی است، در حالی که در دموکراسی، مشروعیت نظام بر پایهی ارادهی مردم است. در مردم سالاری دینی، قوانین و مقررات باید بر اساس آموزههای دینی باشد و حاکمان باید از مشروعیت دینی برخوردار باشند. در حالی که در دموکراسی، قوانین و مقررات بر اساس اراده مردم تعیین میشود و حاکمان نیازی به مشروعیت دینی ندارند.
– نقش دین
در مردم سالاری دینی، دین نقش اساسی در ادارهی جامعه دارد و قوانین و مقررات باید بر اساس آموزههای دینی باشد. در حالی که در دموکراسی، دین نقشی در ادارهی جامعه ندارد و قوانین و مقررات بر اساس ارادهی مردم تعیین می شود.
– نقش احزاب
در مردم سالاری دینی، نقش احزاب و گروههای سیاسی محدودتر است و باید در چارچوب موازین دینی فعالیت کنند. در حالی که در دموکراسی، احزاب و گروه های سیاسی آزادی عمل بیشتری دارند.
– آزادی های فردی
در مردم سالاری دینی، آزادی های فردی تا حدی که با آموزه های دینی مغایرت نداشته باشد، مجاز است. در حالی که در دموکراسی، آزادی های فردی تا حدی که به حقوق دیگران لطمه نزند، مجاز است.
به طور کلی باید به این نکته توجه داشت که در عمل، تفاوتهای بین مردم سالاری دینی و دموکراسی ممکن است به اندازهای که در تئوری مطرح می شود، نباشد. و همچنین، در هر دو نظام، مدل های مختلفی وجود دارد که ممکن است در برخی از جزئیات با یکدیگر تفاوت داشته باشند.
مزایای «مردم سالاری دینی»
به طور کلی تحقق مزایای مردم سالاری دینی به عواملی مانند وجود رهبری صالح، قانون اساسی مناسب، فرهنگ سیاسی مشارکتجویانه و نهادهای مدنی قوی بستگی دارد. در ادامه به برخی از مزایای این نوع حکومت اشاره خواهد شد:
– مشروعیت: مردم سالاری دینی با تکیه بر آموزههای دینی، مشروعیت خود را از خداوند و اراده مردم اخذ میکند. که البته این امر میتواند به افزایش اعتماد عمومی و انسجام اجتماعی کمک کند.
– عدالت: مردم سالاری دینی بر پایه عدالت اجتماعی و اقتصادی بنا شده است. و این امر هم میتواند به کاهش نابرابریها و توزیع عادلانه ثروت و فرصتها در جامعه کمک کند.
– آزادی: مردم سالاری دینی در عین حفظ ارزشهای دینی، آزادیهای مشروع را به رسمیت میشناسد. و این امر هم میتواند به افزایش خلاقیت، نوآوری و پویایی در جامعه کمک کند.
– مشارکت: مردم سالاری دینی بر مشارکت فعال مردم در امور سیاسی و اجتماعی تأکید دارد. و این امر میتواند به افزایش حس مسئولیتپذیری، تعهد و انسجام اجتماعی کمک کند.
– پاسخگویی: در نظام مردم سالاری دینی، حاکمان در قبال مردم و خداوند پاسخگو هستند. که این مسئله به جلوگیری از فساد، سوء استفاده از قدرت و تضییع حقوق مردم کمک خواهد کرد.
– ثبات: حکومت مردم سالاری دینی با موظف کردن خود به پاسخگویی به مردم، ثبات و پایداری خود را افزایش میدهد که این امر میتواند به جلوگیری از تنشها، ناآرامیها و درگیریهای داخلی کمک کند.
– توسعه: مردم سالاری دینی با فراهم کردن زمینههای مشارکت و عدالت، بستر لازم برای توسعه اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی را فراهم میکند. این امر در راستای ارتقای سطح رفاه و کیفیت زندگی مردم صورت میگیرد.
مزایای «دموکراسی»
– ثبات: دموکراسی به دلیل وجود نهادهای قوی و پاسخگویی حاکمان، ثبات و پایداری نظام سیاسی را افزایش میدهد.
– عدالت: دموکراسی با فراهم کردن زمینههای مشارکت و برابری، به توزیع عادلانه ثروت و فرصتها در جامعه کمک میکند.
– آزادی: دموکراسی آزادیهای مدنی و سیاسی را برای همه افراد تضمین میکند.
– توسعه: دموکراسی با فراهم کردن زمینههای مشارکت و عدالت، بستر لازم برای توسعه اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی را فراهم میکند.
جمعبندی
در نهایت باید گفت که این دو نوع سبک ادارهی حکومت با وجود داشتن مزایای مختلف، دارای ایراداتی نیز هستند که در نوع دموکراسی آن ایرادات اساسیتر هستند. به عنوان نمونه باید گفت که در این نوع حکومت خطر سوءاستفاده از احساسات مردم توسط حاکمان وجود دارد. همچنین به دلیل عدم وجود اجماع در مسائل، ممکن است در مورد مسائل مختلف اختلاف نظرهای عمیقی به وجود بیاید که باعث کندی تصمیمگیریها شود.
اما در نظام مردمسالاری دینی به دلیل حاکمیت دین بر تمامی شئونات جامعه، ایرادات اساسی که در نوع دموکراسی دیده میشود، وجود ندارد! هر چند در این نوع سبک ادارهی جامعه هم میتوان به تفسیرهای مختلف و بعضاً متضاد از دین اشاره کرد که میتواند باعث ایجاد شکاف در ادارهی جامعه شود.
Δ
Saturday, 23 November , 2024