گروه فرهنگ و ادب: «آرتور کریستن سن دانمارکی در کتاب؛ Contridution a la dialectologie iranienne متذکر گردیده که راجع به لهجۀ آرین در آذربایجان هنوز مطالعاتی به عمل نیامده و ضروری است که تحقیقاتی در این مورد به عمل آید. در اثر این تذکر سال قبل عازم تبریز گردیدم. این جانب مصمم شدم که آنچه را که از زبان پیشین آذربایجان در این چند سال اخیر از نفوذ زبان ترکی محفوظ مانده تعقیب نمایم. اطلاعاتی که در تهـران از طرف اشخاص مهم به این جانب داده شد مرا هدایت کرد و به راه انداخت.
در تبریز به زودی بـا اشخاصی مربوط گردیدم که از قراء هرزند، مابین مرند و جلفا بودند و زبان پیشین آذربایجان را صحبت میکنند. جدیتر از همه قریۀ گلینقویه، این زبان را حفظ نموده است. پس از چند روز توقف در منازل سرکردههای قریۀ مزبور توانستم یک هزار و پانصد لغت جمعآوری کرده و مطالعاتی راجع به اوضاع تمدن قدیم زراعت آنها به عمل آورم. زبان این قریه که اهالی آن، آن را «هرزندی» میخوانند دارای صفات مشخصه است. این زبان بـا تمام زبانهای آرین که تـا به حال کشف شده از نظر املاء اختلاف نشان میدهد. لیکن عدۀ اشخاصی که این زبان را صحبت میکنند در این بیست، سی سال اخیر ظاهرا کم شده است. در خود گلین قیه هم این زبان مشرف به موت است. علت آن این است که اهالی این ناحیه، به واسطۀ روابطی که بـا قراء همجوار خود دارند، مجبورند زبان ترکی را وسیلۀ ارتباط خود قرار بدهند. اقدام ضروری که باید امروز به عمل آید این است که قبل از این که این زبان از بین برود بـا دقت کاملی لغات آن جمعآوری شود.
ناحیه دومی که در آذربایجان به واسطۀ روابط شخصی جلبنظر مرا نمود، خلخال در جنوب شرقی آذربایجان بود. این زبان نیز که اهالی آن، آن را «تات» میخوانند از نظر علم زبان، فوقالعاده جالب توجه است. عدهای که این زبان را صحبت میکنند به درجات زیادتر از عدهای است که زبان هرزندی را صحبت مینمایند. این زبان در قراء دیگر، خلخال خارج از حدود شاهرود و در بعضی از قراء ناحیۀ زنجان نیز صحبت میشود. این زبان قویترین تحملها را در مقابل نفوذ زبان ترکی نشان داده است و علت آن این است که روابط اهالی، این ناحیه بیشتر بـا اهالی نواحی کوه البرز (گیلان و طالش) است که زبان آرین را صحبت میکنند. لیکن به طوری که دیده میشود در این ناحیه نیز یک قریه بعد از دیگری در تحت نفوذ ترکی میرود. مثلا اهالی خمیس که در پنجاه سال قبل زبان تاتی صحبت میکردند امروز به واسطۀ رابطه بـا هروآباد که اهالی آن ترکی صحبت میکنند، عموما ترکی حرف میزنند.
برای چه باید زبان آرین رو به نیستی رود و جلوگیری از این زوال نشود. مگر این زبان برای ترقی زبان ملی ایـران دارای اهمیت فوقالعاده نیست. حقیقتا باید طرق و وسایلی پیدا نمود که آنچه از این زبانها باقی مانده از نفوذ زبان ترکی محفوظ بماند.
بهتر از این نواحی طبیعتا نواحی گیلان و مازندران است که این جانب از هروآباد بدانجا عازم گردیدم. این جانب مطالعاتی در اسالم راجع به زبان طالش و در لاهیجان و سیاهکل راجع به زبان گیلکی و گالش و زبان کردی و امارلو [عمارلو] و در چمخاله راجع به زبان کردهایی که در آنجا اقامت دارند به عمل آوردم. در مازندران تحقیقاتی راجع به لهجۀ تنکابنیها و رستم کلاییها، در نزدیکی اشرف بابلیها و آملیها نمودم.
در طول مسافرتهایی که نمودم از طرف وزارت داخله و حکام آذربایجان و گیلان و مازندران به این جانب فوقالعاده کمک شد و در هر نقطه که اقامت مینمودم اهالی محل بـا کمال مهربانی از من پذیرایی نموده و مطالعات مرا طرف توجه قرار میدادند. این جانب از محبت و پذیرایی آنها کمال تشکر را دارم. مطالعات خود را در این ماه اخیر قطع کرده و برای مدتی خاتمه به تحقیقات خود میدهم. البته فقط برای مدتی، زیرا بـا وجود دوازده هزار لغتی که جمعآوری نمودهام و حکایات و تصنیفهایی که به دست آوردهام در مقدمۀ کار قرار گرفتهام.
ایران از نظر علم زبان فوقالعاده جالب توجه است و خیلی مسایل وجود دارد که باید حل شود. فقط لازم است که اسامی محلهای مختلف را متذکر گردم. اگر در این قسمت تحقیقاتی به عمل آید و به طور دقیق راجع به لهجۀ اهالی که سابقه طولانی دارند مطالعه شود خیلی از گزارشات تاریخی روشن خواهد شد.
این جانب هر جا که توانستهام اسامی محلها را ثبت کردهام و برای این است که در ضمن مسافرت دویم خود بتوانم در این خصوص مطالعات زیادتری به عمل آورم.»/ نامه امیل بئر به وزیر مختار ایران
منبع: نقل از مجلۀ آینده، سال پنجم، شمارۀ ۶ ـ ۴ (۱۳۵۸)
Δ
Sunday, 24 November , 2024