گروه تاریخ: گزارش وضعيت نژادي و زباني در آذربايجان با پيدايش و رشد علم تاريخ در اين دوره، اولين بار با نوشتههای محمدبن موسي خوارزميآغاز ميشود كه در سال (۲۲۸ هـ.ق) از سوي خليفه وقت (۲۳۳ـ۲۲۷ ق) مأمور ميشود تا محل دقيق سد يأجوج و مأجوج را كشفكند. اوكه در واقع اولينمورخ و جغرافيدان جهان و سفركننده از سوي مسلمين به منطقه ماوراء قفقاز است، مينويسد: فرمانرواي ترك خزر (نيزك طرخان) را در محل استقرار تركها درآن سوي دربند يعني منطقه بلنجر ديده است كه به دين يهود بودهاند. خوارزمي در مسير حركت از آذربايجان به آتشكده آنجا كه آذرگشنسب یعنی «آتشکده اسب نر» نام داشته و در شهر شيز، تكاب امروزي قرار داشته است اشاره ميكند كه مقدسترين مكان زردشتيها بوده است. شاهاناشكاني و ساساني چون به پادشاهي ميرسيدند، رسم بود كه پياده به زيارت آنجا بروند، و اسپهبد ناحيه شمال ايران در آذربايجان مستقر بود و بر ارمنستان و ري و دماوند و شلنبه و آذربايجان نظارت ميكرد. اين منطقه يك چهارم سرزمين ايران را شامل و سي ميليون درهم ماليات آنجا بود كه به شاهان اشكاني و ساساني داده ميشد.
***
جهانگرد بعدي يعقوبي است. او در قرن سوم هجري مناطق آذربايجان و ارمنستان را ديده است. یعقوبی در كتاب «البلدان» درباره نژاد آذربايجانيها ميگويد: «آنانمردمي به هم آميخته از عجمهاي كهن آذريّه و جاودانيهاند كه عربها بعد از سال (۲۲ هـ.ق) و فتح اين منطقه به ميانشان راه يافتهاند». احتمالاً اشاره يعقوبي به بقاياي طرفداران بابك خرمدين است كه شاگرد جاويدان پسر شهرك بود و او به اقوام از بین رفته اشاره نکرده است.
ابنفقيه (جهانگرد همعصر يعقوبي) به تعيين حدود آذربايجان اشاره كرده و آورده است: «دو رودخانه ارس و رود كُر (كوروش) و شهر بيلقان حد نهايي مرز آذربايجان است و بالاتر از آن اران ناميده ميشود». آنچه در گفته او مهماست اشاره وی به اران بودن مناطق شمال ارس و همچنین وجود ۷۲ نوع زبان در ناحيه قفقاز است، كه هريك با ديگري با مترجم سخن ميگفتهاند. احتمالاً تنوع زباني در اين منطقه نتيجه حضور اقوام مختلف قبل از اسلام در اين ناحيه بوده است.
بلاذري متوفاي (۲۷۰ هـ.) در مسئله فتح آذربايجان توسط مسلمين اولين بار بهنوع گويش لهجه آذري اشاره ميكند. وقتي مرزبان آذربايجان با حذيفه بن یمان فرمانده مسلمانان از سوي همه مردم آذربايجان صلح كرد، قرار شد كه هشتصدهزار درهم به وزن هشت بدهند؛ تا كسي كشته نشود و به بردگي نرود و آتشكدهاي ويران نگردد. كلمه فارسي«هشت» عيناً در كتاب وي تكرار شده است كه به مفهوم هر درهم به وزن هشتمثقال است. او همچنین اضافه ميكند، اشعث بن قيس «حان به حان» آذربايجان را فتحكرد و اين كلمه در لهجه آذري به معني «آبادي به آبادي» ميباشد كه «ياقوت حموي» نيز اينكلمه را از ريشه ايراني و به معني منزل دانسته است.
ابن رُسته (جغرافيدان بعدي) و همعصر ابنفقيه متوفي (۲۹۰ هـ.ق) دركتابش «اعلاق النفيسة» به تمايز قومي و زباني مردم ماوراي قفقاز و دربند با آذربايجانيها اشاره داشته و ميگويد: «از ناحيه دربند و قفقاز بود كه در قديم قوم تاتار بر آذربايجان وارد میشدند و مال و ثروت و جان اهالي آنجا را غارت ميكردند». این همان موضوعی است که در کتیبه اورخون، بیلگه خان، خاقان ترکان دستور داده است که لشکرکشی خود به ناحیه قفقاز یعنی دربند (باب الابواب) را در آن بنویسند.
اصطخري متوفاي (۳۴۰ هـ.ق) در كتابش به لهجه و گويشآذربايجانيها اشارهاي صريح دارد. او ميگويد: «اهالي آذربايجان و قسمتي از اران به فارسي سخن ميگويند، گويش اهل دبيل به ارمني و اهل بردعه به اراني است». او اشاره دارد كه اراني زباني ساده و نزديك به فارسي است.
مسعودي (متوفاي ۳۴۵ ق) كه خود در آذربايجان ساليان درازي زيسته است، زبانمردم اين منطقه را با تمام ايران يكي ميداند و ميگويد: «فقط در بعضي كلمات آنها با هم اختلاف داشتند. در حالي كه حروف نوشتاري و تركيب كلمات يكي بود و اين زبان واحد شامل پهلوي و آذري و دري است».
ابن حوقل (جغرافيدان) متوفاي (۳۶۷ق)که از حيث زماني بعد از اصطخري و مسعودی قرار دارد، در خصوص زبان اهالي آذربايجان در ۱۰۵۰ سال قبل ميگويد: «زبان اهالي آذربايجان فارسي است و عربي نيز در آنجا رواج دارد. ارّانيها به زبان ارّاني سخن ميكنند و به دين كافرانند.»
Δ
Friday, 22 November , 2024