گروه فرهنگ و ادب: در دوران اشغال شمال ایران توسط ارتش سرخ شوروی و تاسیس دار و دسته ای به نام فرقه دموکرات پیشهوری، سازمانی به نام «اداره کل تبلیغات سیاسی» به وجود آمده بود که وظیفه اش تبلیغ و ترویج بلشویسم و نظام کمونیستی بود. این اداره در سراسر سرزمین های تحت اشغال شوروی پس از جنگ جهانی دوم از جمله شرق اروپا و سپس ایران دایر شد. گوپچیهای ارتش سرخ در ایران عمدتا شرق شناسان نظامی بودند و وظیفه شان مصادره تاریخ و فرهنگ در مسیر خدمت به تبلیغات کمونیستی بود. آنها به راحتی تاریخ و ادبیات را مصادره به مطلوب می کردند.
از بین معروف ترین گوپچیهای شوروی در ایران و تبریز میتوان به میرزا ابراهیم اف، سلیمان رستم و مدینه گلگون اشاره کرد که توسط ارتش سرخ به تبریز اعزام شده بودند تا به یاری فرقه پیشهوری بیایند.
مدت کوتاهی پس از اشغال آذربایجان و غائلهی فرقه، هیئتی به رهبری یکی از دبیران حزب کمونیست آذربایجان شوروی به نام عزیز علی اف (پدر زن حیدر علی اف یعنی پدر بزرگ الهام علی اف) با دعوت فرماندهی نیروهای ارتش شوروی در ایران، به تبریز آمدند تا در چارچوب «اداره کل تبلیغات سیاسی» با روشنفکران و منتفذین تبریز وارد تعامل شوند و تبلیغات سیاسی را در مسیر اهداف مسکو، کانالیزه کنند.
تمرکز کار تبلیغاتی این گروه، تحریک قوم گرایی در آذربایجان و ترویج ایران ستیزی بود. ارگان رسانه ای این کمیته روزنامه «وطن یولوندا» نام داشت که سردبیرش میرزا ابراهیم اف بود. اقدامات دیگری که باید از سوی «عزیز علی اف» صورت میگرفت تاسیس بیمارستان شوروی، مدرسه شوروی، ادبیات حسرت، تاسیس گروههای موسیقی و تئاتر بود. هدف این پروژه پوپولیستی ایجاد محبوبیت برای کمونیسم و اتحاد شوروی در بین عوام بود؛ اما این قبیل اقدامات با استقبال مردم روبرو نشد. مردم تبریز هوشیارتر و با شعورتر از آن بودند که فریب عملیات روانی گوپ را بخورند. آنها می دانستند که تبلیغات گوپ، باد هواست و تامین کننده منافع شوروی.
در جریان پیشروی ارتش و عملیات نجات آذربایجان از اشغال، بسیاری از سران فرقه برخلاف شعار پرطمطراق »مرگ هست، بازگشت نیست» سریعا به شوروی گریختند. البته میرزا ابراهیم اف، مدینه گلگون و عزیز علی اف و دیگر «گوپ چی»ها پیش از همه فرار کرده بودند. در این لحظه تو خالی بودن تبلیغات کمونیستی مسجل شد.
از آن تاریخ، اصطلاح «گوپ و گوپ چی» در بین آذری ها در معنای «بلوف زن» و «خالی بند» به کار رفت.
در حافظه تاریخی ما آذربایجانی ها، بوقچیهای فرقه پیشهوری اسطوره بلوف و هرزه درایی بودند و از آن تاریخ هر دروغگو و طبل توخالی را گوپ یا گوپچی نامیدند. ابراهیم اف و اداره کل تبلیغات سیاسی ارتش سرخ به تاریخ پیوستند اما روحیه طنز تبریزی ها و ارومیه ای ها، گوپچی ها را در معنای منفی جاودانه کرد. آنها در صفحات تاریخ شفاهی ما به بدترین شکل ممکن یعنی نماد «دروغ» باقی ماندند.
بلافاصله پس از فرار و انحلال فرقه، مردم محلی با فرقوی ها به ویژه مهاجرین قفقازی که در خانههای مصادرهای مردم اقامت کرده بودند تصفیه حساب کرده و بسیاری را به سزای اعمالشان رساندند. ارتش، پس از رسیدن به تبریز و ارومیه از کشتار فرقویها توسط مردم جلوگیری و عفو عمومی اعلام کرد. اما انتقام ما از فرقویها و کمونیست ها این بود که در ادبیات روزمره برای آنها تمثیلی بسازیم به نام؛ گپچی!
Δ
Sunday, 24 November , 2024