گروه فرهنگ و ادب/ میر محمد حسینی:اشاره: دیریست حوزه فرهنگی و عمومی کشور به کارگزاری و عاملیت برخی جریانات سیاسی بی اعتنا به وحدت ملی و تمامیت ارضی و مورد هدایت سرویس های امنیتی خارجی، مورد تاخت و تاز بی شرمانه ای می باشد. این شبیخون فرهنگی و هجمه رسانهای با همه ابعاد و طراحی هایی که برای بر انداختن وحدت دیرین و شهر هزاره ها در انداخته بود، با گسترش روز افزون شبکه های اجتماعی، عزم خود را جزم تر و پردهی حیا را بیشتر دریده است.
مصادره بزرگان و مفاخر شهر ایران، قرنی است که در صدر دستور کار جریان جعل و تحریف می باشد تا بنای شهر نبوده بر کُنند و شهر قدیم بوده بر کَنند، اما انگار فرزندانِ عروسِ هزار داماد حجلهی ۰۰(۱) افسار گسیختهتراند که دست ناپاک به سوی مشاهیری دراز کرده اند که قافیه آثارشان به ایران و شهر ایران ختم است. دیروز صفویه و شاه اسماعیل، حسان الجم و حکیم گنجوی و.. و امروز شهریار!!
گرچه برخی تاکید بر آنچه به مانند روز روشن است را عبث می دانند و ما نیز قبول داریم که لغو است، اما رسانه و جنگ روایت، بدیهی و ناروشن نمی شناسد. روز را شب روایت می کند و شب تاریک را صبح صادق. پس آنچه می گویم گرچه تکرار و روشن است، حتما ضروی نیز می باشد تا وظیفه خود در حفظ مرز و رد ورد اهریمن به جای آوریم. به این ضرورت سعی خواهد شد سطوری از جریده را به معرفی بزرگان وطن و گاها نیز بیان اندیشه و گفتار وطن خواهانه انها اختصاص دهیم، و چه کسی نام آشناتر از شهریار برای گفتن حدیث وطن! شهریار و نسبت وی با ایرانیت را در چند بخش می آوریم و امیدواریم بتوانیم در مورد دیگر مفاخر و مشاهیر و آثارشان بنویسیم.
بخش یکم:
استاد سید محمد حسین بهجت تبریزی متخلص به شهریار یکی از درخشان ترین چهره های شعر معاصر ایران است.وی در ۱۱ دی ۱۲۸۵ در تبریز و در خانواده ای بستان آبادی از روستای خشکناب متولد و بعد از سپری کردن عمری پربار برای ادبیات زبانهای فارسی و ترکی آذربایجانی، در ۲۷ شهریور ۱۳۶۷ دیده از جهان فروبست. شهریار را بعد از تشیع جنازه ای باشکوه در مقبره الشعرای تبریز در کنار ۴۰۰ شاعر و ادیب دیگر ایران به خاک سپردند. شهریار را دیگر شاعر پر آوازه تبریزی «علی نظمی »به خاک سپرد و شعری در فراق دوست چندین ساله اش سرود:
اي دريغا! رفت ازين شهر و ديار
شـاعر فـحل الـفحول روزگــار
در ديــار نـكته پرـدازي امــير
بـر سـرير طرفه گوئي شـهريار
دکتر مرجان دارابی گاه نگاری هستی و آفرینه ادبی شهریار(۲) را به شکل خلاصه تهیه کرده است که آن را برای نگاه داشت در پس زمینه خوانش روایت شهریار از ایران و ایرانیت ارائه می کنیم:
۱۲۸۵: ۱۱ دی ماه ولادت در تبریز.
۱۲۸۹: انتقال به روستاي قيش قورشاق از محاذات «قره چمن»
۱۲۹۱: شروع به تحصيل در مكتبخانه روستاي قيش قورشاق نزد آخوند ملا ابراهيم.
۱۲۹۳: تعليم خوشنويسي در حضور پدر
۱۲۹۴: آغاز طلبگي در مدرسه طالبيه تبريز
۱۲۹۷: ثبت نام در مدرسه متحده براي تحصيل در دوره سيكل اول.
۱۲۹۸: تعليم فنون ادبي نزد ميرزاتقي خان رفعت و اسماعيل اميرخيزي و روابط ادبي و رعدي آذرخشي- يحيي ميرزا آرين پور- ميرحبيب ساهر.
۱۲۹۸: نخستين انتشار شعر در روزنامه «تجدد» و سپس در مجله دانش آموزي «ادب» با امضاء ميرزا محمد حسين خان اسماعيل زاده.
۱۲۹۹: انتخاب تخلص «بهجت»
۱۳۰۰: ثبت نام در مدرسه دارالفنون.
۱۳۰۲: انتخاب تخلص «شهريار» طي تفألي به ديوان حافظ.
۱۳۰۳: ثبت نام در مدرسه عالي طب نظام.
۱۳۰۳: اقامت در حجره مدرسه سپهسالار و ادامه تحصيلات فقهي در مكتب درس شهيد سيدحسن مدرس تا شرايع الاسلام و جلدين لمعه.
۱۳۰۴: عضويت در حزب مردان كار و فعاليت سياسي در حمايت از جمهوري خواهي.
۱۳۰۵: تأليف و اجراي چندين نمايشنامه.
۱۳۰۸: انتشار نخستين دفتر شعر به نام مثنوي «روح پروانه» با مقدمه سعيد نفيسي.
۱۳۰۸: انتشار كتابچه شعر به نام «ديوان شهريار» با مقدمه ملك الشعراء بهار توسط كتابفروشي خيام.
۱۳۰۸: حبس در زندان باغشاه تهران به دستور حاكم نظامي تهران.
۱۳۰۹: تبعيد به خراسان به دستور چراغعلي پهلوي «امير اكرم». اقامت در منزل كمال الملك.
۱۳۰۹: اشتغال غيررسمي در بهداري نيشابور
۱۳۱۰: استخدام در ثبت اسناد نيشابور با حكم مأمور تحديد حدود اراضي.
۱۳۱۲: ادامه تحصيل در مدرسه دواسازي و دندانسازي و دريافت ديپلم دكتري.
۱۳۱۴: اشتغال در شركت پتو و پنبه.
۱۳۱۴: استخدام در بلديه تهران توسط ميرزا احمدخان اشتري.
۱۳۱۵: استخدام در بانك صناعت و فلاحت (بانك كشاورزي).
۱۳۲۸: اعطاء بازنشستگي از بانك كشاورزي با تصويب هيأت دولت.
۱۳۲۹: سرودن منظومه حيدربابا سلام.
۱۳۳۲: انتشار حيدبابا سلام.
۱۳۳۲: ازدواج با عزيزه عبدالخالقي- آموزگار مدارس شهرستان سراب
۱۳۳۳: انتشار حيدربابا در باكو.
۱۳۳۵: چاپ دفتر دوم و سوم ديوان ۴ جلدي شهريار در تهران.
۱۳۳۶: چاپ چهارمين جلد دفاتر ديوان شهريار.
۱۳۴۵: سرودن منظومه سهنديه.
۱۳۴۶: انتشار مجموعه پنج جلدي كليات ديوان شهريار (جلد اول) در تبريز
۱۳۴۶: انتشار جلد دوم حيدربابا.
۱۳۴۶: انتساب به رياست كتابخانه پهلوي و استنكاف شاعر از پذيرش اين حكم.
۱۳۴۹: انتشار جلد دوم كليات شهريار در تبريز.
۱۳۵۰: سفر به تهران و ملاقات با پروفسور رستم عليف و آغاز مراودات ادبي «حسرت».
۱۳۵۱: برگزاري كنگره سراسري شعر ايران به رياست و دعوت استاد شهريار.
۱۳۵۳: در گذشت همسر شاعر در تهران.
۱۳۵۶: بازگشت دائم به تبريز.
۱۳۶۱: انتشار نخستين دفتر اشعار تركي با مقدمه و تعليقات يحيي شيدا در تبريز.
۱۳۶۳: انتشار دفتر اشعار انقلابي به نام «نغمه هاي خون» با تعليمات و مقدمه اصغر فردي.
۱۳۶۶: ديدار با رئيس جمهوري اسلامي آيت اله خامنه اي در تبريز.
۱۳۶۷: ۲۷ شهريور، ساعت ۲۰/۴ بامداد، اتاق ۵۱۳ بيمارستان مهر، خرقه تهي كرد و پس از ۲ روز در مقبره الشعراي گورستان باستاني سرخاب تبريز به آغوش اسلاف خود خليد.
۲۷ شهریور را روز شعر و ادب فارسی نام گذاری کرداند که از محبوبیت مردمی و همچنین جایگاه والای این شاعر برجسته در دیدگاه اهل نظر حکایت می کند. همچنین خیابانها و اماکنی را در شهرهای مختلف ایران به نام این شاعر نامی مزین ساخته اند و سالانه همایش ها و نشست های متعددی در پاسداشت وی برگذار می شود. همچنین سریال و مستنداتی نیز در مورد زندگی و آثار این شاعر برجسته ساخته شده است.
اینکه به نام شهریار اماکنی مزین شده اند و به یادش سمینارها و همایش ها ترتیب یافته اند و سالروز درگذشتش را روز ادب نام گذاردهاند، را میتوان بالاترین پاسداشت یک هنرمند و شاعر دانست. اما تکریم هنرمند توسط هنرمندان دیگر قدر زر زرگر شناسد قدر گوهر گوهری، است. شهریار از جمله شاعرانی است که دیگر ادیبان، ارادت بسیاری به وی نشان داده اند. شاعران ایرانی و غیر ایرانی زیادی برای اشعار شهریار نظیره نوشته اند، و از آنها تضمین ها کرده اند. همچنین کتب و مقالات زیادی نیز در شرح اشعار وی نگارش شده است. و همه اینها نشانه های جایگاه والای ادبی شهریار ملک سخن است.
گرچه شهریار بیشتر به غزل های زیبای ترکی و فارسی اش معرف و شهره است لیکن در سرودن دیگر گونه های شعری از جمله قصیده، مثنوی، قطعه، ربایی و شعر نیمایی نیز چیره دست بود. وی همچنین آنچنان که در فارسی، در ترکی آذربایجانی نیز سرآمد است و صاحب نظران این عرصه به صراحت بر این توانایی کم نظیر او در شعر ترکی آذربایجانی نیز صحه گذاشتهاند.
رضا براهینی می گوید:(۳) «کسانی که در سراسر جهان به دو زبان شعر میگویند فراوان هستند. نمونه درخشان این گونه پدیده در زبانهای خود ما شهریار است که به زبان فارسی و ترکی شعر میگوید. جالب است که شهریار وقتی شعر ترکی میگوید، شدیداً متکی بر زبان بومی و استفاده از کلمات بومی است و در واقع اصطلاحات عادی را مدام از اعماق زبان عامیانه مردم و سنت آنان بیرون میکشد و تا سطح شعری که گاهی واقعاً عالی است اعتلا میدهد؛ ولی وقتی که به فارسی شعر میگوید، متکی بر زبان رسمی ادبی (غزل و قصیده، و به ندرت شعر نیمایی) و لهجه رسمی زبان فارسی است.»
معیار شعر ترکی آذربایجان نه از لحاظ کیفیت شعر و سبک و غیره، بلکه تنها از لحاظ زبان، شعرهای ترکی شهریار است. شهریار از ترکیای استفاده میکند که از لحاظ ریشه «آذربایجانی» و بسیار اصیل و دینامیک است. شعرهای ترکی او جدیدتر از شعرهای فارسی اوست و به طور کلی شعر ترکی او در اوزان شکسته و فولکوریک بسیار غنیتر از شعر فارسی است.
شهریار در شعر ترکی، آثار شاهکاری چون حیدربابا، سهندیه و خان ننه را آفریده است. و اغلب آذربایجانی ها، ارتباط عمیقی را با این اشعار برقرار می کنند و ابیاتی از آن را نیز از برند. برای نمونه، منظومه «حیدر بابایه سلام» در سال ۱۳۳۲ منتشر شد و از لحظه نشر مورد استقبال فراوان قرار گرفت. شهریار در سرودن این منظومه از زیست و احساسات مردم آذربایجان الهام گرفته است و این منظومه سرشار از شور و خروش و عشق شهریار به مردم آذربایجان است. این منظومه را می توان از زیباترین و پر فروغ ترین آثار ادبی به زبان ترکی آذربایجان دانست که نه مرز زبانی می شناسد و نه حدود مرزی رسمی آن را محدود ساخت. برخی از موسیقی دانان همانند هاژاک آهنگساز معروف ارمنی آهنگ جالبی بر آن ساخته است. این منظومه ماندگار شهریار، تقریباً در تمام کشورهای ترک زبان از ترکیه تا قفقاز منتشر و در اختیار علاقمندان شعر و ادبیات جهان قرار گرفته، و در برخی از کشورهای ترک زبان این منظومه چندین بار تجدید چاپ شده است.
پروفسور دکتر علی تمیزال مدیر گروه زبان و ادبیات فارسی دانشگاه سلجوق قونیه به عنوان شخصی برجسته و اندیشمند در عرصه فرهنگ و هنر کشور ترکیه، معتقد است: «برخی از شخصیتها در فرهنگ و تاریخمان هستند که سیاست و تاریخ قادر به محدود کردن آنها نبوده است؛ زیرا زبان مورد استفاده و عقیده و فکری که از سوی آنها بیان شده در هیچ مرزی نمیگنجد. محمد حسین شهریار که یکی از این نوع اشخاص است، میراث فرهنگ مشترک ماست. دیوان فارسی و دیوان ترکی شهریار را می شناسیم. همچنین کتاب سلام به حیدربابا در ترکیه خیلی معروف است. این جمله را به عنوان یکی از مدیرهای گروه های زبان و ادبیات فارسی در ترکیه می گویم: دیوان فارسی شهریار بیشتر در گروه های زبان و ادبیات فارسی در دانشگاه های ترکیه خیلی ارزش دارد. شهریار با سرودههایش به زبانهای مختلف تنها در جغرافیای زندگی خود محدود نبوده و از سالهای ۱۹۵۰ در سه کشور ایران، ترکیه و جمهوری آذربایجان و سپس نیز در دنیای شعر و ادب از شعرای ماندگار جهان محسوب شده است. به همین دلیل شناخت شهریار به منزله شناخت فرهنگ، زبان و ادبیات و مدنیت ماست.»(۴)
شهریار از جمله شاعرانی است که مسائل اجتماعی _ سیاسی جایگاه درخوری در آثار وی دارند. انتشار دفتر اشعار با عنوان «نغمه های خون» در مورد انقلاب اسلامی ایران و اشعار وی در رثای دفاع مقدس نشان بارزی از دغدغه مند بودن وی نسبت به مسائل سیاسی و اجتماعی پیرامونش است. لیکن اصلی ترین محور ورود وی در صحنه سیاست و اجتماع ایران را می توان معطوف به موضوع وحدت ملی و مولفه های هویت ایرانی دانست.
آنچنان که از اشعار وی بر می آید و ما نمونه های متعددی از آنها را ذکر خواهیم کرد، شهریار نسبت به ایرانیت غیرت مند است و به وسع و سهم خود، مقابل جریان های تجزیه طلب ایستاد.
وطن خواهی شهریار به غیر از شعر در دیگر فعالیت های هنری وی نیز نمود آشکاری داشت. پرداخت وی به خوش نویسی و موسیقی ایرانی عمق وطن دوستی و دلبستگی اش به ایران و فرهنگ کهن آن را می رساند. او خط نسخ و نستعلیق به ویژه خط تحریر را خوب می نوشت و درجوانی سه تارمی زد. وی چنان دلکش به سه تار چنگ می انداخت که اشک استاد ابوالحسن صبا را جاری می کرد و برای سازخود می سرود:
نالد به حال زار من امشب سه تار من
ایـن مایهی تسلی شب های تـار من
آخـر قـرار زلـف تـو با ما چنين نبود
اي مــايهی قــرار دل بـيقرار مـن
ادامه دارد…
پی نوشتها:
۱- اشاره نگارنده به سرویس امنیتی خارجی انگلیس است
۲- شنبه۲۹ شهريور ۱۳۸۲ روزنامه همشهری
۳- https://yildiz.blogsky.com/1388/08/06/post
۴- سخنرانی علی تمیزال در نشست «شهریار؛ شاعر فرهنگ مشترک ما» در آنکارا
www.trt.net.tr/persian 22.09.2017
Δ
Saturday, 23 November , 2024