گروه سیاست آذرپژوه: بهرهبرداریهای الهام علی اف ، رییس جمهوری آذربایجان و همسرش مهربان علی اوا، معاون اول رییس جمهوری این کشور از تمایلات مذهبی مردم جمهوری آذربایجان در ماه های اخیر همزمان با جنگ نافرجام دیگری که برای احیای حاکمیت این کشور بر قراباغ کوهستانی درگرفت، به خوبی نمایان شد.
زیرا، جنگ جدید در قراباغ برغم تمامی راهبردها و سیاستها و تلاش های قبلی حکومت لائیک جمهوری آذربایجان، فرصتی شد برای تجلّی هویت شیعی بخش اعظم مردم جمهوری آذربایجان.
حضور علی اف و همسرش در مسجد جامع تاریخی آق دام و اهدای قرآنی به این مسجد که سعودیها به علی اف در سفر مکه هدیه کرده بودند، از نمونه های روشن بهره برداری سیاسی حکومت لائیک جمهوری آذربایجان از تمایلات مذهبی مردم این کشور بوده است. این نوع مانورهای حساب شده زوج حاکم بر جمهوری آذربایجان، این سوال را مطرح کرده است که آیا حاکمان جمهوری آذربایجان پس از سال ها ستیزه با تشیع و فعالان دیندار و روحانیون شیعی این کشور، با مشاهده تمایل اکثریت غالب مردم به مذهب تشیع در کشورشان، تصمیم به تغییر هویت و سیاست خود گرفته اند یا اینکه اقداماتی نظیر حضور نمادین زوج حاکم بر جمهوری آذربایجان در مسجد آق دام و نیز فراهم شدن امکان پخش اذان و برگزاری نماز جماعت در مساجد شهرهای بازپس گرفته شده از ارامنه، حرکت هایی تاکتیکی است برای بهره برداری سیاسی و تبلیغاتی و موج سواری بر روی احساسات مذهبی مردم که در شرایط اوج گیری جنگ و تشییع جنازههای جوانان در جمهوری آذربایجان به غلیان درآمده است؟
در پاسخ به این سوال، دو برداشت وجود دارد:
۱- در یک برداشت، تصور می شود که دولت لائیک جمهوری آذربایجان پس از سه دهه برخورد چکشی و سرکوب شدید تشیع، به علت ناموفق بودن این سیاست خشن، تصمیم به تغییر رویه گرفته است. چرا که بیتاثیر بودن اقدامات سرکوبگرانه برای جلوگیری از احیای هویت شیعی مردم جمهوری آذربایجان یک بار دیگر بخصوص در همین ماه های اخیر در جریان مراسم های تشییع و تدفین جان باختگان جنگ دوم قراباغ و حتی در درون پادگان هایی که سربازان ارتش همین دولت لائیک قبل از شروع عملیات برای امام حسین (ع) و یاران شهیدش نوحه سرایی می کردند، یک بار دیگر اثبات شد. البته در همین ایام ترکیه و مستشارانش و نیز مستشاران رژیم صهیونیستی به بهانه کاربرد تسلیحات مدرن فروخته شده به ارتش جمهوری آذربایجان، فرماندهی یا دخالت در عملیات ها را به دست گرفته بودند و وابستگان ترکیه در درون ارتش جمهوری آذربایجان تلاش میکردند مطامع سیاسی و مذهبی خود را اجرایی کنند. به عنوان مثال در شهرهای جنوب غربی جمهوری آذربایجان به محض استقرار ارتش جمهوری آذربایجان، اذان به سبک ترکیه و اهل سنت پخش کردند و گزارشگران ترکیهای نیز در لابهلای گزارشهای هیجانآلود و پرهیاهویشان سعی میکردند افکار عمومی جمهوری آذربایجان را به سمتی غیر از علقههای شیعی و پیشینه واقعی و ایرانی اماکن تاریخی و مذهبی شهرهای بازپس گرفته شده، سوق دهند و سوابق و تاریخچههای به اصطلاح عثمانی و ترکی مثلا برای مساجد آقدام و شوشا بتراشند. اما، در همین گیر و دار و برغم تمامی مقررات سفت و سختی که در مقابله با مظاهر دینی و مذهبی در ارتش جمهوری آذربایجان و حتی نماز خواندن سربازان در سالهای گذشته وضع و اجرا شده بود، به محض تصرف روستا و شهری جدید، سرباز و افسری از همین ارتش یافته میشد که با صوتی دلنشین اذان با شهادت به ولایت امیرالمومنین (ع) را از جان و دل به صدا درمیآوردند. مادران و پدران آذربایجانی ، جوانان خود را با صلوات برای محمد (ص) و آل محمد (ص) و نداهای لبیک یا حسین (ع) راهی جبهههای جنگ میکردند و برای سلامتی شان به یاد امام حسین (ع) و حضرت ابوالفضل (ع) نذر و قربانی مینمودند. صحنه هایی عجیب و شورانگیز در مراسم های تشییع و تدفین بروز کرد و این مراسمها را به آیینهای عزاداری حسینی تبدیل کرد. گویی، شیعیان جمهوری آذربایجان فرصتی مغتنم و دست نیافتنی به دست آوردند که جبران مافات کنند و قضای عزاداریهای ممنوع شده در ماه محرم را که در سال جاری به بهانه مقابله با کرونا ممنوعیتش شدیدتر هم شده بود، به جای آورند. در شرایط عادی، تمامی این ها نشانههای مهمی از تمایلات و خواستههای اکثریت شیعه جامعه جمهوری آذربایجان تلقی می شوند که بنا بر عقل سلیم و منطق، حاکمیت باید این نشانه ها و تمایلات مردمی را مدنظر قرار دهد و خود را با آن هماهنگ و همگام سازد. زیرا، حکومتی که نتواند سیاست های خود را با خواسته های قلبی مردمش بخصوص در حوزه دین و مذهب هماهنگ سازد، محکوم به شکست و سرنگونی است. بنابر همین ضرورت عقلی و منطقی، حکومت لائیک جمهوری آذربایجان نیز ناگزیر است که گرایش و تعلقات شیعی اکثریت مردم این کشور را درک کند و در مقابل آن سر تسلیم فرود آورد یا دستکم از ستیزه آشکار با آن خودداری کند. بر همین اساس، حرکت ها و موضعگیریها و نرمشهایی که علی اف ظاهرا در قبال دین اسلام از خود نمایان می سازد، برخی از ناظران را به این نتیجه رسانده است که تغییری مثبت در رویکرد حاکمیت جمهوری آذربایجان به مذهب تشیع آغاز شده است و باید این تغییر مثبت و گرچه ناچیز را تقویت کرد. صاحبان این نگرش حتی چنان به ظرایف حرکتهای زوج علی اف در حضور در مسجد آق دام توجه کردهاند که میگویند حضور الهام علیاف و مهربان پاشایوا در مسجد آق دام در حالی که کفشهای خود را کنده بودند، در مقیاس آذربایجان حرکتی بسیار مثبت تلقی میشود!
۲- اما در مقابل، برداشت دیگری نیز وجود دارد که با توجه به سوابق منفی حاکمیت لائیک جمهوری آذربایجان در بدرفتاری با دینداران و روحانیون و فعالان شیعه و وجود قوانین و مقررات و سیاستهای محدود کننده سبک زندگی شیعی در جمهوری آذربایجان، به سخنرانی ها و حرکت های نمایشی علی اف در حوزه مذهب به دیده شک و تردید می نگرد. در این دیدگاه تاکید می شود که الهام علی اف حتی در تظاهر به رعایت و محترم شمردن تمایلات دینی مردم کشورش نمی تواند واقع نمایی قابل پذیرشی به نمایش بگذارد. الهام علی اف تاکنون در تظاهر به همراهی با تمایلات مذهبی مردم کشورش، صرفا توانسته است در دو مورد یعنی پخش صدای اذان و مرمت مساجد، جملاتی بر زبان جاری کند. علی اف که در سالهای گذشته حکومتش بخاطر ممنوع کردن پخش اذان از مساجد به شدت مورد انتقاد قرار گرفته بود، در سخنرانیاش برای اعلام بازپسگیری شهر شوشا گفت: «پس از ۲۸ سال، باز هم در شوشا صدای اذان شنیده خواهد شد.» علی اف در سخنرانی دیگرش در حیاط مسجد آق دام نیز درباره مرمت مساجد و اینکه مساجد و معابد تمامی ادیان ، آثار تاریخی و جزئی از ثروت ملی جمهوری آذربایجان هستند، سخن گفت و تاکید کرد: «من امروز قرآن کریمی را که از مکه آورده ام، به مسجد آق دام بخشیدم. من آدم خوشبختی هستم که چهار بار به زیارت مکه رفتهام. یک بار با مرحوم پدرم و سه بار هم به عنوان رییس جمهوری. خوشبختم که من به همراه اعضای خانواده ام در داخل کعبه مقدس دعا کردهام. در قلب هر انسانی هرچه وجود دارد، در قلب من هم همان احساس ها وجود دارد. در میان دعاهایم، نخستین دعا برای آزاد شدن اراضیمان از اشغال بود. از خداوند خواهش می کردم که به من قدرت بدهد که اراضیمان را از دست اشغالگران آزاد کنیم، آن خوشبختی را نصیب ما بکند که ما باز هم به اراضی آباء و اجدادی مان بازگردیم. امروز در مقابل مسجدی که توسط وحشیها ویران شده است، می گویم که آدم خوشبختی هستم. یک بار دیگر خدا را شکر می کنم که دعاهای مرا شنید و این قدرت را به من داد.» الهام علی اف با این سخنان نشان می دهد که رویکرد حکومت لائیک حاکم بر جمهوری آذربایجان به دین تا این حد تغییر یافته است که می تواند تشخیص دهد دین می تواند ابزاری برای تقویت وطن پرستی بشود و از آن مهمتر، دین می تواند مایه قدرت انسان و دولت بشود. این نوع تغییر در نگاه ها و تحلیل های آتئیست های دیرین جمهوری آذربایجان در قبال دین اسلام، صرفا به تغییر نگاه الهام علی اف خلاصه نمی شود. حتی فردی مثل رامیز مهدی اف که نماد و مظهر آتئیست ها و کمونیست های قدیمی جمهوری آذربایجان محسوب میشود، در ماه های گذشته در زمانی که هدف هجمه های تبلیغاتی شدید پس از به حاشیه رانده شدنش از قدرت در باکو قرار گرفت، در توضیحات و مدافعاتی که منتشر می کرد، ناچار می شد به آموزه های دینی استناد کند. رامیز مهدی اف حتی در یکی از مقالات دفاعیه اش بطور بی سابقه ای به شهادت امام حسین (ع) و خانواده و یارانش به دست خائنان امت حضرت محمد (ص) اشاره و استناد کرد. استناد و اشاره ای که هنوز الهام علی اف نتوانسته است تا این حد پیش برود و تاکنون حتی نامی از امام حسین (ع) و امام علی (ع) در سخنرانیهایش و مصاحبههایش نبرده است. اما، به هر حال تمامی این نوع توجهات به دین و در واقع تظاهرها به محترم شمردن دین و آموزههای دینی نشان میدهد که جامعه جمهوری آذربایجان بسیار تغییر کرده است و در مسیر فاصله گرفتن از هویتی جعلی قومیتگرایانهای که در زمان حاکمیت کمونیستی به این جامعه تزریق شده است و حرکت به سمت احیای هویت شیعی خود بسیار پیش رفته است و اکنون حتی بیدینترین و ضددینترین سیاستمداران نیز دیگر نمیتوانند بدون توجه به این تحول جامعه جمهوری آذربایجان سیاستهای خود را پیش ببرند. بنابراین، توجه حاکمان جمهوری آذربایجان به دین و تظاهرشان به محترم شمردن عقاید دینی مردم، ضرورتی گریزناپذیر شده است و ظاهرسازیهای سیاستمدارانی که در کارنامهشان موارد و مصادیق زیادی از تخریب مسجد و ممنوعیت پخش اذان و مراسمهای عزاداری حسینی و ممنوعیت انتشار و فروش کتب اسلامی و زندانی و شکنجه کردن فعالان دینی و روحانیون را دارند، به تنهایی نمیتواند تغییر مثبت در سیاست دینیشان را به اثبات برساند. بخصوص که اگر در پس پرده این تحولات و تظاهرها، اهداف سیاست “چندفرهنگ گرایی” صهیونیستی برای تحریف و اضمحلال هویت شیعی اصیل مردم جمهوری آذربایجان و ایجاد اختلاطهای دینی و فرهنگی عجیب و غریب در این کشور پنهان شده باشد، باید به کلی این ظاهرسازی های دینی را رد و طرد کرد تا دستکم بخش مبارز جامعه دینداران به مقاومت خود برای حفظ و احیای هویت شیعی اصیل این جامعه و مقاومت در برابر سرکوب ها تداوم بخشد.
اما، با توجه به ضرورت استقبال از هر اقدام و حرکت و موضعگیری و تحول مثبت هرچند کوچک و ظاهری در جمهوری آذربایجان، به نظر میرسد که از ترکیب دو دیدگاه خوشبینانه و بدبینانه به انگیزههای الهام علیاف از تظاهر به محترم شمردن اعتقادات مذهبی مردم جمهوری آذربایجان، میتوان به دیدگاه واقع بینانهتر و قابل قبولتری دست یافت. به این معنا که گرچه تظاهر الهام علیاف به محترم شمردن مذهب و احساسات دینی قاطبه مردم این کشور تصنّعی و سیاسیکاری است و ماهیت حکومت لائیک جمهوری آذربایجان عوض نشده است و عوض هم نخواهد شد، در مرحله کنونی دستکم تغییر در برخی سیاستها و راهبردهای همین حکومت در قبال دینداران میتواند راهگشا شود. به همین علت است که اکنون از درون جامعه دینداران جمهوری آذربایجان، تقریبا همه روزه درخواستهای مکرر به الهام علیاف و مهربان علیاوا فرستاده میشود که روحانیون و دینداران بیگناه را که صرفا به دلایل سیاسی و اعتقادی زندانی شدهاند، آزاد کنند. این طیف از مردم در واقع مطالبه آزادی دینداران زندانی را معیاری برای سنجش میزان صداقت در تظاهر مقامات جمهوری آذربایجان به محترم شمردن عقاید و هویت اسلامی این مردم تعیین کردهاند. زیرا، این طیف از زندانیان سیاسی در جمهوری آذربایجان نه دعوی قدرت داشتهاند و نه جرمی حتی سیاسی مرتکب شدهاند که حبس شوند. اینان همانانی هستند که در حقیقت جوانانی را تربیت کردهاند که در ماههای اخیر نیروی اصلی پیشروی و بازپسگیری روستاها و شهرهای جمهوری آذربایجان بودهاند و الهام علی اف نیز به هر حال در جریان جنگ دوم قراباغ، به نقش و تاثیر عقاید همین جوانان هدایت شده با آموزههای شیعی واقف شده است. اکنون مردم جمهوری آذربایجان خود را در وضعیتی میبینند که از این تحولات میوهچینی کنند و ثمرات بسیار ارزشمندتری را در تحکیم مبانی هویتی این کشور بردارند. با دور اندیشی در این زمینه بود که در پنجم اسفند ۱۳۹۵ ، حضرت آیت الله امام خامنهای در دیدار الهام علی اف، رییس جمهوری آذربایجان در تهران فرموده بودند: «ترویج معارف اسلامی و احترام به مظاهر و شعائر دینی موجب اقبال عمومی و پشتیبانی مردم در مقابل تهدیدها خواهد شد. اعتقادات اسلامی و شیعی مردم آذربایجان سرمایه گرانبهایی است و هر چه دولت نسبت به این مظاهر و عقاید دینی مردم احترام و اقبال بیشتری نشان دهد، پشتیبانی مردم از دولت و مقاومت آنها در مقابل دشمنی برخی ابرقدرتها، بیشتر خواهد شد. منطقه آذربایجان از لحاظ دینی، ریشهدار و خاستگاه برخی علمای بزرگ اسلامی است و مردم آذربایجان نیز مردمی آگاه و هوشیار هستند که تشویق و کمک دولت در فعالیتهای دینی در گرایش و جلب عواطف آنها بسیار مؤثر است. ترویج معارف اسلام و تشیّع موجب جلب نصرت خداوند و عنایت ائمه اطهار(ع) در مقابل مشکلات و تهدیدها خواهد شد.»
با تحولات ماه های اخیر، درستی تمامی این توصیههای رهبر معظم انقلاب اسلامی به رییس جمهوری آذربایجان به عیان اثبات شده است. قطعا توجه به راهنماییهای حضرت آیت الله خامنهای و در نظر گرفتن گرایشها و عواطف شیعیان جمهوری آذربایجان خواهد توانست این جمهوری و مردمش را از فتنهها و دسیسههای دشمنان آشکار و پنهان و فتنهگرانی که به جلد دوستان جمهوری آذربایجان درآمدهاند، از جمله صهیونیستها و پانترکیستها و سایر صاحبان نفوذ و تاثیر در جمهوری آذربایجان که حاکمیت جمهوری آذربایجان را در حلقه خود گرفتهاند، نجات بخشد. کافی است در حل نهایی و کامل مساله قراباغ نیز رهنمودی که امام خامنهای برای بازگرداندن تمامی مناطق اشغالی به جمهوری آذربایجان و در ضمن تضمین امنیت ارامنه ساکن در این مناطق و همچنین جلوگیری از حضور تروریست ها و تکفیریها در این مناطق فرمودند، مبنای هر طرح صلح و ابتکاری برای حل عادلانه و منصفانه بحران قراباغ قرار گیرد و با اکتفاء به آتشبسی بی منتها ، عرصه برای معاملهها و مبادلات سرزمینی و گذرگاهی و نیز جابجاییهای جمعیتی بر هم زننده جغرافیای سیاسی و مردمشناسی منطقه و مغایر با هویت اصیل و تاریخی و فرهنگی مردمان این دیار که بازی بسیار خطرناکی به نفع دشمنان مردمان این منطقه و ایران اسلامی است، فراهم نشود.
Δ
Thursday, 21 November , 2024