گروه سیاسی/ محمد رضا ربانی: در تعریف واژه قومیت، عدهای کوشیدهاند تا آن را بر اساس وحدت نژاد تعریف کنند. در حالی که مفهوم نژاد و گروهبندی انسانها و تمایز قائل شدن میان آنها بر اساس عنصر نژاد، فاقد پایگاه علمی میباشد. به عنوان نمونه در فرهنگ جدید جامعه شناسی، از گروه قومی این گونه تعریف شده است: «…گروهی با «سنت فرهنگی مشترک » و «احساس هویتی» که آن را به عنوان یک گروه فرعی از یک جامعه بزرگتر مشخص می کند. اعضای هر گروه قومی از لحاظ ویژگیهای فرهنگی از سایر اعضای جامعه خود متمایز هستند.(نقیب زاده، ۱۳۶۹، ص۳۱)
جامعه ایران دارای تنوعات و تکثر زبانها و لهجههاست. اما به طور کلی اشاره به آذریها، ترکمنها، کردها، عربها و بلوچها به عنوان گروه قومی با تاکید بر این تنوعها، فاقد پشتوانه علمی است؛ زیرا وجه تمایز عمده میان این گروهها، عامل زبان است و بر اساس ملاک فرهنگ، نژاد، عنصر بیولوژیک و رنگ پوست نمیتوان اینهـا را گـروههای قومی نامید. از منظر جامعه شناسان، اینها جوامع زبانی هستند و با جوامع قومی تفاوتهای اساسی دارند.
با این تعریف مردمان آذری زبان، ترکمن، عرب زبان و… که در قالب ملت ایران تعریف میشوند، برای نامیده شدن به عنوان گروه قومی هیچ کدام از دو فاکتور فوق را ندارند.
ایرانیان در طـول تاریخ کهن تمدن ایرانی ، هزاران سال در فلات ایران با هویت واحد می زیستهاند. در گذشته ساختار سیاسی ـ اجتماعی ایران از لحاظ جامعه شناسی مبتنی بر سیستم ایلی بوده است، نه قومی. گروه های زبانی و مذهبی نظـیر آذریها، بلوچ ها و برخی از فارسها، عربها و ترکمنها بیشتر بر اساس تعلقات مذهبی یا ایلی سازماندهی و قشربندی می شدند. مفهوم ایل از پشتوانه طبیعی و تاریخی در ایران برخوردار است در حالیکه قومیت از مقولات نو پدید در قرن گذشته می باشد که جنبه سیاسی داشته و از جوامع غربی نشأت گرفته است
منبع:
نقیب زاده، احمد(۱۳۶۹)، تحولات روابط بین الملل از کنگره وین تا امروز، تهران؛ قومس.
Δ
Friday, 22 November , 2024