در طول این سال‌ها شاید برای برخی سوال بود که چرا ایران فقط در موضوع هسته‌ای به سراغ مذاکره با غربِ به رهبری امریکا رفت؟ چرا مساله هسته‌ای این همه برجسته شد و مورد توجه قرار گرفت؟

گروه گزارش؛ جعفری: موضوع مذاکرات ایران و امریکا به یک امر پیچیده و سخت تبدیل شده و در این زمینه طرف امریکایی به شکل عجیب و بی‌سابقه‌ای به سراغ بازی رسانه‌ای و تبلیغاتی رفته و تلاش می‌کند تا ناتوانی خود در میز مذاکره را از طریق رسانه‌ها و اظهارنظرهای سیاسی و غیرقابل قبول پیش ببرد. با درک این مساله به راحتی می‌توان فهمید که چرا مذاکره با امریکایی‌ها سخت و گاهی اوقات غیرقابل انجام است. آن‌ها از جنگ جهانی دوم به بعد در توهم پایان‌ناپذیر از قدرت و سلطه‌گری با هر کشوری که روبه‌رو شده‌اند با نگاه بالا به پایین برخورد کرده و در این زمینه هیچ مذاکره مستقیم و برابری را با هیچ کشوری به سرانجام نرسانده‌اند.

این مساله در مورد ایران هم صادق است؛ چه امریکای دو دهه پیش که در دو سوی مرزهای ایران صدها هزار نیروی نظامی داشت و در تقریباً ۴ طرف کشورمان با ده‌ها پایگاه بزرگ و کوچک قدرت‌نمایی می‌کرد و چه امریکایی که امروز نمی‌تواند جدی بودن خودش را اثبات کرده و به نوعی واکنش نشان دهد که دیگران توجهی به آن داشته باشند؛ ایران یک سیاست، یک روش و یک شیوه را در پیش گرفته و به پیش برده است. ایران با علم به غیرقابل اجرا بودن مذاکره با امریکا در این سال‌ها چندین دور گفت‌وگو را با آن‌ها انجام داده و در همه آن‌ها نیز طرف مقابل رفتارهای مخرب، زیرآبی و با توهم ناشی از قدرت، همه امور را خراب کرده است.

در طول این سال‌ها شاید برای برخی سوال بود که چرا ایران فقط در موضوع هسته‌ای به سراغ مذاکره با غربِ به رهبری امریکا رفت؟ چرا مساله هسته‌ای این همه برجسته شد و مورد توجه قرار گرفت؟ در طول این چند وقت دیده‌ام که برخی آمده‌اند و به زعم خود خواسته‌اند به این سوالات پاسخ بدهند اما به دلیل ضعف بنیه اطلاعاتی از گفتمان ایرانیِ مذاکره و طراحی عمیق صورت گرفته در این زمینه، نتوانسته‌اند پاسخی درست، دقیق و قابل قبول ارائه کنند. این مساله ناشی از هوشمندی عمیق و راهبرد دقیق و آینده‌نگرانه رهبر ایران بوده که با پیش کشیدن موضوع هسته‌ای عملا دشمن را به این حوزه متمرکز کرد.

با تمرکز دشمن روی مساله هسته‌ای، سایر مسائل در این دو دهه به شکل رسمی به حاشیه رفته‌اند؛ به عبارت ساده‌تر تا زمانی که دشمنان ایران به رهبری امریکا از سد موضوعی بنام هسته‌ای عبور نکنند، نمی‌توانند سراغ دیگر مسائل بروند. با پیش کشیده شدن موضوع هسته‌ای که ایران به صورت کامل در چارچوب قوانین بین‌المللیِ مصوب خود غربی‌ها رفتار کرده بود، عملا دشمن ابزارهای کافی برای فشار بر ایران را نه داشت و نه امروز دارد. به عنوان مثال، موضوعاتی مانند حقوق بشر، تروریسم، آزادیِ این و آن چیز، نفوذ منطقه‌ای و موشکی، هوش مصنوعی، توانمندی فضایی و … می‌توانست موضوع اول غربی‌ها باشد.

هر چند دشمن در این سال‌ها در این حوزه‌ها هم ناخنک زده، اتهاماتی را مطرح و تلاش کرد تا به ایران فشار وارد کند، اما خیلی زود در زمین طراحی شده توسط ایران قرار گرفت و در مسیر مذاکرات بی‌پایان که هنر ایرانیان است و بس، نزدیک به ربع قرن است که تلاش می‌کند تا به زعم خود توان هسته‌ای ایران را برچیند، اما همه این تلاش‌ها جواب معکوس داده و امروز شاهد آن هستیم که ایران از چند صد سانتریفیوژ در اوایل دهه ۸۰ شمسی به ده‌ها هزار سانتریفیوژ که برخی از آن‌ها بسیار قدرتمند هستند دست پیدا کرده و امروز ایران توانایی غنی‌سازی بالای ۹۰ درصد را هم در اختیار دارد. این یعنی پیروزی کامل ایران و شکست تمام‌عیار طرف مقابل.

در این میان، مسائلی مانند حقوق بشر، تروریسم، آزادی مدنی، نفوذ منطقه‌ای و قدرت موشکی ذیل مذاکرات هسته‌ای قرار گرفته و غرب با این احساس که تا وقتی با ایران در مساله مهم هسته‌ای به توافق نرسیده در این حوزه‌ها نمی‌تواند کاری از پیش ببرد، وارد بازی چند مرحله‌ای و همان گونه که بالاتر گفتم، چند دهه‌ای ایران گردید. در ایران امروز هشتمین دولت حاکم دارد مذاکرات را به پیش می‌برد و این موضوع در امریکا و غرب در قالب دولت‌های گوناگون ادامه یافته است. حتی در برجام هم غربی‌ها فکر می‌کردند که بعد از برچیده شدن قدرت هسته‌ای ایران، باید سراغ برجام‌های بعدی مانند موشکی، منطقه‌ای، حقوق بشر و … بروند.

غربی‌ها، به ویژه صهیونیست‌ها دلایل دیگری هم در مورد حساسیت روی هسته‌ای داشتند، اما واضح است که زمین بازی را از ابتدا ایران طراحی کرد و با هوشمندی دشمن را در آن به شکلی گرفتار کرد که امروز هم دارد لاطائلات می‌بافد از برچیده شدن غنی‌سازی در ایران می‌گوید؛ امری که خودشان هم می‌دانند که درصد موفقیت و اجرای آن زیر صفر است. اما ایران در این سال‌ها با مدیریت مذاکرات هسته‌ای با قدرت در دیگر حوزه‌ها قدرت خود را گسترش داده و حتی اجازه یک بار مذاکره در این زمینه را به طرف‌های مقابل نداده است. این یک هنر بدیع ایرانی است که فقط از دست رهبر ایران بر می‌‌‌آید.

ایران نه تنها در حوزه نفوذ منطقه‌ای با خیال راحت اقدامات خودش را به پیش می‌برد، بلکه در حوزه موشکی، فضایی، هوش مصنوعی و دیگر شاخه‌های قدرت هم با خیال راحت دست به حرکت زد تا جایی که امروز برای غربی‌ها ورود به موضوعات موشکی، منطقه‌ای، هوش مصنوعی و …. یک آرزو شده است. بنابراین باید دانست که ایران چوب حراج به قدرت هسته‌ای و توان علمی خود نزد، با دانش و آگاهی به حوزه‌ای ورود کرد که بر اساس قوانین بین‌المللی حق مسلم کشورمان بود و از طرف دیگر بسیاری از کشورها هم علاقمند هستند که در این حوزه دست به کار شوند، همین مساله است که باز غربی‌ها را دچار وحشت کرده است.

در واقع، غربی‌ها همانگونه که می‌خواهند ایران را طبق الگوی لیبی یا امارات در حوزه هسته‌ای مدیریت کنند، می‌خواهند ایرانِ دارای قدرت هسته‌ای و توانمندی ویژه غنی‌سازی را به الگویی برای دیگر کشورها و طرف‌ها تبدیل کنند که البته در این زمینه بسیار بعید است که موفق شوند.

  • نویسنده : جعفری
  • منبع خبر : آذرپژوه