گروه فرهنگ و ادب/ بهرام حسین زاده: جمال الدین ابو محمد الیاس نظامی گنجهای از اساتید بزرگ در داستان سرایی و از سرآمدان شعر و ادب ایران زمین محسوب میشود. نظامی با اتابکان آذربایجان و پادشاهان محلی شروان در ارتباط بوده است و در منظومههای خود به آنان اشاره میکند. وی علاوه بر پنج گنج یا خمسه (مخزن الاسرار – خسرو و شیرین – لیلی و مجنون – هفت پیکر – اسکندر نامه) دیوانی از قصیدهها و غزلها دارد که اکنون تنها بخشی از آن باقی مانده است. با اینکه حماسه سرایی و شعر پارسی پیش از او پایهگذاری شده بود ولی پس از فردوسی، نظامی توانست این سبک را به حد اعلایی برساند و ستونهای ادبیات پارسی را مستحکم نماید. وی در انتخاب الفاظ، اختراع معانی، تشبیهات، توصیف حال بزرگان در تاریخ ایران کم نظیر است.
نظامی حکیمی بزرگ و فرزانه از دیار ایران زمین بود که در سال ۶۱۴ هجری به درود حیات گفت و در شهر محل تولد خود (گنجه) به خاک سپرده شد. امروزه برخی قوم گرایان که خود را جدای از مردمان نیک سرشت آذربایجان میدانند در تلاشهای کودکانهای هستند که شخصیت ادبی و فرهنگی این بزرگمرد ایرانی را تحریف کنند. ولی کاری بس بیهوده است که راه به جایی نخواهند برد.
نظامی در ستایش کشورش ایران چنین می سراید:
همه عالم تن است و ایران دل / نیست گوینده زین قیاس خجل
چونکه ایران دلِ زمین باشد / دل ز تن به بود، یقین باشد
و یا:
میانگیز فتنه، میافروز کین / خرابی میاور در ایران زمین
تو را ملکی آسوده بی داغ و رنج / مکن ناسپاسی در آن مال و گنج
نظامی در منظومه خسرو و شیرین نیز مرزهای ایران را یاد می کند:
شکارستان او آبخازا و دربند / شبیخونش به خوارزم و سمرقند
تجزیه طلبی و نظامی گنجوی
از زمانی که اردوگاه سوسیالیستی فرو ریخت، افراد بسیاری که سابقاً هوادار آن تئوری بودند، از راهِ پیشین دست شسته و راه قوم گرایی افراطی را در پیش گرفتند. به یکباره موضوعی به نام «ستم ملی به اقوام» آفریده شد و جاعلین و دروغگویان فراوانی برای مقاصد خویش به دست بردن و تقلب در ادبیات و تاریخ ایران پرداختند.
برای هر هدف سیاسی لازم است که تئوری مورد نیاز این امر نیز به وجود آید، در راستای تمایلات قوم گرایانه نیز، باید تاریخ و ادبیاتی همسو نیز خلق گردد. بر همین اساس این عده تلاش نمودهاند تا مشاهیر و مفاخر فرهنگی آذربایجان را حتی پیش از ورود ترکان به آذربایجان، ترک معرفی کنند. خلاصه تا آنجا پیش میروند که شاعرانی مانند «نظامی گنجوی» را ترک نژاد و ترک زبان اعلام میکنند. «حسین محمدزاده صدیق» در مقدمهی «دیوان لغات الترک محمود کاشغری» از قول نظامی بیتی را نقل میکند:
پدر بر پدر مر مرا ترک بود / به فرزانگی هر یکی گرگ بود
و نشانی و نام اثری که این بیت از آن نقل شده را نمیدهد. پس از جستجوی فراوان در آثار نظامی و نیافتن این بیت در میان آثار منتشر شدهی او؛ دوستی که تماسی با آقای محمدزاده صدیق داشت از وی دربارهی منبع این بیت سوال کرد که ایشان در پاسخ فرمودند: «این بیت را خانمی در یکی از نسخ خطی کتابخانهای از کتابخانه های ترکیه دیده است.» و به همین دلیل در آثار چاپ شده نمیتوان آن را یافت؛ به این میگویند سنگقلاب کردنِ ادبی! البته هدف روشن است که به افسانه های گرگ خاکستری بازمیگردد. چه راهِ دیگری برای دریافتِ صحت و سقمِ انتساب این بیت به نظامی باقی میماند بجز رجوع به خود این بیت؛
۱- که مثلا باید جستجو کرد و دید آیا در جای دیگری از آثار نظامی نیز به موضوع ترک بودن پدرش اشاره کرده است؟ نتیجهی جستجو منفی است. چون در هیج جای دیگری از آثار نظامی به این موضوع که پدر و پدرانش ترک بودهاند اشارهای نشده است.
۲- آیا مثلاً از ترکیبات «پدر بر پدر» یا «مر مرا» در آثار نظامی استفاده شده است؟ باز هم پاسخ کاملاً منفی است. هیچکدام ازین دو ترکیب را در آثار نظامی نمیتوان یافت. حتی واژه ی «مر» که در ادبیات کلاسیک ما کاربرد فراوانی دارد در آثار نظامی تنها در یک مورد بکار رفته است در کتاب خسرو و شیرین؛ بخشِ طلب کردن طغرل شاه، حکیم نظامی را:
فرو خواندم مر آن فرمان به فرهنگ / کلیدم ز آهن آمد، آهن از سنگ
و ترکیب «پدر بر پدر» نیز اگر چه در اثری مانند شاهنامه پر کاربرد است:
پدر بر پدر شاه ایران تویی / گزین سواران و شیران تویی
اما در نزد نظامی کاربردی نداشته است.
Δ
Wednesday, 15 January , 2025