از پایان جنگ دوم قره‌باغ در سال ۲۰۲۰، صحنه ژئوپلیتیکی قفقاز جنوبی، به رغم تلاش‌های دیپلماتیک، همچنان آبستن مناقشات ریشه‌ای است. در قلب این تنش‌ها، موضوع یک مسیر ترانزیتی در جنوب ارمنستان قرار دارد

گروه سیاسی/ سردبیر: از پایان جنگ دوم قره‌باغ در سال ۲۰۲۰، صحنه ژئوپلیتیکی قفقاز جنوبی، به رغم تلاش‌های دیپلماتیک، همچنان آبستن مناقشات ریشه‌ای است. در قلب این تنش‌ها، موضوع یک مسیر ترانزیتی در جنوب ارمنستان قرار دارد که قرار است جمهوری آذربایجان را به منطقه جداافتاده نخجوان متصل کند. اما این مسیر، بیش از آنکه یک جاده صرف باشد، به نمادی از چالش‌های حاکمیت، امنیت و آینده روابط دوشاخه ارمنستان و آذربایجان تبدیل شده است. واژگان مورد استفاده برای توصیف این مسیر، «جاده سیونیک» و «کریدور زنگزور»، خود گویای شکاف عمیقی هستند که حتی میانجی‌گری ایالات متحده نیز نتوانسته آن را کاملاً پر کند. این تمایز لغوی، نه یک بحث ساده بر سر نام، بلکه بازتابی از دو رویکرد کاملاً متفاوت و متناقض نسبت به آینده منطقه است.

 

ریشه‌های یک ایده قدیمی

ایده اتصال خاک اصلی جمهوری آذربایجان به نخجوان از طریق خاک ارمنستان، جدید نیست. این طرح ریشه‌های عمیقی در دوران پس از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی دارد. پس از جنگ اول قره‌باغ در دهه ۱۹۹۰ و بسته شدن مرزها، بحث بر سر ایجاد یک مسیر جایگزین برای نخجوان، که از طریق ایران به خاک اصلی آذربایجان وصل می‌شد، همواره مطرح بود. اما با پایان جنگ دوم قره‌باغ و پیروزی نظامی باکو، این ایده جان تازه‌ای گرفت و باکو آن را به عنوان یکی از شروط اصلی صلح مطرح کرد. روسیه نیز در توافق آتش‌بس نوامبر ۲۰۲۰، از ایجاد این مسیر حمایت کرد و آن را «کریدور زنگزور» نامید؛ اصطلاحی که بر ویژگی‌های فراحاکمیتی و تحت نظارت نیروهای مرزبانی روسیه تأکید داشت.

 

«چهارراه صلح» در برابر «نا منطق کریدور»

برای ارمنستان، به ویژه پس از شکست‌های پیاپی در قره‌باغ و اوج آن با بسته شدن کریدور لاچین در سپتامبر ۲۰۲۳ که منجر به خروج ارامنه از قره‌باغ شد، «منطق کریدور» نه تنها غیرقابل قبول، بلکه تهدیدی مستقیم برای حاکمیت ملی تلقی می‌شود. کریدور لاچین، که قرار بود تحت نظارت صلح‌بانان روسی باشد اما عملاً به ابزار فشار باکو تبدیل شد، تجربه‌ای تلخ برای ایروان بود.

در پاسخ به این منطق، ارمنستان طرح «چهارراه صلح» را پیشنهاد کرده است. این طرح بر بازگشایی تمامی ارتباطات منطقه‌ای بر اساس احترام کامل به حاکمیت، تمامیت ارضی و حوزه قضایی کشورها تأکید دارد. از دیدگاه ایروان، هر جاده‌ای که از استان سیونیک عبور کند، باید کاملاً تحت قوانین و کنترل ارمنستان باشد و هیچ گونه امتیاز فراحاکمیتی یا برون‌مرزی به آن داده نشود. این یعنی عبور و مرور باید شامل بازرسی‌های گمرکی و مرزی استاندارد باشد.

 

توافق در واشنگتن، تضاد در اظهارات

در اوت ۲۰۲۵، با میانجی‌گری واشنگتن، دو کشور توافقنامه صلح را به صورت پاراف شده امضا کردند. همزمان، ابتکار «جاده ترامپ برای صلح و رفاه بین‌المللی» معرفی شد و یادداشت تفاهمی میان ارمنستان و آمریکا در حمایت از پروژه «چهارراه صلح» به امضا رسید. مقامات ارمنی این تحولات را یک پیروزی دیپلماتیک خواندند و تأکید کردند که توافقات بر اصول حاکمیت ملی استوار است.

اما این جشن در ایروان، با اظهارات الهام علی‌اف، رئیس‌جمهور آذربایجان، تحت‌الشعاع قرار گرفت. او بلافاصله پس از بازگشت از واشنگتن، با قاطعیت ادعا کرد که باکو «به هرچه می‌خواست دست یافته است» و شهروندان آذربایجانی در این مسیر «چهره مرزبانان ارمنی را نخواهند دید.» این جمله، به وضوح با موضع ارمنستان در تضاد بود و ابهامات زیادی را برانگیخت.

با انتشار متن یادداشت تفاهم میان ارمنستان و آمریکا، این ابهامات بیشتر هم شد. این سند هیچ اشاره‌ای به یک جاده مشخص برای اتصال آذربایجان به نخجوان نمی‌کند و تنها بر همکاری در زمینه امنیت مرزی و نوسازی زیرساخت‌ها ذیل حاکمیت ارمنستان تأکید دارد. این حذف واژه «کریدور» و عدم تصریح بر یک مسیر خاص، در کنار استفاده دونالد ترامپ و وزیر خارجه ترکیه از واژه «کریدور»، این پرسش جدی را مطرح می‌کند: آیا توافقات شفاهی یا اسناد محرمانه دیگری وجود دارد که اساس ادعاهای علی‌اف را تشکیل می‌دهد؟

 

کلاف سردرگم صلح و امنیت

به نظر می‌رسد تا زمانی که به این پنج پرسش کلیدی پاسخی داده نشود، تمایز میان «جاده» و «کریدور» همچنان در قلب مناقشه باقی خواهد ماند و آینده صلح پایدار در قفقاز جنوبی در هاله‌ای از ابهام فرو خواهد رفت:

۱. کنترل مرزی بر عهده‌ی گمرک ارمنستان خواهد بود یا منطقه‌ی آزاد؟

آیا مسافران و محموله‌های آذربایجانی که از این مسیر عبور می‌کنند، تحت بازرسی گمرکی و مرزی ارمنستان قرار خواهند گرفت؟ موضع قاطع علی‌اف مبنی بر عدم نظارت ارمنستان چگونه با اصل حاکمیت مورد تأکید ایروان و متن یادداشت تفاهم اخیر سازگار است؟ اگر این مسیر یک «کریدور» باشد، به معنای عدم کنترل حاکمیتی ارمنستان بر آن است که برای ایروان غیرقابل قبول است.

 

۲. مسئولیت رژیم امنیتی با کیست؟

چه نهادی مسئولیت تأمین امنیت در این جاده را بر عهده خواهد داشت؟ آیا نیروهای ارمنی به تنهایی، یک شرکت خصوصی آمریکایی (چنانچه پیش‌تر مطرح شده بود) یا ناظران بین‌المللی؟ تضمین امنیت این مسیر، به ویژه در منطقه حساس سیونیک، کلید اعتماد و همکاری است.

 

۳. آیا اجاره ۹۹ ساله همچنان مطرح است؟

آیا طرح اجاره ۹۹ ساله مسیر به یک کنسرسیوم آمریکایی-ارمنستانی که پیش‌تر مطرح شده بود، همچنان پابرجاست یا به طور کامل کنار گذاشته شده است؟ ابهام در مورد مالکیت و نحوه بهره‌برداری از زیرساخت‌های حیاتی، می‌تواند منبع اختلافات آتی باشد.

 

۴. چرا ترامپ و وزیر خارجه‌ی ترکیه بر کریدور تاکید دارند؟

چرا رئیس‌جمهور آمریکا و وزیر خارجه ترکیه از واژه‌ای (کریدور) استفاده می‌کنند که در سند رسمی منتشر شده هیچ اشاره‌ای به آن نشده است؟ آیا این نشان‌دهنده یک تفاهم پنهان یا یک رویکرد متفاوت در میانجی‌گری است که در اسناد علنی منعکس نشده؟ این واژه، باری از «فراحاکمیتی» را به دوش می‌کشد که برای ارمنستان و کشوری چون ایران خط قرمز است.

 

۵. مبنای ادعاها بر اساس تفاهمات شفاهی است یا اسناد محرمانه؟

آیا اظهارات متناقض سران دو کشور بر اساس تفاهمات شفاهی یا «جنتلمن‌توافق» است که عمداً در متن مکتوب گنجانده نشده‌اند؟ این رویکرد می‌تواند زمینه را برای سوءتفاهم‌ها و نقض توافقات در آینده فراهم کند.

در پایان باید گفت که تمایز میان «جاده سیونیک» و «کریدور زنگزور» فراتر از یک بحث لغوی، به معنای بقای حاکمیت ملی برای ارمنستان و تحقق یک پیروزی استراتژیک و اهرم فشار برای آذربایجان است. این ابهام نه تنها آینده حمل‌ونقل منطقه‌ای را در هاله‌ای از عدم قطعیت فرو می‌برد، بلکه می‌تواند صلح شکننده در قفقاز جنوبی را نیز به شدت تهدید کند. تا زمانی که این کلاف سردرگم باز نشود و پاسخ‌های شفافی به پرسش‌های کلیدی داده نشود، چشم‌انداز یک صلح پایدار در این منطقه حیاتی، دور از دسترس خواهد ماند. اینجاست که نقش دیپلماسی بین‌المللی، بیش از پیش، در روشن کردن ابهامات و تضمین اجرای توافقات بر اساس اصول روشن و پذیرفته شده، حیاتی می‌شود.

  • نویسنده : سردبیر
  • منبع خبر : آذرپژوه